گفت و گو با منوچهر هادی،کارگردان پرکاری که به نظر میرسد با «دلدادگان» رکورد فیلم برداری در یک روز را شکسته باشد
چشم مردم به تلویزیون است
نیلوفر ذوالفقاری
فصل سوم سریال «دلدادگان» هم رو به اتمام است و گرههای سریال یکییکی باز میشوند. شبکه سه مدتیاست سریالی را روی آنتن برده که اعداد و ارقام میگویند 80درصد بینندگان آن از کیفیت سریال راضی بودهاند و مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. منوچهر هادی، کارگردان سریال دلدادگان پیش از این با سریالهای «خداحافظ بچه» و «خوب، بد، زشت» در تلویزیون حضور یافته بود. هرچند که او در شبکه نمایش خانگی با مجموعه «عاشقانه» موفق ظاهر شد و در سینما هم برای دومین سال متوالی فیلمی روی پرده خواهد داشت، اما میگوید هنوز به سریال ساختن برای مخاطبان تلویزیون علاقهمند است. با منوچهر هادی درباره سریال پرمخاطب این روزهای تلویزیون گفتوگو کردهایم.
از بین آثارمنوچهر هادی سریال دلدادگان در حال پخش است، فیلم «آینهبغل» بهتازگی روی پرده بوده و «رحمان 1400» در نوبت اکران است. سریال عاشقانه هم کمی قبل در شبکه نمایش خانگی پخش شد. چطور اینقدر پرکار هستید؟
در ظاهر اینطور بهنظر میرسد که من خیلی پرکار هستم اما نزدیک به یکسال درگیر آمادهسازی دلدادگان بودهام، با پیشتولید و مراحل فنی که در حال طی شدن است. اواخر سریال دلدادگان ما پیشتولید فیلم سینمایی رحمان 1400 را شروع کردیم. این کار هم یکماه و نیم پیشتولید شد و 45روز فیلمبرداری داشت. سرعت فیلمبرداری من زیاد نیست اما بهواسطه روابط سینمایی خوب، فیلمنامههای مناسبی که پیشنهاد میشود و اعتماد تهیهکنندگان، میتوانم انتخابهای خوبی داشته باشم و کار را بدون دردسر پیش ببرم.
با این حال بهنظر میرسد رکورد میزان ضبط در یک روز را شکسته باشید.
در سریال دلدادگان با کیفیتی که شاهدش بودیم، خوب یا بد و تعداد بازیگران و لوکیشنهای متنوع، روزی 21دقیقه هم ضبط کردهایم. اما در بیش از 8ماه فیلمبرداری، فقط 20نوبت به این شکل فیلمبرداری شد آن هم در مورد سکانسهایی که بازیگرانش باتجربهتر بودند و میزانسن چندان پیچیده نبود. در بقیه روزها گاهی فقط 2دقیقه ضبط میکردیم. مثلا سکانسهای جنگ در فصل دوم. بعضی روزها هم فقط تمرین میکردیم و سکانسی ضبط نمیشد. اما بهطور میانگین در مجموع، روزانه 10دقیقه ضبط کردهایم و فکر میکنم این یک رکورد است. یکی از دلایل این اتفاق این است که من با گروه ثابتی کار میکنم که همدیگر را میشناسیم و بهدلیل هماهنگ بودن با هم، سرعت کار بالاتر میرود. نویسندگان هم در این زمینه نقش مهمی دارند.
برخلاف بسیاری از سریالها، دلدادگان خط قصه قویای دارد. این اتفاق را چطور رقم زدید؟
خواندن فیلمنامه این موضوع را ممکن میکند. من تجربه همکاری در نویسندگی را با بابک کایدان در فیلم سینمایی «زندگی جای دیگری است» داشتهام. ما به نظرات مشترکی رسیدهایم؛ مثل اینکه هیچ کاراکتری در فیلمنامه حضور ندارد مگر اینکه مؤثر باشد و با حذف آن، قصه دچار مشکل شود. هیچکدام از کاراکترها سفید یا سیاه مطلق نیستند. حتما نویسندگان زیادی این فرمولها را میدانند اما ما سعی کردهایم در این همکاری، بیشتر از همیشه به این نکات مقید باشیم. با این توضیحات کارگردانی سریال دلدادگان چندان پیچیده نبود. این سریال، کارگردانیای کلاسیک و خطی دارد اما تلاش کردم ساده و عمیق قصه نویسندگان را تعریف کنم.
