• یکشنبه 16 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 26 شوال 1445
  • 2024 May 05
شنبه 28 مهر 1397
کد مطلب : 34704
+
-

چرا روستاهای جنوب تهران بافت و هویت خود را از دست داده اند؟

روزگاری روستای من چه سرسبز بود

رئیس شورای بخش کهریزک، کم‌آبی، گسترش بزهکاری و ویلاسازی را از اصلی‌ترین مشکلات روستاهای این بخش می‌داند

روزگاری روستای من چه سرسبز بود

عیسی محمدی

هنوز هم می‌توان به دور و بر تهران رفت و روستاهایی را که در معده بزرگ پایتخت هضم نشده‌اند، به تماشا نشست. هنوز هم می‌توان دید که تهران در حاشیه‌های چسبیده به‌خودش، روستا و روستایی دارد. بعضی از این روستاها خوش آب‌وهوا و، بعضی‌های دیگر کاملا معمولی‌اند و برخی نیز با بحران‌ها و مسائلی درگیرند و نیازمند یاری و توجه سریع‌تر مسئولان. روستاهای بخش کهریزک در جنوب تهران نیز از زمره روستاهایی محسوب می‌شوند که کم و زیاد، با بحران‌ها و آسیب‌هایی روبه‌رو هستند و باید هر چه سریع‌تر، فکر عاجلی برایشان کرد. اما این روستاها چه می‌کنند و با چه مسائلی روبه‌رو هستند؟ علی کلهر، رئیس شورای بخش کهریزک، با همشهری هم‌کلام شد تا برایمان از روستاهای چسبیده به پایتخت در ناحیه جنوبی آن بیشتر بگوید.

از کشاورزی تا استراحتگاه

بخش کهریزک در جنوب تهران، در مجموع 16روستای دارای شورای روستا و 3روستای فاقد ‌شورا  دارد که همگی آنها تحت نظارت شورای بخش کهریزک هستند و امورشان رتق‌وفتق می‌شود. مجموع آدم‌هایی که این 19روستا را تشکیل می‌دهند، حداکثر 40هزار نفر است. در گذشته، کار عمده این روستاییان کشاورزی و دامپروری بود. اما حالا چه‌کار می‌کنند؟ کلهر می‌گوید: «50درصد این روستایی‌‌ها با کشاورزی زندگی‌شان را می‌گذرانند و غالبا جو، گندم، ذرت، گل‌کلم و سبزیجات می‌کارند. 50‌درصد روستایی‌ها هم برای کسب و کار به تهران و شهرهای اقماری آن رفته و برای استراحت و زندگی به این روستاها بازمی‌گردند».

هویت روستایی کمرنگ شده

از نظر رئیس شورای بخش کهریزک، مهم‌ترین مسئله‌ای که این روستاها با آن روبه‌رو هستند، خالی شدن از هویت روستایی و تبدیل شدن به مقصدی برای سرریز جمعیت پایتخت و شهرهای اقماری آن است؛«باتوجه به وسعت تهران، همیشه این خطر وجود دارد که روستاها تبدیل به روستایی بزرگ‌تر شده و در نهایت نیز در دل شهر تهران حل شوند. از مهم‌ترین مسائل روستاهای اطراف تهران و به‌خصوص روستاهای کهریزک و حتی شهرری، همین بحث است. فکرش را بکنید که عده‌ای که وسع مالی ندارند، برای زندگی به شهرهای اقماری می‌روند. حالا کسانی هم که نمی‌توانند در این شهرها و شهرک‌های اقماری اطراف تهران زندگی کنند، به این روستاها می‌آیند و همین امر، باعث گسترش بزه در این روستاها می‌شود. ما هم چاره‌ای نداریم جز اینکه در حد وسع و امکانات خودمان، کلاس‌های فرهنگی برای این روستاییان برگزار کنیم. کارمان شده است بررسی آسیب‌های ایجاد شده در این روستاها و برگزاری کلاس‌هایی در همین حد و اندازه. کافی نیست، ولی چاره‌ای هم نداریم؛ چرا که اگر این آموزش‌ها هم نباشد، تهدیدهای ایجاد شده در این روستاها می‌تواند برای شهرهای دوروبر و تهران هم مشکلاتی را ایجاد کند.» کلهر، فلسفه برگزاری این کلاس‌ها را، وضعیت خانوادگی و معیشتی روستاییان می‌داند؛ چرا که پدر خانواده ناچار است تا نیمه‌های شب کار کند و در این صورت، فرصتی برای تربیت فرزندان و مدیریت خانواده ندارد. این کلاس‌ها، بخشی از این خلأ تربیتی را پر می‌کنند.

