زیر پوست دریاچه چیتگر
دریاچه چیتگر هنوز هم قابلیت تبدیل شدن به تالاب شهری را دارد
الهام مصدقیراد/خبرنگار
اردیبهشت1392، دریاچه چیتگر در شمال غرب تهران افتتاح شد. دریاچهای مصنوعی با 130هکتار پهنه آبی و 120هکتار پهنه خشکی. طراحی این دریاچه به سال1347 برمیگردد؛ زمانی که نخستین طرح جامع شهر تهران تدوین و در آن لکهای آبی در نقطه فعلی دریاچه پیشبینی شد. شهرداری تهران از اوایل دهه80 مطالعات احداث دریاچه را آغاز کرد و درنهایت، ابتدای سال90 عملیات اجرایی احداث آن شروع شد. ایجاد قطب گردشگری در غرب پایتخت، دسترسی به منطقه تفریحی آبی، تلطیف هوا و... ازجمله مهمترین اهداف کلان این پروژه تعریف شده بود. بعد از گذشت 5سال هماکنون دریاچه چیتگر یا همان شهدای خلیجفارس به قطب گردشگری در پایتخت تبدیل شده اما کارشناسان معتقدند چنین پروژهای دیگر نه در تهران باید تکرار شود و نه در بسیاری از شهرهای کشور.
تامین منبع آب مورد نیاز برای پرکردن دریاچه یکی از مهمترین بخشهای مطالعاتی آن بود. رودخانه کن با حدود 82میلیون مترمکعب میانگین آورد سالانه، بهعنوان مطمئنترین گزینه برای دریاچه 7میلیون مترمکعبی چیتگر انتخاب اما قرار شد کف دریاچه بهصورت کامل عایق بندی شود تا به جز تبخیر، عامل دیگری موجب کاهش میزان آب نشود. با عایقبندی، دریاچه به کاسهای غیرقابل نفوذ تبدیل شد. این اقدام اگرچه مانع از هدر رفت آب شد اما یکی از مهمترین کارکردهای دریاچه را که همان ابتدا در فهرست اهداف کلی مورد اشاره قرار گرفته بود، عملا منتفی ساخت. قرار بود دریاچه به تقویت آبهای زیرزمینی کمک کند. مسعود تجریشی معاون کنونی سازمان حفاظت محیطزیست که در آن زمان بهعنوان مشاور شهرداری در پروژههای روانابهای سطحی همکاری میکرد و در پروژه دریاچه چیتگر نیز حضور داشت به همشهری میگوید: «تغذیه سفره آبهای زیرزمینی کارکردی بود که وزارت نیرو برای دریاچه درنظر گرفته بود. آن زمان بحث بود که به جای ایجاد کانونی در پایین دریاچه بهمنظور تغذیه آبهای زیرزمینی، همین دریاچه بتواند این کارکرد را داشته باشد وروانابهای سطحی و پساب تصفیه شده را جمعآوری کند تا هم کنترل سیلاب انجام شود و هم بتوان برای آبیاری فضای سبز از آن استفاده کرد. اما وقتی کف آن را غیرقابل نفوذ کردند، دریاچه کارکرد تغذیه کردن آبهای زیرزمینی را از دست داد. اگر این اقدام صورت میگرفت، این دریاچه به یک دریاچه چندکارکردی تبدیل میشد اما فکر میکنم درنهایت، دریاچه به این دلیل عایق شد که شهرداری با وزارت نیرو به توافق نرسید.»
البته یکی از نگرانیهایی که بهگفته تجریشی در آن زمان از سوی مشاور طرح مطرح میشد، وجود گسل در محدوده دریاچه بود که میتوانست موجب عدمماندگاری آب در دریاچه شود. تجریشی اما میگوید: «آنقدر که این نگرانی برای مشاور جدی بود، برای ما نبود چرا که گسلها در عمق پایینی قرارداشتند و از طرفی رسوبات ریزدانه که همراه آب وارد دریاچه میشدند، میتوانستند خودشان بهصورت عایقی طبیعی عمل کنند و دیگری نیازی به عایق بندی نبود.»
برجها؛ مانع بزرگ تلطیف هوا
دریاچه توانسته هوای منطقه را نیز تلطیف کند. به گفته تجریشی اگر برجهای ساختهشده در اطراف دریاچه وجود نداشت بهطور حتم این لطافت، به کمک باد غربی غالب در پایتخت به سمت شرق نیز منتقل میشد؛ برجهایی که به گفته ذوالفقاریان وقتی عملیات مطالعاتی و اجرایی دریاچه آغاز شد متوجه شدند زمینهای اطراف در نیمه اول دهه80 واگذار شده و دیگر کاری نمیشد انجام داد. این درحالی است که در طرح مطالعاتی اعلام شده بود تا فاصله 250متری از دریاچه هیچگونه ساخت وسازی نباید انجام شود. تجریشی میگوید: «هر مانعی ازجمله پل یا ساختمان تأثیر نامطلوب دارد برجها که جای خود را دارند. اثری که این برجها بر کاهش گردش هوا و خودپالایی هوا میگذارند بهمراتب بیشتر از تأثیرات مثبت دریاچه در تلطیف هواست.»
