چرخه آب و طبیعت
اسماعیل کهرم/ بومشناس و فعال محیطزیست
نگفته پیداست که عوامل و عوارض طبیعی در پیوند و ادامه هم قرار دارند و صدمه به یکی، آسیب دیگری و تقویت یکی، شکوفایی دومی را در پی دارد.
برای کسانی که با اقلیمهای ایرانی آشنایی و از میزان نسبی بارندگیها در نقاط مختلف خبر دارند، دیدن نام مازندران در فهرست استانهای کمآب کشور دردناک و غمبار است؛ استانی که باران فراوانی در آن میبارد و به لطف همسایگی با دریا رطوبت هوای آن بالاست. اما مشکل اینجاست که آبی که از آسمان فرومیریزد در مسیر هموار و بیمانع خود جذب نمیشود و به دریای شور فرو میریزد. چرا؟ پاسخ را باید کسانی بدهند که در پاکتراشی و بهعبارت بهتر قتلعام جنگلها دست داشتهاند.
محیطهای عاری از درخت و گیاه توان جذب بالای آب را ندارند و آب باران بهجای جذب در زمین و سپس ریشه و اجزای گیاهان یا راهیابی به منابع زیرزمینی آب، چنین محیطهایی را درمینوردد تا به دریا بریزد و ای بسا در این مسیر با تبدیل شدن به سیل مخرب و ویرانگر هم باشد.
واقعیت این است که ما در جذب آب و جلوگیری از هدررفت آن، کار واقعا مثبتی انجام نمیدهیم. کاری که بسیاری از جوامع بهخوبی آن را انجام میدهند. رودخانه راین با عبور از آلمان به سوئیس و اتریش میرسد. چند دهه قبل این رود با عبور از مناطق صنعتی آلمان و بخش صنعتی سوئیس آنقدر آلوده به مواد نفتی و شیمیایی بود که در بخشی از سوئیس میشد سطح آن را آتش زد. پالایش و تصفیه مسیر، این آب را از آلودگیها چنان جدا کرد که وزیر نیروی این کشور لیوان بلوری را از آب زلال راین پر کرد و به دخترش نوشاند. اهمیت برگشت آب به چرخه مصرف و جلوگیری از هدررفت آن بهقدری است که ارزش سرمایهگذاری، پژوهش و اقدامات بلندمدت را دارد؛ اقداماتی که بتواند آب باران را به منابع آبی یا در چرخه صحیح مصرف با رعایت اصول بهرهوری به مصرف تولید غذا و رفع نیازها برساند. سرمایهگذاریهایی که بتواند آب را از آلودگیها جدا و قابل مصرف کند.