• چهار شنبه 26 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 7 ذی القعده 1445
  • 2024 May 15
یکشنبه 6 آبان 1397
کد مطلب : 35718
+
-

نگاهی به شهرهای جهان از دریچه تهران

دوچرخه‌ها، جاکارتا را رنگی کرده‌اند

شهر
دوچرخه‌ها، جاکارتا را رنگی کرده‌اند

پریسا امیرقاسم‌خانی/خبر‌نگار - عکاس

برای بسیاری سفر به کشور اندونزی جذاب است؛ کشوری که با 250میلیون نفر جمعیت، حدود 4000جزیره و برخورداری از رتبه پانزدهم در دنیا به لحاظ وسعت و 80درصد مسلمان، به ابعادی از توسعه و صنعت توریسم دست پیدا کرده‌ که آوازه‌اش در جهان پیچیده‌است. خبرنگار همشهری به جاکارتا پایتخت کشور اندونزی سفر کرده و برخی نشانه‌های توسعه را در این شهر مورد بررسی قرار داده‌است. هماهنگی‌های این سفر توسط سفارت اندونزی در ایران و وزارت گردشگری جاکارتا انجام شده‌است.

دوچرخه‌های برج موناس
جاکارتا شهر مدرنیته و سنت است. شما در جاکارتا می‌توانید ساختمان‌های مدرن کشورهای پیشرفته دنیا را کنار موزه برج موناس مشاهده کنید؛ جایی که موزه ملی کشور اندونزی هم در آن قرار دارد و روایتگر تاریخ اندونزی از قبل میلاد تا تاریخ معاصر است. برج موناس نیز یادگار استقلال کشور اندونزی در سال 1961از یوغ استعمار کشور هلند است. این برج 128متر ارتفاع و 80هکتار مساحت دارد. مراقب باشید اگر در محوطه برج موناس هستید، ته مانده سیگار خود را روی زمین نریزید، چون باید 33دلار جریمه پرداخت کنید. نکته جالب این است که در محوطه برج موناس شما می‌توانید انبوه دوچرخه‌های رنگی را ببینید که مردم و توریست‌ها را تشویق به استفاده می‌کنند. دوچرخه‌ها برای کودکان زیر 5 سال هم طراحی شده‌اند. استفاده از دوچرخه و موتور برقی یکی از وسایل رایج حمل‌ونقل عمومی در شهر جاکارتاست. در این زمینه خانم‌ها پیشرو هستند. در جاکارتا خانم‌ها با موتور برقی کودکان خود را به مهدکودک می‌برند. به گفته مردم محلی، استفاده از دوچرخه وموتور باعث کاهش حجم ترافیک در شهر شده است. هر چند که جاکارتا هنوز هم شهر پر جمعیت و پرترافیکی است.

میدان BATAVIAمملو از رنگ شاد زندگی
پایبندی به هویت و فرهنگ در هر شهری یکی از نشانه‌های پیشرفت است. در جنوب شهر جاکارتا میدانی وجود دارد که حدود 100سال از قدمت آن می‌گذرد و به میدان قدیمی شهر یا BATAVIA شهرت دارد. اغلب گردشگران که به جاکارتا می‌آیند از این میدان دیدن می‌کنند. این میدان مجموعه‌ای از هنر، فرهنگ و تاریخ کشور اندونزی را در خود جای داده است. برای همین بسیار دیدنی است. در نگاه اول میدان پر است از رنگ و لبخند و نگاه‌های گرم و صمیمی انبوه مردمی که ناخودآگاه به دلتان می‌نشیند. اینجا حضور مردم جاکارتا پر رنگ است. در گوشه‌ میدان تعدادی هنرمند جاکارتایی مشغول اجرای نمایش رامایانا و سیترا (افسانه معروف عشق اندونزی) هستند. در سمتی دیگر دستفروشان بومی، صنایع‌دستی اندونزی را می‌فروشند. صدای موسیقی سنتی جاکارتایی و آواز به گوش می‌رسد. اطراف میدان، ساختمان‌های قدیمی مربوط به دوران استعمار کشور هلند دیده می‌شوند که متعلق به شهرداری، موزه و... هستند. کافه‌ها و رستوران‌ها نماد دیگری از این میدان به شمار می‌روند. معروف‌ترین آنها کافه عکس است که در ضلع غربی، جهانی از هنر عکاسی و موسیقی است. شما در کافه عکس می‌توانید عکس شخصیت‌های برجسته دنیا را مشاهده کنید.

خیابان غذا
در مرکز شهر جاکارتا خیابانی قرار دارد که به خیابان غذا معروف است. این خیابان نسبتا طولانی، معجونی از حس زندگی است. وقتی وارد خیابان غذا می‌شوید، ابتدا ردیف دستفروشان را مشاهده می‌کنید که غذاهای خیابانی و محلی را به قیمت ارزان می‌فروشند. بوی تند ادویه و روغن به مشام می‌رسد. فضای خیابان شلوغ و پر از جمعیت و موسیقی جاکارتایی و برخی موارد کارناوال‌هایی با عروسک‌های مربوط به افسانه‌ها و نمایشنامه‌های اندونزی است. در طول پیاده‌روی مراقب باشید پایتان در یک ظرف نشسته کنار بساط دستفروشان گیر نکند و... یک‌نوع نزدیکی غریبی بین رهگذران و خیابان غذا وجود دارد که در وهله اول حس امنیت به آدم می‌دهد. دستفروشان و مردم در این خیابان از ساعت 7شب تا پاسی از صبح حضور دارند. به گفته یکی از مسئولان فرهنگی جاکارتا خیابان غذا از سال 1970به‌وجود آمده است و حضور پررنگ مردم در این خیابان باعث شده به یکی از امن‌ترین خیابان‌های جاکارتا تبدیل شود که بخشی از فرهنگ مردم را به نمایش می‌گذارد.

تهران ما

نمی‌توان کتمان کرد در هر شهری که قدم می‌گذارید چهره تهران جلوی چشمتان قد علم نکند، چون ما در همین تهران به دنیا آمده‌ایم؛ شهری پر از دود و ترافیک و آسمانی خاکستری. وقتی در جاکارتا قدم می‌زنید می‌توانید میدان مشق را به یاد آورید؛ همان جایی که شبیه میدان BATAVIA قرار است به مرکزی از هنر و فرهنگ ایران و یکی از قطب‌های بزرگ گردشگری تبدیل شود. وجود دانشگاه هنر در محوطه میدان مشق می‌تواند صدای موسیقی سنتی «شد خزان» بنان را زنده کند. یا بهانه‌ای باشد برای نمایش رستم و سهراب در شاهنامه، خیابان غذا در جاکارتا روایتگر خیابان سی تیر است. همان دستفروشان با غذاهای بومی و البته جمعیت کمتر، بدون هیچ نمایشنامه و موسیقی سنتی ایرانی، دوچرخه‌های رنگی موناس یک‌بار دیگر یادمان می‌اندازند که در کنار برج‌های سر به فلک کشیده و مدرن امروزی تهران هنوز هم می‌توان به زمین‌های پر از پیاده‌راه و دلخوشی کودکانه یک سفر با دوچرخه دل سپرد. شبیه وقتی که در کوچه‌های کودکی‌مان تمام طول محله را با دوچرخه‌هایمان طی می‌کردیم و هیچ‌کس هم اعتراضی نداشت که در دنیای مدرن و شهر امروزی تهران مگر می‌شود با دوچرخه مسیری را طی کرد، جاکارتا یک‌بار دیگر نشان داد که می‌شود.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید