موقعیتساز و گلنزن
سایهروشنهای جدال دوستانه تیم ملی با بولیوی
تیم ملی با یک پیروزی خفیف،از دومین مسابقه تدارکاتیاش پس از جام جهانی عبور کرد. نمایش ایران بهویژه در نیمه اول این نبرد، جذابتر از همیشه بهنظر میرسید اما تعویضهای نیمه دوم، تا حدود زیادی رمق را از تیم کیروش گرفت. پسران تیم ملی نشان دادند که قدرت خلق موقعیتهای گلزنی را دارند اما در ضربات آخر، هنوز به اندازه کافی دقت و تسلط کافی را بهدست نیاوردهاند. برای قهرمانی در آسیا، تیم ملی باید بهمراتب مقتدرتر و بیرحمتر باشد؛ بهویژه با توجه به اینکه کره و ژاپن این روزها در دیدارهای تدارکاتی، فراتر از حد انتظار ظاهر شدهاند.
نیمه پر
ترکیب خوب
ترکیب تیم ملی در مقابل بولیوی، ترکیبی امیدوارکننده برای تغییر فلسفه همیشگی کارلوس کیروش بود. او اساسا بهعنوان یک مربی دفاعی شناخته میشود و در تیم ملی ایران نیز با همین سبک، موفق بوده اما طبیعتا در مقابل حریفانی مثل یمن و ویتنام در جام ملتهای آسیا، دیگر قرار به استفاده از بازی تدافعی نیست. ترکیب اصلی تیم ملی در مسابقه با بولیوی با 4مدافع،یک هافبک دفاعی،4هافبک هجومی و یک مهاجم چیده شد؛ ترکیبی که بهویژه در نیمه اول، حرکات ترکیبی جذابی در خط حمله تیم کارلوس ساخت. توانایی خلق موقعیت گلزنی، یکی از مثبتترین امتیازهای ایران در این مسابقه بهشمار میرفت.
بانوان در آزادی
گروهی از بانوان بالاخره اجازه پیدا کردند تا از نزدیک در آزادی حاضر شوند و تیم ملی را مورد تشویق قرار دهند. این اتفاق که با استقبال رسانههای جهان نیز همراه بود، به ملیپوشها انگیزه بیشتری برای درخشیدن در زمین بازی داد. ورود همه بانوان به آزادی البته کاملا آزاد نبود و زنانی که روی سکوها حضور داشتند،خانواده بازیکنان، کارکنان فدراسیون، فوتبالیستهای زن و چهرههای شناختهشده دیگر بودند. این بازی شاید یک نقطه عطف بزرگ در تاریخ ورود بانوان به استادیومها در ایران شود و در آینده راه را برای ورود آنان در شرایط عادیتر باز کند.
سامان؛ مرد درخشان
در دوئل با بولیوی، سامان قدوس در میانه میدان تیم ملی آقایی میکرد. او خیلی زود میتوانست در این بازی پاس گل بدهد اما ضربه مهدی طارمی به تیر دروازه برخورد کرد. سامان، شب درخشانی را پشت سر گذاشت و ثابت کرد که استحقاق فیکس شدن در ترکیب تیم ملی را دارد. او این اواخر در لیگ فرانسه شگفتانگیز بوده و حالا به جز قهرمانی آسیا، به چیز دیگری فکر نمیکند.
نیمه خالی
چرا گل نمیزنیم؟
با حضور حداقل 5مهره کاملا هجومی در ترکیب، ایران باید گلهای بهمراتب بیشتری به ثمر میرساند. جهانبخش، قدوس، آزمون، امیری و ترابی و دیگران، همگی از شم گلزنی بالایی برخوردار هستند و این موضوع را قبلا در باشگاههایشان ثابت کردهاند. در جدال با بولیوی اما موقعیتهای گلزنی ایران پشت سر هم از دست میرفتند. تیم کیروش میتوانست در این نبرد 5یا 6گل به ثمر برساند اما در نهایت به سختی پیروز شد و چیزی نمانده بود که این برتری خفیف را بهسادگی از دست بدهد.
گل خوردن، مثل آب خوردن
گل زدن به تیم ملی ایران،حتی برای تیمهای بزرگ و پرستارهای مثل آرژانتین، اسپانیا و پرتغال بسیار دشوار بوده اما بولیوی بهسادگی توانست دروازه این تیم را باز کند. برخلاف بازی با ازبکستان، این بار بیرانوند درون دروازه ایران قرار گرفت و با وجود یک سیو عالی، گل راحتی از بولیوی دریافت کرد. پشت محوطه جریمه ایران، بازیکنان تیم ملی به مهره صاحب توپ حریف نزدیک نشدند و او بهسادگی با یک شوت، دروازه بیرو را باز کرد. بیرو در روزهای خوب، میتوانست این شوت را بهسادگی مهار کند.
باتجربههای ناکام
نمایش تیم ملی در نیمه دوم دیدار با بولیوی، نسبت به نیمه اول افت بسیار فاحشی داشت. دلیل این اتفاق را باید در مهرههای تعویضی تیم جستوجو کرد. اشکان دژاگه و مسعود شجاعی، هنوز اعتماد کیروش را از دست ندادهاند اما حقیقت آن است که دیگر کارایی گذشته را ندارند و نمیتوانند کمک بزرگی برای این تیم باشند. آنها به جز تجربه، چیز دیگری برای عرضه کردن به تیم ملی ندارند و اگر قرار باشد در جام ملتها فیکس بازی کنند، کیفیت تیم ملی مثل نیمه دوم دیدار با بولیوی خواهد بود.