ریتم سریال از فصل دوم کاملا تغییر میکند درحالیکه در فصل اول همهچیز کندتر بود و گاهی صحنههای کشدار میدیدیم. چرا از فصل اول ریتم تندی بهکار ندادید؟
اساسا سریالسازی به این شکل است. حتی در فیلم سینمایی هم از مجموع 90دقیقه، 45دقیقه ابتدایی یعنی نیمی از قصه به معرفی کاراکترها و گرههای داستان میپردازد و بعد سراغ گسترش و نتیجهگیری میرود. بنابراین در یک سریال 60قسمتی، طبیعی است که 15قسمت ابتدایی فقط مقدمه خوبی را شاهد باشیم. مخصوصا در سریالی مثل دلدادگان با این قصه پیچیده و تعداد کاراکترهای متعدد، معلوم است که نمیشد همه شخصیتها را در 2قسمت به بیننده معرفی کنیم. مقدمه سریال طولانی بود و میدانستیم ممکن است بعضی بینندگان در این فاصله سرد شوند و سریال را رها کنند. اما ساختار کار به این مقدمه احتیاج داشت. قصه باید آرام پیش میرفت و ارتباط بین بازیگران شناختهشده و بازیگران جدید شکل میگرفت. دلدادگان با پخش هر قسمت مسیر خود را پیدا کرده و بهنظرم این بهتر است تا اینکه در قسمت اول انفجاری را برای مخاطب به تصویر بکشیم اما به مرور به کشدادن قصه و تکرار تن دهیم.
اصلا چرا تصمیم گرفتید سریال شامل 3فصل باشد و مثلا یک سریال 60قسمتی نباشد؟
ساخت سریال در چندفصل با این هدف که نخستین نفر باشم که این کار را در تلویزیون کردهام اتفاق نیفتاد. اگر فصلهای مختلف جدا نمیشدند، ممکن بود مخاطب نه زمان حال را پیوسته ببیند و نه بهخوبی با بخشهایی که به گذشته برمیگردد ارتباط برقرار کند. هرچند که نویسندگان از قبل در نگارش متن این تصمیم را گرفته بودند اما من هم وقتی فیلمنامه را خواندم به این نتیجه رسیدم که حتی 15قسمت ابتدایی قابلیت پخش جداگانه را بهعنوان یک مجموعه دارد. قصه درست در قسمت 15جان گرفت و به بخشهای حساس رسید هرچند که بعضی مخاطبان کمحوصلهتر از ما جدا شده بودند. البته من این را ضعف مخاطب نمیدانم و شاید اگر به عقب برمیگشتیم، فکری میکردم تا در فصل اول مخاطب را برای دیدن ادامه جذاب سریال نگه دارم.
در مصاحبهها هم به مخاطب نوید جذابتر شدن سریال را در فصلهای بعد دادید.
از اواخر فصل اول مخاطبان ما بهسرعت بیشتر شدند. قبل از آن خودمان هم ابهام داشتیم که این قصه چهقدر مورد پسند مخاطب خواهد بود چون به هر حال داستان روایتگر قصههای عاشقانه نامتعارف است. اما مطمئن بودیم که از فصلدوم، مخاطبان بیشتری از سریال استقبال میکنند. حتی درنظرسنجیهای صدا و سیما هم، در فصل دوم و سوم با رضایت 80درصدی بینندگان مواجه بودهایم.
