مرگ نگهبانان زاگرس
8 هزار هکتار جنگل بلوط در غرب کشور خشک شده است
نفیر مرگ، تن جنگلهای 5 هزار ساله زاگرس را به لرزه میاندازد. هر روز بلوطی سر به فلک کشیده، مرگ تدریجی اندامش را به چشم میبیند و بعد برای ابد چشم بر قلب ایران میبندد. باز این روزها زوزه باد غبارآلود زاگرس را وحشتزده کرده است. تا همین یکی دو سال قبل ویروس خشکیدگی زورش فقط به بلوطهای کمجان میرسید و بعضیهایشان را نشان میکرد.
حالا اما آنطور که رئیس مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی چهارمحال و بختیاری به همشهری میگوید: اوضاع وخیم است و نگرانکننده و دیگر با تکدرختهای خشکیده مواجه نیستیم. خشکی، تودهای از وسعت جنگلها را در نقاط مختلف فراگرفته و به عنوان مثال سطوح گستردهای بین 10 تا 20 یا 5 تا 10 هزار هکتار از درختها را در برخی مناطق در گیر کرده است. حال بلوطها که خوب باشد، پاییز دیرتر تنپوش سبز از شاخسارشان میچیند، اما حسن جهانبازی میگوید: در حالی که باید این روزها بلوطهای زاگرس سبز باشند، میبینیم که تن به خزان زودرس داده و برگریزان آغاز کردهاند. گویا آسمان و زمین دست در دست هم دادهاند تا نگهبانان زاگرس رمق از کف بدهند؛ بلوطها 2 دهه سخت را تجربه میکنند.
تغییر اقلیم در زاگرس
وضع اسفناک امروز بلوطها دلایل متعددی دارد. بخشی، از جمله وابستگی مردم به این عرصههای جنگلی، ناشی از فشاری است که در چند دهه به این درختان تحمیل شده. همچنین تردد دائمی دامها موجب کوبیده شدن خاک، از دست رفتن غنای آن و تخریب پوشش گیاهی میشود.
رئیس مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی چهارمحال و بختیاری تغییرات اقلیم را در بروز شرایط سخت امروز برای بلوطها بسیار جدی میداند. تغییراتی که موجب شده است دمای هوا افزایش و روزهای بارانی کاهش یابد. از اینها مهمتر تغییر نوع نزولات آسمانی از باران به برف در این 2 دهه است.
او از افزایش دمای زاگرس هم میگوید و توضیح میدهد: بر اساس بررسیهایی که انجام دادیم، دمای زاگرس مرکزی یک درجه بیشتر و این تغییر دما و کاهش بارشها موجب شده است نیاز اکولوژیک این گونههای جنگلی تامین نشود و خشکیهای طولانی مدت شرایط را برای حیات بلوطها دشوار کرده است.
سرفه خشک بلوطها
اما فقط اینها نیست. پای ریزگردها به سرزمین نگهبانان زاگرس هم رسیده است. دانههای ریز غبار تا مغز استخوانشان را آلودهاند. جهانبازی بهتر میداند که چه بر سربلوطها آمده است. او توضیح میدهد: ریزگردها با ترکیبهای مضر تا بافت درختها رهگیری شدهاند. آنها همزمان با خشکی موجب ایجاد تنش در درختها میشوند. این تنش، اتفاقی است که امروز بهویژه در جنگلهای چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد دیده میشود. خزان زودرس برخی درختها، کامل نشدن مراحل رویشی، خشکی بعضی از آنها و نهایتا نابودی واکنشهایی که بلوطها و دیگر گونههای زاگرس در این شرایط نشان دادهاند.
کابوس مرگ زاگرس
این محقق عضو هیات علمی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان درباره ادامه حیات زاگرسنشینان هشدار میدهد. او میگوید خطر جدی است و باید چارهای اندیشید: حیات زاگرس به تنفس بلوطها بسته است.
اگر جنگلهای این منطقه از بین برود و هر روز درختی بر درختان خشکیده زاگرس اضافه شود، اگراین ذخایر را از دست بدهیم، روزی فرا میرسد که دیگر ادامه زندگی برای ساکنان این عرصه ممکن نخواهد بود.
یک دهه درد بیمرهم
اما راه چاره چیست؟ آیا راهکاری برای مقابله با این تخریب طبیعی و انسانی وجود دارد؟ پاسخ را دکتر جهانبازی میدهد: برای مقابله با این شرایط باید تحقیقات کامل، جامع و دنبالهدار انجام شود. مثل فعالیتهای پایشی که به تازگی با همکاری موسسه جنگل و مرتع آغاز کردهایم. لازم است امکانات در اختیار ما قرار بگیرد تا با بررسیهای تعیینکننده پس از شناسایی مناطق بحرانی بتوانیم عوامل ایجاد خطر را کنترل و تعدیل کنیم. به عنوان مثال در مناطقی که تردد دام و استفاده از پوشش جنگلی موجب تهدید درختها میشود، فشار مردم و دام را به حداقل برسانیم. راهکارهای دیگری هم وجود دارد. او انجام عملیات آبخیزداری و تامین اعتبار برای دستگاههای مرتبط چون منابع طبیعی و محیط زیست برای ایجاد سامانههای آبخیزداری را در نقاط مشکلدار، روشی موثر برای جذب و نفوذ همین مقدار نزولات آسمانی در سفرههای زیرزمینی میداند که میتواند بحران را کنترل و از مرگ درختان در این نواحی جلوگیری کند. در غیر این صورت کار سختتر میشود.