روستانشینان جدید؛ روستانشینان پرتوقع

شاید تصور شما از یک روستایی، انسانی قانع و زحمتکش با سطح توقعات متعادل و حتی کم باشد. اما در روستاهای بخش کهریزک، این تصویر رنگ می‌بازد و ما با روستانشینانی روبه‌رو هستیم که از شهرها راهی این مناطق شده و توقعات بالاتری داشته و نگاه‌شان به امکانات شهری است. از سوی دیگر، کشاورزی نیز به واسطه کم‌آبی و خشکسالی، رنگ باخته و روستاییان ناچارند که فکری برای زندگی‌شان بکنند؛ فکرها و تصمیم‌هایی که گاهی منشأ دردسرهایی هم می‌شود؛ مثل همین ویلاسازی شهری‌ها در این مناطق. بحث ویلاسازی در روستاهای شمالی و غربی تهران البته مرسوم‌تر است. اما آیا این معضل در جنوب تهران هم به چشم می‌خورد؟ کلهر در این‌باره می‌گوید: «ویلاسازی در این روستاها یکی از همان مشکلاتی است که گفتم. روستایی ما زمین دارد، آب ندارد. ما حتی روستاییانی داریم که زمین دارند ولی به کمیته امداد معرفی شده و تحت حمایتند. درآمدی ندارند؛ در نتیجه برای امرار معاش، ناچارند بخش‌هایی از زمین‌هایشان را بفروشند. کسانی هم که این زمین‌ها را می‌خرند، برای ایجاد ویلاهای آنچنانی و باغ‌های شخصی از آنها استفاده می‌کنند». 

باید تکلیف‌مان را روشن کنیم

از رئیس شورای بخش کهریزک می‌پرسیم که آیا صریحا با این ویلاسازی‌ها مخالف است؟ تأملی می‌کند و پاسخ می‌دهد: «بحث من چیز دیگری است. اگر نیت و غرض ما این باشد که روستاییان ما کشاورزی کنند، قطعا مخالف ویلاسازی و واگذاری زمین‌ها به غیرروستایی‌ها هستم. برای تأمین آب مورد نیاز کشاورزی نیاز به عزم جدی دوستان در شهر تهران و دیگر شهرهای دور و بر داریم. متأسفانه آب‌های جاری و فصلی، به واسطه برخی تصمیمات، به مناطق جنوبی نمی‌رسد. الان طبق تصمیمی که گرفته شده، دریاچه خلیج‌فارس ساخته شده است. البته دوستان می‌گویند که آبگیری این دریاچه در زمستان اتفاق می‌افتد اما مسائلی از این دست باعث می‌شود تا آب‌های جاری و فصلی به جنوب تهران نرسد و مشکل کم‌آبی و خشکسالی به‌وجود بیاید. اگر قرار باشد که عزم جدی نباشد و فکری هم نکنیم، معتقدم این ظلم به روستاییان است که بگوییم حق ندارید برای زمین‌هایتان تصمیم بگیرید؛ آن‌هم درحالی‌که آب مورد نیاز برای کشاورزی را در اختیارشان نمی‌گذاریم. ما نیازمند آنیم که سند توسعه برای این روستاها تهیه شود تا طبق این سند توسعه، هر کسی مجاز به انجام هر کاری نباشد و پتانسیل‌ها مشخص شده و طبق این پتانسیل‌ها، روستاییان نیز قادر به درآمدزایی و کسب معیشت باشند».

فکری برای اتباع بیگانه بشود

کلهر یکی دیگر از آسیب‌های روستاهای بخش کهریزک را وجود اتباع بیگانه در آنها می‌داند. وجود آنها، باعث به هم خوردن تعادل جمعیتی در منطقه و در نتیجه، به هم خوردن بافت فرهنگی آن شده است. او معتقد است که حتی اگر برنامه‌ای برای اتباع بیگانه موجود در این روستاها نداریم، باید برای عدم‌ورود اتباع بیگانه جدید برنامه داشته باشیم تا وضعیت بغرنج‌تر از این که هست، نشود.