دلدادگان به بعضی موضوعات که شاید هنوز تابو یا خط قرمز باشند نزدیک شده، نگران این موضوع نبودید؟
اگر این ویژگیها در قصه نبود من سراغ ساخت سریال نمیرفتم. دستمزدی که برای ساخت سریال گرفتم نصف مبلغی است که برای ساخت یک فیلم سینمایی میتوانم بگیرم. آن هم کاری که به اندازه ساخت سریال زمان نمیبرد. من در قصه نکات جدیدی دیدم که مرا جذب کرد و تصمیم گرفتم آن را بسازم.
واکنش مخاطب به این ماجراها چه بود؟
در قسمتهای اخیر با انتقاد افرادی مواجه بودیم که میگفتند چرا عشق 2نفر را نشان دادهایم که خواهر و برادر هستند. آنها حتی صبر نمیکنند سریال تمام و همهچیز مشخص شود. عده دیگری میگویند کاراکتر حدیث عقد کرده و بارداری او نباید بهعنوان مشکل در قصه مطرح میشد. درحالیکه هنوز در ساختار فرهنگی ما این موضوع پذیرفته شده نیست هرچند غیرشرعی یا غیرقانونی نباشد. از طرف دیگر مخاطبی هم بوده که تماس گرفته و گفته واکنش مرضیه نسبت به بارداری دخترش را چطور به فرزند 10سالهاش توضیح دهد؟ در جواب او باید بگویم اصلا نباید اجازه دهید بچه 10ساله پای این سریال بنشیند چون قصه مخصوص بزرگسالان است. بازخوردها متفاوت و طبیعی است.
بهنظر میرسد در سریال هنوز از بعضی کلیشههای تکراری استفاده شده، مثلا فرزندانی که پدرشان را آقاجان صدا میزنند یا مناسبات رسمی با خانواده خود دارند. این استفاده عامدانه بوده است؟
من خودم همیشه پدرم را آقاجان صدا میزنم. خانوادههای سنتی هنوز از این کلمه برای صدازدن پدر استفاده میکنند هرچند که تعدادشان کم باشد. در همین سریال اگر قرار بود کاراکتر ارغوان با آن طبقه اجتماعی پدرش را آقاجان صدا کند، درست نبود. شاید با این جزئیات سعی کردهایم اختلاف فرهنگی و طبقاتی 2خانواده داستان را هم نشان دهیم. مناسباتی که میبینیم هنوز در بسیاری از خانوادهها جریان دارد. ضمن اینکه خانواده به ظاهر سنتی مالک در بعضی موارد بسیار امروزی و روشنفکر هستند؛ مثلا وقتی درباره موضوعات مهم با فرزندانشان مشورت میکنند یا حتی در شرایط سخت پشتیبان آنها هستند.
سریال، زمان حال و گذشته را روایت میکند. چرا از بازیگران فصل دوم در زمان حال هم استفاده نکردهاید؟
مهدی صبایی و سیروس همتی بازیگرانی هستند که در هر دو فصل گذشته و حال، نقش خود را بازی کردهاند. هربار گریم این بازیگران برای فصل زمان حال، حدود 5ساعت زمان برده و این موضوع در اجرا دردسرساز است. گروه ناچار بود معطل گریم شود و افزایش تعداد گریمورها هم در برآورد بودجه تلویزیون امکانپذیر نبود. تازه این 2بازیگر هر دو در آستانه 50سالگی هستند و میتوانند راحتتر با گریم 20سال جوانتر یا پیرتر نشان داده شوند. بهطور کلی این یک قرار است که در فیلم با مخاطب گذاشته میشود؛ یعنی مخاطب میپذیرد آرش مجیدی بازیگر دوره جوانی و مسعود رایگان بازیگر دوره میانسالی شخصیت مالک است. در تلویزیون محدودیتهای زیادی برای کار با یک بازیگر در 2نقش پیر و جوان وجود دارد. برای بازیگر ساده نیست 9ماه مشغول یک کار باشد و نتواند پیشنهادهای دیگر را بپذیرد. با این کار تنوع بازیگران هم بیشتر شده است. این بخشی از دنیای نمایش است و بیننده باید بپذیرد.
