این روزها در دماوند...
رئیس گروه پژوهشی مدیریت محیط زیست وزارت علوم در گفتوگو با همشهری درباره مخاطرههای دماوند برای دامنه و کوهپایهنشینان آن در مازندران، تهران، البرز و سمنان توضیح میدهد
دماوند چنان رویایی و سر به هوا همه عمر به آسمان زل زده بود که انگار کسی نمیتوانست پیشبینی کند رویاهای آسمانیاش بدل به کابوسی سهمگین در زمین خواهد شد. برای دره گزنه اما آن روز دماوند مامن همیشگی نبود. چه پیش آمد که کوهی چنان صبور ایستاده و آرام به یکباره غریدنی مهیب گرفت و سیلآسا بر سر روستای گزنک هوار شد؟
سوالی که همایون خوشروان، زمینشناس و رئیس گروه پژوهشی مدیریت محیط زیست وزارت علوم و تحقیقات، به آن پاسخ میدهد. او معتقد است بیتوجهی به این مخروط آتشفشانی میتواند آثار مخربی برای دامنه و کوهپایهنشینان دماوند ایجاد کند. خسارتی که، به گفته مسئولان مازندران، فقط در سیلاب نخستین روزهای شهریور برای دره گزنه و روستای گزنک آمل، 3 میلیارد تومان برآورد شد.
سیل دره گزنه با شایعههای زیادی همراه بود. چرا؟
بله. این اتفاق با حرفهای غیرکارشناسی زیادی همراه شد. برخی گفتند آتشفشان دماوند فعال شده است و برخی موضوع را به گرمایش زمین نسبت دادند. این شایعهها نتیجه اطلاعات اندک ما درباره فرایندها و مخاطرههای زمینشناختی است، زیرا سامانه مشاهدهای درازمدت نداریم. سعی میکنم موضوع را با مثالی توضیح دهم. آتشفشان «سنت هلن» در آمریکا ساختاری مشابه دماوند دارد که شکل، ساختار و فعالیتهایش در بلندمدت رصد و اندازهگیری میشود و طبیعی است که مخاطرههای آن قابل پیشبینی است. اما سوال من از مسئولان کشور این است که از دماوند و مخاطرههای احتمالی آن چه میدانند؟ این ضعف اطلاعاتی در شرایطی است که ما میدانیم دماوند بزرگترین مخروط و ساختار آتشفشانی را در کره زمین دارد. دماوند از نظر نوع آتشفشان مشابه آتشفشان پمپئی در ایتالیاست و شهر سنگی نتیجه فوران آن است که توانست تمدنی را نابود کند.
میتوان گفت به نسبت عمر البرز، دماوند فرزند جوانی برای این رشته کوه است؟
از این هم بیشتر. میتوان گفت دماوند نوه یا نتیجه تازه متولد شده البزر است. این آتشفشان دارای مواد انفجاری و موادی موسوم به لاهار است. لاهار تحتتاثیر باران شسته میشود و با رسوبگذاری فعال در مسیر درهها قرار میگیرد و در منطقه جنوب دماوند به فراوانی وجود دارد.
دماوند در صورت فعالیت چه خطرهایی به همراه دارد؟
ما دماوند را نیمهفعال میدانیم. در یال جنوبی دماوند گازهای گوگردی با 50 درجه سانتیگراد گرما و چشمههای آب گرم در یال جنوبی و شرقی با دمایی بین 26 تا 67 درجه وجود دارند. البته آخرین باری که دماوند آتشفشان کرد، حدود 7 هزار سال قبل یعنی همعصر با تمدن انسانی بود. این مخروط در صورت انفجار میتواند بخش وسیعی از فلات ایران را تحتتاثیر قرار دهد. همچنین در اثر فعالیتهای آن شاهد رانشها و زمین لغزشها خواهیم بود.
یعنی شبیه آنچه در روستای گزنگ رخ داد؟
بله. اتفاقی که در گزنگ افتاد، رانش زمین بود. دره گزنه از نظر توپوگرافی دارای شیب بالای 60 درصد است. وقتی یخ آب شود، مواد لاهاری به سمت دره ریزش و مسیر رودخانه را مسدود میکنند و در نتیجه این سدسازی آب پشت این دهانه جمع میشود. در نهایت با رهاشدن انرژی جنبشی همان اتفاقی را شاهد هستیم که در روستای گزنک رخ داد و متاسفانه خسارتهای میلیاردی به منطقه وارد کرد. پس دلیل سیلاب، فعالیت دماوند نبود بلکه رانش مواد سست در مسیر دره بود که دره را مسدود کرد و بعد با رهاشدن آب پشت این سد طبیعی سیلابی مهیب شکل گرفت.
سیلاب اخیر درهگزنه در شهرستان آمل، شهروندان مازندرانی را ترساند. آیا میتوان از رخداد دوباره آن جلوگیری کرد؟ به ویژه اینکه 73 روستا و آبادی در حاشیه دماوند وجود دارد که همه متاثر از آن هستند؟
بله. به ویژه گزنک که مرکزیت این بخش را دارد. نباید فراموش کنیم دره گزنه یکی از مهمترین درههای فرسایشی قله دماوند است. باز هم به بحث نخستم بر میگردم. اگر ما سامانه مشاهدهای را که پیشتر گفتم، داشتیم و این منطقه را مورد مطالعه درازمدت و مستمر قرار میدادیم، از مدتها قبل این رخداد برایمان قابل پیشبینی بود. در این صورت بیگمان به شهروندان هشدار داده بودیم که در بستر این رودخانه با توسعه بیضابطه کشاورزی و ساختوساز نکنند. این سیلاب نتیجه نبود آگاهی و شناخت ما از منطقه بود.
این برنامه مشاهداتی نیازمند چقدر اعتبار برای اجراشدن است؟
این برنامه به راحتی قابل اجراست. در سال کوهنوردان زیادی به منطقه دره یخار یعنی منطقهای که گزنه در آن قرار دارد، میروند. اگر ستاد بحران مازندران یک پرسشنامه به هر یک از این کوهنوردان بدهد و پرسشهایی درباره شرایط و شکل دره طرح و تصاویر گرفته شده آنها را جمعآوری کند، یک بانک اطلاعاتی قوی، بدون اعتبار ریالی خاصی، برای دماوند ایجاد میشود. اتفاقی که باید در گذشته رخ میداد.
آیا قرار دادن پایگاه ثابت در این منطقه هم میتواند تاثیرگذار باشد؟
صددرصد. موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، پژوهشگاه بینالمللی زلزله و مهندسی زلزله و سازمان بحران و پدافند غیرعامل استان مازندران زیر نظر استانداری مازندران فعالیت میکنند. اگر این سازمانها تفاهمنامه امضا و با هم همکاری کنند، به راحتی میتوانند با تامین اعتبار، ایستگاه ثابتی راهاندازی و دماوند را رصد کنند. به هر حال موضوع اهمیت زیادی دارد، زیرا در وهله اول با امنیت زندگی حاشیهنشینان دماوند در ارتباط است.
پس میتوانیم بگوییم که دماوند نیست که این مشکلات را ایجاد کرده است بلکه اهمال ما چنین نتیجهای را رقم زده؟
دقیقا. در سال 86، کوهنوردانی که به قله دماوند رفتند، متوجه شدند شدت گازهای گوگردی در قله افزایش پیدا کرده است و همان سال زمینلزرهای با قدرت 2/8 ریشتر در کانون قله اتفاق افتاد و موجب نگرانی شد. به همین دلیل نمیتوان از دماوند غافل شد و باید مداوم آن را بررسی کرد. اگر بخواهم جمعبندیای از این بخش داشته باشم، باید بگویم اول اینکه دماوند را باید به عنوان یک پتانسیل خطر جدی در کشور محسوب کرد. نکته دوم، دماوند نه خاموش است و نه فعال و در نهایت اینکه ما باید از جناحهای مختلف تورم دماوند را کنترل کنیم تا ببینیم آماده انفجار میشود یا خیر.
با همه اینها نباید فراموش کرد دماوند یک موهبت و ثروت الهی برای کشور است. مصالح ساختمانی، شیشه، صنعت آب درمانی در سطح بینالملل، تامین برق 3 استان شمالی و حتی تهران بزرگ از انرژی حرارتی آن یا انرژی ژئوترمل همه و همه از ظرفیتهایی است که دماوند در اختیار ما قرار میدهد.
تغییر اقلیم چه تاثیری بر دماوند دارد؟
گرمایش زمین شرایطی را در دماوند رقم میزند که نتیجه آن، رانش و لغزش زمین در درهها و ایجاد موانع و در نهایت بروز سیلاب است. بنابراین باید برنامههای مدیریت بحران را بسیار دقیق در این زمینه تدوین کنیم. از سوی دیگر، ایران یکی از کشورهایی است که سهم زیادی در تولید گازهای گلخانهای دارد. بنابراین کنترل صنایع در کشور خودمان بسیارتاثیرگذار خواهد بود.
در روند مدیریت فعلی، تا چند دهه میتوانیم به یخچالهای دماوند و البزر برای تامین آبی آینده امید ببندیم؟
سالانه دمای متوسط کشور یک یا دو درجه افزایش مییابد؛ یعنی حدود 50 تا 60 درصد ذخایر یخی کشور در طول هر سال. این اتفاق اگر با همین روند ادامه پیدا کند تا سال 2050 مهمترین یخچالهایمان یعنی علمکوه در منطقه کلاردشت مازندران، دنا در زاگرس و یخچالهای دماوند را از دست خواهیم داد. پرسش این است که چگونه باید از این یخچالها که در حال آب شدن هستند به نفع رفع تنش آبی استفاده کرد؟
11 ایستگاه تحرکات دماوند را بررسی خواهند کرد
مدیر کل مدیریت بحران استانداری مازندران با بیان اینکه دماوند نیازمند سامانه دقیق مشاهده و رصد است، میگوید: مدیریت منطقه دره گزنه با مازندران است، اما 4 استان مازندران، تهران، البرز و سمنان از آن متاثر هستند. از حدود سالهای 90 و 91، نشستهای مشترک 4 استان آغاز و در همان زمان قرار شد اقدامهایی برای تاسیس ایستگاههای پایش دماوند انجام شود.
علیاصغر احمدی از برنامهریزی برای سامانه دقیق مشاهده و رصد خبر میدهد و میافزاید: قرار بود این ایستگاهها با مشارکت 4 استان ایجاد شود، اما این اتفاق رخ نداد. امسال با توجه و تاکید استاندار مازندران، ساخت یک ایستگاه اصلی و 10 ایستگاه فرعی با همکاری اداره کل اکتشافات و زمینشناسی استان و همچنین سازمان زمینشناسی کشور برنامهریزی شد.
او ادامه میدهد: زمین نخستین ایستگاه تحویل اداره اکتشافات شده است و همچنین رایزنی برای تامین زمین سایر ایستگاهها با اداره کل منابع طبیعی مازندران در جریان است. این ایستگاهها به دستگاههای پایش دائمی تجهیز میشوند و اطلاعات تحرکهای دماوند در اختیار همه مسئولان مرتبط کشوری و استانی قرار میگیرد.