روابط ایران و 15همسایه آبی و خاکیاش چگونه بوده و چگونه است؟
شطرنج با مرزهای مشترک
تاریخ نگاری درباره رابطه ایران با کشورهای هم مرز
عیسی محمدی
ما یک جزیره دورافتاده نیستیم؛ میان دیگران ، با دیگران و شاید هم برای دیگران زندگی میکنیم. اینگونه است که مراودات اجتماعی و بینالمللی هم شکل میگیرد. البته بماند که بعضی از سیاسیون و حتی کارشناسان، یکجورهایی فکر میکنند که ما یک جزیره دورافتاده هستیم و باید سعی کنیم که در همین جزیره بودن خودمان بمانیم و کاری به دیگران نداشته باشیم. اما عقل و تجربه و دانستههای مذهبی و امثالهم به ما میگوید که در این دنیا، نمیشود به تنهایی زیست و باید دیگران را هم برای این زیستن، مدنظر داشته باشیم تا دیگران نیز برای خودزیستنشان، ما را مدنظر داشته باشند. بخشی از این دیگران، همسایگان ما هستند؛ فرقی هم نمیکند، خاکی و آبی، معنوی و فرهنگی و .... چه بسا که با همین همسایهها، توانستهایم و بتوانیم که از بخشی از گردنههای سخت اقتصادی و اجتماعی و حتی فرهنگیمان عبور کنیم و کردهایم چه بسا که باز هم توسط بعضی از این همسایهها، درگیر جنگها و تنشهای بیخود و باخود بوده و هستیم. کوتاه کلام اینکه، ما همسایگانی داریم و در زندگی بینالمللی، نهتنها نمیتوانیم که نمیشود نسبت به آنها بیتفاوت باشیم؛ همانطور که آنها نهتنها نمیتوانند که اساساً نمیشود نسبت به ما بیتفاوت باشند. این، البته منطقی سیاسی است که هر کشوری موفق به درک آن نمیشود و نیاز به یک پختگی و ثبات رویه سیاسی دارد. از اینکه بگذریم، ما همسایگانی داشته و با هر کدام، رویه و رفتاری داریم و هر کدام نیز با ما رویه و رفتاری دارند. نگاهی کوتاه انداختهایم به این رویهها و رفتارهای فیمابین که ببینیم چگونه و چهسان است.
افغانستان؛ چشماندازی نه چندان مثبت
افغانستان، زمانی پاره تن ایران بوده است. دو کشور اشتراکات تاریخی و فرهنگی زیادی دارند اما در کل افغانستان برای ایران، همسایه خوشیمنی نبوده است؛ چرا که هماکنون حضور نیروهای چندملیتی در این کشور و نیز نیروهای افراطی همچون طالبان و القاعده و حتی این اواخر داعش و همچنین بحث عدمایجاد امنیت در مرزها و قاچاق موادمخدر و مهاجران، باعث ایجاد دردسرهای زیادی برای کشورمان شده است. اما در کل افغانستان را نمیتوان جزو کشورهای مشکلدار با ایران قلمداد کرد؛ هرچند اختلافات آبی اخیر دو کشور،
کدورتهایی بین دوطرف است.
پاکستان؛ 2 غریبه بزرگ
پاکستان، کشوری مسلمان، پرجمعیت و هستهای در جنوبشرقی ایران محسوب میشود اما روابط چندان حسنهای با ایران نداشته است. اختلافات دینی و عدمثبات رویه سیاسی در پاکستان، باعث شده تا ایران نسبت به این کشور، نگاهی چندان جدی نداشته باشد. البته پاکستان را جزو کشورهای ایرانستیز نمیتوان محسوب کرد. اما در کل، فعالیتهای گروههای تندروی مذهبی در این کشور، فعالیت گروههای تروریستی ایرانستیز در خاک پاکستان و تمایل بیشتر به ائتلاف سعودی به واسطه منافع اقتصادی، باعث شده است تا روابط ایران و پاکستان، در سطحی عالی نباشد. ضمن اینکه دو کشور سعی میکنند با نزدیکی و دوری به هند و عربستان سعودی، فشارهایی نامحسوس هم به یکدیگر وارد کنند که البته جزو رفتارهای استراتژیک دو کشور نیست.
آذربایجان؛ پاره تن دیروز، دشمن جان امروز
جمهوری آذربایجان، در سالهای نه چندان دور، بخشی از خاک ایران بوده است اما حالا روابط دو کشور، در سطح چندان قابلقبولی نیست. اشتراکات فرهنگی و تاریخی دو کشور، باعث مهاجرتهای موقت و دائمی بین شهروندانشان شده است. اما اختلافات مرزی بر سر سهم کشورها از دریای خزر، حضور آمریکا و مخصوصا رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان و نیز ماهیت لائیک حکومت این کشور و ماهیت اسلامی حکومت ایران و تقابل این ماهیتها، باعث شده تا رابطه فیمابین، نسبتاً سرد باشد.