فکر میکنید 2بازیگر جوان کار موفق بودهاند؟ از انتخاب آنها راضی هستید؟
مخاطب تلویزیون علاقه و حق دارد بازیگر محبوبش را از قاب جادویی ببیند. از طرف دیگر دست کارگردان برای انتخاب بازیگر در تلویزیون کاملا باز نیست؛ هم تعداد بازیگرانی که با تلویزیون کار میکنند محدودتر است هم بودجههای کم باعث میشود خیلی از بازیگران تمایلی برای بازی در یک سریال نداشته باشند یا دستمزدی طلب کنند که تهیهکننده توان پرداخت آن را ندارد. در دلدادگان تعداد بازیگران اصلی کار زیاد است و نمیتوانستیم همه آنها را از میان چهرهها انتخاب کنیم. از طرف دیگر فکر میکنم من بهعنوان فیلمساز وظیفه دارم چهرههای جدید را هم به دنیای بازیگری معرفی کنم. شاید در سینما این کار امکانپذیر نباشد چون تهیهکنندگان میخواهند با استفاده از ستارهها از فروش فیلم مطمئن باشند، اما لااقل در تلویزیون و سریالسازی میتوان این فرصت را به بازیگران جوان داد. سطح توقع ما از بازیگر جدید هم باید متفاوت باشد چون به هر حال تجربه اول اوست. مخاطب با بازیگران جدید دیر ارتباط برقرار میکند اما در دلدادگان بهمرور این ارتباط شکل گرفت. استفاده از بازیگر جدید ریسک است اما از نتیجه کار رضایت دارم و فکر میکنم بازیگران جوان دلدادگان خوب توانستند کار را پیش ببرند.
حالا که ساخت سریال تمامشده فکر میکنید کاری بوده که میتوانستید انجام دهید تا سریال بهتر شود؟
من اگر بودجه بیشتری داشتم و میتوانستم زمان بیشتری را به فیلمبرداری اختصاص دهم حتما کیفیت کار هم بهتر میشد. به هر حال سرعت بالا به کیفیت کار لطمه میزند. بهعنوان یک فیلمساز نمیتوانم به تهیهکننده خیانت کنم و باید حتما کار را طوری پیش ببرم که لااقل به ضرر منجر نشود. شاید همین ویژگی باعث میشود تهیهکنندگان برای کارهای بعدی هم به همکاری با فیلمساز تمایل داشته باشند. من هیچوقت از رانت دولتی استفاده نکردهام و بیرون از تلویزیون همیشه با بخش خصوصی کار کردهام.
ممیزیها درباره دلدادگان در چه حد بود و آیا به سریال لطمهای زد؟
در نهایت ممیزی کاملا به سلیقه مسئول بستگی دارد. حتما کارگردان بعد از تجربه کارهای مختلف میداند چه دیالوگ یا صحنهای نباید در اثرش باشد. تجربه کارگردان و تهیهکننده از سانسورچی بیشتر است بنابراین خوب میدانند خطوط قرمز کدامند. بخش زیادی از اصلاحات توسط خودمان موقع نگارش متن و اجرا انجام میشود. بقیه سانسورها به سلیقه مسئول این کار بستگی دارد. هرچند دلدادگان نسبت به بسیاری از کارها مشمول اصلاحیههای اساسی نشد اما همان اصلاحات کوچک هم لازم نبود و فقط سلیقهای انجام شد. در کل سانسور لطمهای به دلدادگان نزده است.