هجوم درختخوارها
موذیها پیدایشان شده. در کالبد بعضی نگهبانها جا خوش کردهاند. رئیس مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی چهارمحال و بختیاری از زنگ خطری دیگر برای درختان میگوید؛ زنگ خطری که متاثر از همین شرایط، آفتها به صدا درآوردهاند. آنها منتظر شنیدن ناله یک درختند تا هجوم آورند و تسخیرش کنند.
جهانبازی میگوید: آفت زمانی میآید که درخت در حال تنش قرار گرفته است. برخی مناطق زاگرس، کانون آفتهای چوبخوار، پوستخوار و بیماریهای مرتبط شدهاند و اوضاع در این کانونها وخیم است.
او میافزاید: بازدیدهای صورت گرفته در این 2ماه از جنگلهای زاگرس نشان میدهد اوضاع در زاگرس شمالی به دلیل بارشها بهتر است، اما سطوح درگیری خشکیدگی در جنگلهای چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد افزایش یافته و بهشدت درگیر مشکل شده است. آنچه در این استان بسیار نگرانکننده شده، این است که خشکیدگی درختان در این نواحی از حالت تکپایه به لکهای و تودهای درآمده است. البته نیاز است اکیپهای کارشناسی تشکیل شود و وسعت دقیق خشکیدگی درختان روی نقشهها به دستآید تا بتوانیم به صورت جدی وارد عمل شویم.
پیشنهاد جهانبازی به مسئولان سازمان جنگلها و مراتع کشور این است که برای انجام آبخیزداری در این مناطق به جد وارد عمل شوند تا کانونهای بحرانی را کنترل کنند. هرچند این کار اعتبار ویژه میخواهد و تا دست این مسئولان هم خالی باشد، نمیتوان قدمی برداشت.
فریاد بلوط ها را نمیشنوند
زندگی جنگل های زاگرس به توجه و اعتبار ویژهای گره خورده که مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری چهار محالوبختیاری هم از آن صحبت میکند. دلش داغ دارد . علی محمدی مقدم از دیدن درختهای تنومندی که این روزها سر بر زمین میگذارند. او گلایه دارد از اینکه وقتی به عنوان مثال اتفاقی چون سرمازدگی پرتقالهای شمال رخ میدهد همه مسئولان بسیج میشوند و حل مشکل میکنند، اما حالا که جنگلهای زاگرس مقابل چشم هایمان خشک میشود همه گوشها کر و چشمها بسته است. او از خشکیدگی 8 هزار هکتار از این جنگلها به صورت تودهای و لکهای خبر میدهد که جدا از مساحت خشکیدگی تک پایه ای بلوطها و دیگر انواع درختان زاگرس است . به علاوه از این 307 هزار هکتار جنگل بینظیر ، بیش از 15 هزار هکتار به کانون طغیان آفت تبدیل شده و تلاشهای منابع طبیعی برای حفظ این گونهها به دلیل کمبود اعتبار و گران شدن محلول BT، برای دفع بیولوژیکی آفات چندان موثر نیست. صدایش آنجا لرزان میشود که با واگویه مشکل به نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی هم مرهمی برای درد زاگرس نرسیده است و مبادا روزی که نوشدارو به نگهبانان زاگرس بنوشانند.
جنگلهایی که از دست میروند
جنگلهای زاگرس در ۱۱ استان کشور پراکندهاند. این جنگلها در مجموع ۶ میلیون هکتار مساحت دارند و ۴۰ درصد جنگلهای ایران را تشکیل میدهند. حدود ۷۰ درصد گونههای جنگلی زاگرس درختهای بلوط هستند. جنگلهای بلوط زاگرس از منتهیالیه شمال غربی ایران (استان آذربایجان غربی) شروع میشوند و در غرب (استانهای کرمانشاه، ایلام، چهارمحال و بختیاری، خوزستان و لرستان) ادامه دارند و به جنوب غرب ایران (استانهای کهگیلویه و بویراحمد و فارس) هم میرسند.
بر اساس آمار موجود، بیش از یک میلیون و ۴۰۰ هزار هکتار از جنگلهای زاگرس بر اثر بیماری «زوال بلوط» خشکیده یا در معرض خشکیدگی است. این سطح خشکیدگی اغلب در ایلام، لرستان، کهگیلویه و بویراحمد، کرمانشاه، فارس، چهارمحال و بختیاری و خوزستان دیده میشود. این همه در حالی مطرح میشود که بلوط گونهای دیرزیست محسوب میشود و بر اساس آمارهای جهانی هر یک از درختانی که عمر بیش از 50 سال دارند، بیش از یک میلیارد تومان ارزشگذاری شدهاند.
به دلیل همین اهمیت هم است که روز هفتم فروردین از سوی برخی فعالان محیط زیست به نام «روز پاسداشت جنگلهای بلوط» نامگذاری شده است. این نامگذاری به دلیل وخامت وضع بلوطهای زاگرس با بیماری «زوال بلوط» و تأثیر مخرب ریزگردها و سایر عوامل انسانی و طبیعی بر آنها انجام شده است.