کدام مزیت؟ کدام مسئله؟

بحث‌مان به مزیت‌ها و ظرفیت‌های روستایی می‌رسد. آیا این روستاهای جنوبی تهران، می‌توانند ارزش‌افزوده‌ای ایجاد کرده و ساکنان آنها، معیشت خود را تأمین کنند؟ 

این مقام مسئول در حوزه کهریزک، چنین پاسخ می‌گوید: «ببینید! روزگاری به این حوالی می‌گفتند دشت طلایی ری که از نظر کشاورزی منحصر به فرد بوده و بخش اعظمی از محصولات کشاورزی پایتخت را تأمین می‌کرد. اما هم‌اکنون دچار کم‌آبی و خشکسالی شده‌ایم. اینطور هم پیش برویم، قول می‌دهم سال‌های آینده ریزگردهای ایجاد شده از این منطقه، برای تهرانی‌ها و اهالی همین منطقه دردسرساز خواهد شد. 

یکی از مزیت‌های این روستاها می‌تواند فعالیت در صنایع تبدیلی باشد؛ یعنی محصولات در روستاهایی که آب دارند تولید شده و در روستاهایی که کم‌آب‌ترند، تبدیل به محصولات غذایی و... بشود. مسئله دیگری که با آن روبه‌رو هستیم وجود مرکز زباله در منطقه ماست. حوالی یکی از روستاهای ما هم به مرکز تجمع پلاستیک جمع‌آوری شده از مرکز زباله تبدیل شده که آلودگی‌هایی برای ما ایجاد کرده است. برای ‌آسیب‌نرسیدن به محیط‌زیست، معتقدیم که محل تجمع زباله‌های پلاستیکی باید به‌جایی دور از مرکز بخش ما منتقل بشود؛ نه اینکه در مرکز بخش کهریزک فعالیت داشته باشند و محیط‌زیست را آلوده کنند». کلهر در توصیف بیشتر مزیت‌های موجود نیز می‌گوید:«از دیگر پتانسیل‌هایی که می‌توانیم داشته باشیم، فعالیت در حوزه صنایع‌دستی است. ما می‌توانیم از مزیت نزدیکی به فرودگاه و حرم امام (ره) در این مورد استفاده و حتی ظرفیت‌های گردشگری منطقه را فعال کنیم. در کل مزیت‌های زیادی می‌تواند وجود داشته باشد اما به این شرط که از ورود صنایع آلوده‌کننده به منطقه جلوگیری کنیم».

آرزوی تأمین آب کشاورزی

رئیس شورای بخش کهریزک، یک سالی هست که در کسوتی جدید، ایفای نقش می‌کند. بزرگ‌ترین آرزوی خودش را هم برای این روستاها، تأمین آب کشاورزی می‌داند. معتقد است که اگر مدیریت صحیح وجود داشته باشد، حتما معضل کم‌آبی نخواهیم داشت. اشاره هم می‌کند که 4 سد در حال تأمین آب شرب مردم تهران هستند؛ حق مردم کهریزک این نیست که درگیر فاضلاب این آب‌ها و دردسرهای زیست‌محیطی‌شان باشند و کمترین حق این مردم را  استفاده از فاضلاب تصفیه‌شده برای کشاورزی می‌داند. کلهر دست‌آخر نیز از متولیان شهرداری و شورای شهر تهران، درخواست می‌کند که کمک و مساعدت خاصی برای روستاهای منطقه کهریزک داشته باشند؛ چرا که این منطقه در حال دست‌وپنجه نرم کردن با معضلات همسایگی با مرکز زباله، بهشت زباله و پزشکی قانونی و امثالهم است.

* روستاییانی داریم که زمین دارند  ولی به کمیته امداد معرفی شده و تحت حمایتند. درآمدی ندارند؛ در نتیجه برای امرار معاش، ناچارند بخش‌هایی از زمین‌هایشان را بفروشند. کسانی هم که این زمین‌ها را می‌خرند، برای ایجاد ویلاهای آنچنانی و باغ‌های شخصی از آنها استفاده می‌کنند

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :