غذاخوردن در فیلمهای ایرانی چقدر اهمیت دارد؟
سفره ایرانی
مسعود پویا
از روزگاری که علی بیغم (فردین) سفره ارزانقیمت و کوچکی در فیلم «گنج قارون» (سیامک یاسمی1344) پهن میکرد و با حسن فرفره (تقی ظهوری) پای آن مینشست و نان را در کاسه آبگوشت اصطلاحا تیلیت میکرد و از قارون (آرمان) میخواست با آنها هم سفره شود زمان زیادی میگذرد. این سفره ایرانی در این فیلمفارسی قدیمی همچنان در یادها مانده است؛ سفرهای که طبقه فرودست آن را پهن میکرد و با شعار آشتی طبقاتی آبگوشت به بدن میزد، آنقدر برکت داشت که موفقیتی خیرهکننده در گیشه نصیب فیلم کند؛ هم موجی از فیلمهای مشابه و هم ژانری تازه در فیلمفارسی به نام سینمای آبگوشت به راه بیندازد.
10سال بعد داریوش مهرجویی در فیلم «دایره مینا» سر از آشپزخانه بیمارستانی بزرگ درآورد که در آن غذای بیمارستان به بیرون برده و به بهایی ارزان به گرسنگان مفلوک و دربهدر فروخته میشد. دیگ غذایی که علی (سعید کنگرانی) برسرش ایستاده بود و با شور و حرارت برای فروختنش تلاش میکرد، بخشی از تراژدی دایره مینا را به نمایش میگذاشت. در میانههای دهه60 و پس از تغییرات گسترده سیاسی- اجتماعی، مهرجویی دیگر مثل دوران دایره مینا بدبین و تلخاندیش نبود. در کمدی سر راست و سرخوشانه «اجارهنشینها» نمایش معضل مسکن با لحن طنزآمیز فیلم تعدیل میشد. وقتی مستاجران خانه پس از دعوا و مرافعههای بسیار کنار هم قرار میگرفتند برای تکمیل فضای آشتی، سفرهای پروپیمان تدارک دیده میشد. گوشت درجه یک از قصابی عباسآقا سوپرگوشت (عزتالله انتظامی) میآمد و با دستان هنرمند او، مادر (حمیده خیرآبادی) و همیاری و همکاری بقیه اعضای خانواده ضیافتی برپا میشد و حالا کارگران ساختمان هم به سرپرستی فردوس کاویانی دست و رویی میشستند و سر سفره بزرگی که پهن شده بود مینشستند؛ سفرهای ایرانی که ضیافتی برای نزدیکشدن آدمهای درگیر ساختمان با یکدیگر بود.
مهرجویی در «سارا» نشانهای دیگر از علاقهاش به آشپزی را نمایان کرد. در رنجی که سارا (نیکی کریمی) برای پخت و پز متحمل میشد، حسی از ظرافت در آشپزی هم مشهود بود؛غذایی که با هنرمندی طبخ میشد و حالا میشد نشانههایی پررنگ از عشق و علاقه فیلمساز را برای تدارکدیدن سفرههای غذای متنوع و چشمنواز مشاهده کرد.
اوج این علاقه را در «مهمان مامان» میتوان دید. کل فیلم براساس تلاش مادر (گلاب آدینه) برای دادن شامی آبرومند به مهمانهایش شکل میگیرد؛ جایی که فیلمساز روحیه همدلی و همراهی طبقه فرودست را با تلاش همه همسایگان و دوستان و آشنایان برای پررونقشدن سفره مادر به تصویر میکشد؛ سفره بزرگی که در نهایت پهن میشود و گویی کارگردان، تماشاگر را هم به این ضیافت ایرانی دعوت میکند.
در چند فیلم دیگر مهرجویی نیز میشود علاقه او به نمایش پختوپز و سفرهداری ایرانی را مشاهده کرد و بعد از او فیلمسازان دیگری هم در این مسیر گام برداشتند (ماهیها عاشق نمیشوند ساخته علی رفیعی نمونهای مثالزدنی در این زمینه است) ولی کمتر کسی توانست در به تصویرکشیدن سفره ایرانی به مهارت و ذوق خالق مهمان مامان نزدیک شود.