ترکمنستان؛ ایندوخویشاوند تاریخی
روابط ما و ترکمنستان، یک برایند مثبت داشته و دارد؛ هرچند اختلاقات و کدورتهای اقتصادی و آبی هم بین ما بهوجود آمده است. رهبر ایران این دو ملت را، 2خویشاوند توصیف کرده است. ایران جزو اولینهایی بود که استقلال این کشور را بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به رسمیت شناخت. در سالهای اخیر، اختلافات گازی بین این دوکشور دارنده منابع عظیم گازی، کمی باعث ایجاد کدورت شد اما مسائل مشترکی چون مقابله با زیادهخواهی افغانها در حوزههای آبی، مقابله با تروریسم و... باعث شد تا دو کشور روابط حسنهای داشته باشند.
ترکیه؛ دو رقیب نسبتاً دوست و عاقل
برخی کارشناسان، ایران و ترکیه را دو رقیب میدانند؛ رقبایی که میخواهند بیشترین اثرگذاری را در خاورمیانه داشته باشند. اما در اینکه ترکیه یک بازیگر نسبتا درجه دوم در خاورمیانه محسوب میشود، بحثی نیست. بازیگران اصلی خاورمیانه را میتوان روسیه، ایران، آمریکا و اعراب و تا حدودی رژیم صهیونیستی دانست. ترکیه هم در ابتدا خیلی سعی کرد که خودش را بهعنوان یک بازیگر درجه اول مطرح کند اما با وجود پتانسیلهای تاریخی و اقتصادی، موفق به این کار نشد. ولی روی همرفته و جدا از رقابتهای تاریخی ایران و ترکیه، دو کشور دارای رویه و رفتار سیاسی تعریفشدهای نسبت به هم هستند؛ این رویه ثابت را در واکنش ایران به کودتایی که علیه اردوغان اتفاق افتاد، میتوان مشاهده کرد. ترکها که زمانی در ماجرای سوریه، ایران را دشمن خود میدانستند، بعد از ماجرای کودتا، دانستند که میتوانند روی ایرانیان حساب کنند؛ به همان نسبتی که نمیتوانند روی اعراب که دوستان سابقشان محسوب میشدند، حساب باز کنند. هماکنون روابط اقتصادی و سیاسی و گردشگری ایران و ترکیه، قابلقبول است.
عراق؛ دوستان امروز
عراق از زمان حکومت پهلوی در ایران، نگاه رسمی جالبی به کشورمان نداشته و موضعی از منظر دشمنی پنهان ولی خویشتندارانه داشته است. انقلاب اسلامی، فرصتی به صدام داد تا جنگی خانمانسوز را علیه ایران به راه بیندازد. اما سرنوشت، صدام را به تاریخ سپرد و حالا نزدیکترین گروهها به ایران، اثرگذاران بزرگ عراق هستند. در کل روابط اقتصادی و سیاسی و حتی اجتماعی و گردشگری ایران و عراق در سطحی بالاست. این اواخر، البته مواضع رسمی ایرانستیزانهای از سوی دولتمردان عراقی مطرح شده بود که باعث کدورت اجتماعی و سیاسی در ایران، نسبت به عراقیها شد اما بعد از ائتلافات و انتخابات اخیر، باز هم کفه ترازو به سمت ایران چرخید و طرفداران آمریکا و ائتلاف سعودی، در تنگنا قرار گرفتند.
ارمنستان؛ دو همسایه چندهزار ساله
ایرانیان و ارمنیان را میتوان دو قومی دانست که از 3هزاره پیش تا به امروز، در کنار هم به خوبی و خوشی زیستهاند. امروزه ارامنه، جزو خوشنامترین اقوام ساکن در ایران محسوب میشوند. در کل روابط ایران و ارمنستان، روابطی حسنه و همراه با حسننیت بوده است. این روابط گرم، البته موجب ایجاد کدورتهایی بین ایران و جمهوری آذربایجان هم شده است؛ خاصه در جنگ مرزی دو کشور آذربایجان و ارمنستان. ارمنستان نیز تا به حال، علاوه بر مراودات اقتصادی و فرهنگی با ایران، رفتار تنشزایی علیه ایران نداشته است.
قزاقستان؛ ایستاده در میان قدرتها
قزاقستان، هم جزو همسایگان آبی ما محسوب میشود. بیشتر مراودات ما با این کشور، به مباحث مرتبط با دریای خزر بازمیگردد. این کشور پهناور و سردسیر، البته روابط چندان خوبی با ایران ندارد، اما رابطهاش به اندازه کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس هم ایرانستیزانه نیست. در کل، سهمخواهی این کشور از دریای خزر، همکاریاش با آمریکا و... باعث ایجاد نگرانیهایی نزد ایران و روسیه، بهعنوان همسایگان این کشور شده است.