تالاب شهری؛ گزینهای بهتر از دریاچه
تجریشی هرچند تجربه دریاچه چیتگر را از منظر کارکرد، تجربه خوبی میداند اما میافزاید: «آن زمان شهرداری میخواست با عجله پروژه را جمع کند، بحث انتخابات بود و باید پایان بسیاری از پروژههای نیمه تمام را به پایان میرساند. اما اگر قرار باشد چنین پروژهای در دیگر نقاط کشور اجرایی شود نباید چنین عمقی داشته باشد. مثلا باغ شاهزاده ماهان در کرمان و باغ فین کاشان و یا نمونههایی از باغهای ایرانی که در اصفهان نیز هست، عمق بسیار کمی دارند و آب در آنها جاری است. بسیاری از کشورها تجربهای شبیه چیتگر داشتهاند اما عمدتا کشورهایی هستند که بارشهای بیشتری دارند و در منابع آب با محدودیت مواجه نیستند.» او معتقد است: احداث تالابهای مصنوعی که روانابها داخلشان ذخیره شوند، اقدام بهتر و مؤثرتری است و میتوان مباحث آموزشی را نیز در آنها دنبال کرد.
این همان موضوعی است که مسعود باقرزاده کریمی، مدیر اکوسیستمهای تالابی سازمان حفاظت محیطزیست هم بر آن تأکید کرده و میگوید: «راهاندازی تالاب مصنوعی در شهر بهتر از دریاچه مصنوعی است.» باقرزاده کریمی میگوید: «تالابها نقش بسیار زیادی در شهر ایفا میکنند؛ تلطیف هوا، بهبود چشمانداز، نزدیکی انسان به اکوسیستم و حضور پرندگان ازجمله فواید تالاب است.»
او در گفتوگو با همشهری تأکید میکند: اثرات مثبت دریاچه چیتگر بیشتر از اثرات منفی آن است والبته اقدام خوبی است که میتوانست بهتر انجام شود. باقرزاده کریمی تحقق رویکرد جدید مدیریت آب در شهرها را که مبتنی بر عدم خروج سریع و تأکید بر نگهداری آن در شهر است، رویکرد مثبت دریاچه میداند اما در عین حال، ایزوله بودن دریاچه را نکته مثبتی قلمداد نمیکند؛ «اگر دریاچه تا این حد ایزوله نبود میتوانست مانند یک تالاب شهری عمل کند. در آن صورت مشکلات هوادهی نداشت، نیازی به نصب پمپهای هوادهی نبود و بهدلیل کامل بودن چرخه حیاتی تالاب، مسئلهای مانند پشه نیز کنترل میشد.» با وجود این درحالیکه 5سال از بهرهبرداری بزرگترین دریاچه مصنوعی کشور میگذرد باز هم میتوان با ایجاد تغییراتی آن را به یک تالاب شهری تبدیل کرد. چیتگر دارای جزایر بتنی است که بهگفته باقرزاده کریمی با تبدیل آنها به جزایر خاکی، میتوان تا حدودی شرایط تالاب را در آن ایجاد کرد. «با خاکی کردن این جزیرهها و کاشت نیزار و نیلوفر آبی که بهعنوان تصفیهکننده عمل میکنند، زیستگاهی نیز برای پرندگان مهاجر دریاچه ایجاد میشود و امکان زادآوری را برای آنها فراهم و چشمانداز زیباتری ایجاد خواهد کرد.»
جای خالی تفکر محیطزیستی در پروژهها
اسماعیل کهرم، استاد محیطزیست به همشهری گفت: «جلوگیری از تغذیه سفره آبهای زیرزمینی در دریاچه چیتگر مرتبه اولی نیست که رخ میدهد، شبیه همان سنگفرش کردن انهار خیابان ولی عصر است که اجازه نفوذ آب به سفرههای زیرزمینی را نداد. در چنین طرحهایی فکر محیطزیستی وجود نداشته و فقط یک کار مهندسی انجام میشود.» اما با کاهش آب رودخانه کن بهدلیل خشکسالی، منبع مطمئن تامین آب دریاچه با مشکل مواجه و به گفته تجریشی، شهرداری مجبور به استفاده از آبهای اطراف شد؛ «شهرداری مدتی از چاه گندمان در جنوب دریاچه استفاده میکرد که بعد از مدتی وزارت نیرو جلوی آن را گرفت. البته در زمان مطالعه طرح دریاچه، استفاده از روانابهای سطحی مطرح بود که بهجای خارج کردن آنها با کانال از شهر، به دریاچه هدایت شود.» او معتقد است داشتن دریاچه داخل شهر مطمئنا به لطیف شدن هوا کمک میکند اما برای زمانی که فکر میکردیم آب زیاد داریم.