از ابتدای پخش سریال از بینظمی زمان پخش گلایه داشتید. فکر میکنید این موضوع بهکار ضربه زد؟
نظم پخش در تلویزیون واقعا مهم است. مخاطب باید بداند سریال روتین چه ساعتی پخش میشود و بازپخش آن چهزمانی است. الگوی نظم زمان پخش سریال و تکرار آن حتی در شبکههای خارجی که ما محتوای آن را تأیید نمیکنیم هم جواب داده است. درباره پخش دلدادگان هیچ نظمی از ابتدا وجود نداشت. نهتنها بارها زمان اصلی پخش تغییر کرد بلکه بازپخش آن هم بینظم است. بازپخش سریال کرهای 1بامداد است و بازپخش دلدادگان 3بامداد. درحالیکه سریال داخلی با بودجه کشور ساخته شده و باید از آن حمایت کرد. من از بینظمی پخش که با اصلاحات ساده قابل حل بود گلایه دارم.
مشخصا از قطع سریال برای پخش مسابقات ورزشی حرف زده بودید.
در تلویزیون بهطور معمول پخش مستقیم فوتبال همیشه در اولویت است. من پیش از این با خداحافظ بچه در شبکه 3 حضور داشتم که ویژه ماه رمضان بود و بلافاصله بعد از اذان مغرب پخش میشد. اگر میدانستم قرار است برنامههای ورزشی به نظم پخش سریال لطمه بزند راضی به همکاری نمیشدم. من درک میکنم که بازیهای فوتبال یا مسابقات ورزشی ویژه برای مخاطبان اهمیت دارد و به آنها حق میدهم که فرصت تماشای آن را داشته باشند. اما مسئولان شبکه میتوانستند از ابتدا ساعت پخش سریال را تغییر دهند تا با بازیها تداخل نداشته باشد. دلدادگان سریال من نیست بلکه سرمایه شبکه سه است و بینظمی پخش به آن ضربه زد.
بهنظر شما چرا این اتفاق افتاد؟
فکر میکنم بعضی مدیران در تلویزیون دچار بیانگیزگی شدهاند چون موقعیت خود را موقتی میدانند و بههمین دلیل برنامه بلندمدت ندارند. پیش از این مدیران شبکه برای بودجه و پخش سریال اختیار داشتند اما حالا همه این اختیارات به معاونت سیما منتقل شده است. رقابت بین مدیران شبکهها هم به این ترتیب ازبین رفته است. درباره دلدادگان اتفاق عجیب این بود که ما ابتدا سریال را برای شبکه5 ساختیم اما ناگهان تصمیم گرفته شد کار از شبکه 3 پخش شود. این اتفاقات فیلمساز را هم دلسرد میکند. شاید در عصبانیت بگویم که من دیگر با تلویزیون کار نمیکنم اما واقعیت این است که دوست دارم برای بینندگان تلویزیون سریال بسازم. میدانم که هنوز بسیاری از خانوادهها چشمشان به تلویزیون است و برنامههای آن مهمترین سرگرمی آنهاست.
فکر میکنید فیلمساز باید به سلیقه مخاطب فیلم بسازد یا سلیقه او را شکل دهد؟
فیلمساز باید به سلیقه مخاطب بسازد البته که رسالت اصلی او این است که اگر خودش صاحب دانش است، تلاش کند سلیقه بیننده را هم بالا ببرد. این موضوع با ساختن یک کار قوی که حاصل خرد جمعی است و درباره همه لحظات آن فکر شده امکانپذیر است. راز ماندگاری یک فیلمساز بهنظر من، انتخاب فیلمنامه مناسب است. من بیشتر کارگردانم تا نویسنده اما اگر فیلمنامه را نشناسی و بهخاطر پول هر کاری را قبول کنی، عمر فیلمسازیات کوتاه میشود.
کارنامه کارگردان
متولد 1351
سازنده 7فیلم سینمایی ازجمله «کارگر ساده نیازمندیم»، «من سالوادور نیستم»و«آینه بغل»
سازنده مجموعه «عاشقانه» در شبکه نمایش خانگی
کارگردان سریالهای خداحافظ بچه، خوب بد زشت، آمین و دلدادگان
تجربه بازیگری بعد از 14سال در فیلم «آرماندو»