روسیه؛ دوستی زیرسایه دشمنان مشترک
روابط روسیه و ایران از زمان صفویه شروع شده و بیشتر بارمنفی داشته؛ مخصوصاً با درگیریهای نظامی زمان قاجارها و جدایی بخشهایی از مناطق شمالی ایران توسط روسها، همسایه آبی شمالی ما، نزد افکار عمومیمان چهرهای موجه نداشته است. در روزگار پهلوی نیز که ایران تحت سیطره معنوی آمریکا بود، روابط ما و روسیه تعریفی نداشت. اما هماکنون، منافع مشترک در قفقاز و دریای خزر و خاورمیانه، ما و روسیه را به هم پیوند زده است؛ هرچند شایعاتی مبنی بر معامله بزرگ روسها با غرب، بر سر ایران مطرح شده بود. اما بهنظر میرسد که این دو کشور، خوب میدانند چه دشمنان مشترکی دارند و به قول برخی از کارشناسان ایرانی، ما دیگر آن ایران قاجاری نیستیم و در یک سطح با روسها مذاکره میکنیم. اخباری مبتنی بر توافقات پنهانی نفتی ایران و روسیه، ظاهراً نشان میدهد که این دو همسایه، نمیخواهند علیه هم باشند؛ هرچند تاریخ مشترکشان، نشان میدهد که نمیتوانند نسبت به هم دوستان تمام و کمالی هم باشند.
اعراب خلیجفارس؛ توهم دشمنی بزرگ
در کل، 6 کشور عربستان سعودی، کویت، قطر، بحرین، امارات متحده عربی و عمان، شورای همکاری خلیجفارس را تشکیل میدهند که دست بر قضا همگی نیز جزو همسایگان آبی ایران محسوب میشوند. این شورای همکاری خلیجفارس را بیشتر به تحریف نام خلیجفارس و نیز بیانیههای ایرانستیزانهاش میشناسیم. از بین این کشورها، تا یکی، 2سال پیش، تنها عمان و تا حدودی کویت سعی میکردند با ایران، برخورد متناسبی داشته باشند.
روابط ایران و عمان روابطی در سطح عالی بوده و این کشور به نوعی، پیامآور و واسطه مذاکرات ایران و اعراب و نیز ایران و آمریکا بوده و هست. کویت هم هر از چندی سعی میکند که برخلاف رویه بزرگان شورای همکاری خلیجفارس، حرکت کند؛ هرچند در مجموع روابط حسنهای با ایران نداشته و ندارد. روابط سعودی و بحرین و امارات نیز با ایران، کاملاً از منظر دشمنی تعریف شده است.
جنگ داخلی سوریه، حمله ائتلاف عربی به یمن، اتهام به ایران درباره حمایت از نیروهای نیابتی در عراق و لبنان و حتی خود این کشورها و... باعث شده است تا کدورت فیمابین به این راحتیها قابل حل و فصل نباشد.
در این میانه، روابط سعودی و ایران؛ مناسب نیست طوری که هر دو کشورگاهی تهدیدات ضمنی نیز نسبت به یکدیگر داشته و دارند. البته بخش اعظمی از کارشناسان، ایران را برنده جنگ سرد خاورمیانه میان ایران و سعودی و طرفدارانشان میدانند. امارات هم دشمنی خودش را در جنگ اقتصادی با ایران و محدودیتهای شدید علیه ایران و تاجران ایرانی در این کشور علنی کرده است. بحرین هم که به واسطه اتهام حمایت ایران از مبارزان بحرینی، علناً به جبهه سعودی پیوسته است. اما ماجرای قطر، ماجرایی خاص و خواندنی است. در آستانه سقوط سوریه و درحالیکه تروریستها کاخ ریاستجمهوری را خمپارهباران کرده و اردوغان تصور میکرد که طی روزهای آتی نماز را در مسجد اموی دمشق خواهد خواند، قطر نیز مواضعی کاملاً ایرانستیزانه داشت. اما اختلافات پیشآمده میان این کشور و ائتلاف سعودی- امارات- بحرین، باعث شد تا قطر بهطور موقت و تاکتیکی، روابط حسنهای با ایران برقرار کند؛ البته کسی هم انتظار نداشت که قطر به یار غار ایران تبدیل شود اما همین که میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس، گزینهای به نام قطر و علیه ائتلاف سعودیها هم وجود داشته باشد، برای سیاست خارجه ایران یک برد محسوب میشود.