اولویتبندی(Priority setting) یکی از مهمترین مهارتهای زندگی است و چنانچه هر فرد آن را فرا نگیرد میتواند آسیبهای جدیای بهخود بزند. اولویتبندی به این معناست که فرد بداند در چه زمانی چه کاری را باید انجام دهد یا از میان کارهایی که برعهدهاش است کدامیک را باید در اولویت انجام دادن قرار دهد. یا ترتیب دادن به امور روزمرهاش را بتواند به بهترین وجه انجام دهد که خودش نوعی مدیریت بهینه است. مثال معروف روانشناسان در این زمینه این است که شما هر قدر زیبا ویولن بنوازید، در یک قایق در حال غرق شدن، ویولن نواختن در اولویت قرار ندارد و اگر اولویت زندگیتان را نشناسید نمیتوانید درست عمل کنید و این موضوع گاهی میتواند علاوه بر آسیب رساندن روانی و حتی جسمی به افت کارکرد شغلی، مهارتی و ارتباطی فرد نیز بینجامد.
از اینرو مهارت اولویتبندی در مجموعه مهارتهای ارتباطی و زندگی شخص نیز جایگاه مهمی دارد. برای تمثیلی کردن این موضوع میتوان گفت: هرفردی در زندگی خویش مانند فرد نمایشدهندهای است که همزمان باید چندین گوی را در هوا بچرخاند بهطوری که هیچیک از این گویها نیز بر زمین نیفتد و البته باید توجه داشته باشد که جنس برخی از این گویها از بلور نایابی است که افتادنش بر زمین مساوی است با منهدم شدن و ازدست رفتنش. این گویهای زندگی فرد در درواقع اولویتهایی مثل همراه بودن و وقتگذرانی با خانواده، توجه به والدین، توجه به مسائل شغلی و مالی، توجه به مسائل عاطفی خانواده، تربیت فرزندان، خود شکوفایی شخصی و... است. بنابراین در اینجا فرد باید همیشه بر مبنای مهارت اولویت بندی توجهی مدبرانه به اولویتهایش داشته باشد؛ ضمن اینکه اصولا این اولویتبندی افراد است که معرف منش و روش زندگی آنهاست.