محمد حسنیسعدی/دانشآموخته جامعهشناسی
وزیر راه و شهرسازی با انتقاد از پروژه مسکن مهر گفت: «کیفیت نازل زندگی شهری، چارهای جز بازآفرینی شهری ندارد. بیگمان ساخت مسکن در بیابان در قالب مسکن مهر، راهکار نیست. راهکار، بازگشت به هویت ایرانی و تمدن ایرانشهری در شهرهای ایران است.» تاملی در کارکرد مسکن در زندگی امروزه نشانگر تغییرات اساسی در کاربری خانه در زندگی مدرن است. خانه در زندگی اجداد ما محل زندگی بود و همه تلاش معماران آن بود که با آفرینش زیبایی و ظرافتهای متنوع در ساخت خانه، آن را به محلی برای آرامش و رشد اهالی آن تبدیل کنند و اهالی خانه برای حضور در آن لحظهشماری میکردند و بهترین اوقات برایشان در خانه و در کنار خانواده بود. اما اکنون خانهها به محلی برای خوابیدن و استراحت تبدیل شدهاند که زمانی که دیگر نمیتوانیم بیرون از خانه فعالیت کنیم، به خانه برگشته و در آن استراحت میکنیم. خانههای جدید اتاقهای خواب دارند که با تختخوابهای بزرگ هیچ استفاده دیگری از آن نمیشود، اما خانههای قدیم اتاق خواب نداشتند و به اقتضای فصل و آب و هوا هر گوشه از خانه رختخواب انداخته میشد. در حقیقت خانه مثل آنچه امروز میشناسیم، بهعنوان محلی برای خوابیدن شناخته نمیشد بلکه محل زندگی بود. زندگی مدرن، خانههای ما را به فضاهای بیروحی تبدیل کرده که هیچ اثری از زندگی و زیباییهای هنری در آن یافت نمیشود. اینگونه است که وسط بیابان و بدون هیچ هویتی شهر بنا میکنیم و به ارتباطی که معماری با روح ما برقرار میکند، فکر نمیکنیم. به قول یکی از استادان، معماری با روح و روان و شادابی و افسردگی انسانها ارتباطی مستقیم دارد و چهبسا بسیاری از افسردگیها و بیماریهای روانی ما ناشی از همین خانه و محلههای کج و معوج و بیهویتی است که در آن زندگی میکنیم. کاش مدیران و شهرسازان در کنار توجه به اصل حل معضل مسکن، به پیوست فرهنگی طرحهای ساخت مسکن هم بیشتر توجه کنند و لااقل اگر در معماری منازل از مولفههای فرهنگی و هنری استفاده نمیکنند، در معماری شهری این کمبود را جبران کنند. شهر ما هر قدر هم مدرن و رو به رشد باشد، با ساکنان بیهویت و افسرده هیچ نمیارزد.
خانههای قدیم
در همینه زمینه :