• چهار شنبه 12 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 22 شوال 1445
  • 2024 May 01
چهار شنبه 18 مهر 1397
کد مطلب : 33578
+
-

چرا منتقدان، نوک پیکان نقدشان را سمت احمد شاملو گرفته بودند؟

خواجه شیراز به روایت الف. بامداد

نقد و نظر درباره ویرایش‌ها و صداپیشگی احمد شاملو روی شعرهای حافظ

زهرا رستگارمقدم

«به راستی کیست این قلندر یک‌لاقبای کفرگو که در تاریک‌ترین ادوار سلطه ریاکاران زهدفروش، [...] خدا را عشق و شیطان را عقل می‌خواند و شلنگ‌انداز و دست‌افشان می‌گذرد که این خرقه که من دارم در رهن شراب اولی/ وین دفتر بی‌معنی، غرق می‌‌ناب اولی یا تمسخرکنان می‌پرسد: چو طفلان تا کی ‌ای زاهد فریبی/ به سیب بوستان و بوی شیرم [...] به‌راستی کیست این مرد عجیب که با این همه، حتی در خانه قشری‌ترین مردم این دیار نیز کتابش را با قرآن و مثنوی در یک طاقچه می‌نهند، بی‌طهارت دست به سویش نمی‌برند و چون به‌دست گرفتند، همچون کتاب آسمانی می‌بوسند و به پیشانی می‌گذارند، سروش غیبش می‌دانند و سرنوشت اعمال و افعال خود را تمام بدو می‌سپارند. کیست این مرد کافر که چنین به حرمت، در صف اولیای الهی‌اش می‌نشانند؟»؛ این نقل قول بخشی از مقدمه کتاب حافظ احمد شاملو است که در آن، شاعر نظریات جدیدی را درباره زندگی و عقاید حافظ مطرح می‌کند. «حافظ به روایت احمد شاملو» وقتی منتشر شد زبان اعتراض خیلی‌ها را باز کرد؛ البته این شاعر معاصر نخستین و آخرین کسی نبود که در این‌باره ناسزا شنید.  اما شاملو از این لسان‌الغیب فارسی چه گفته و به‌واسطه تحریر آن چه شنیده است؟ آیا به اندازه کتاب، حافظ‌خوانی شاملو یا به‌عبارتی صدایش نیز مورد نقد بوده است؟ نقد از نوع خرمشاهی و شهیدمطهری.

شاملو در حافظی که منتشر می‌کند، تغییرات تازه‌ای به دیوان خواجه افزوده است؛ از علامت‌گذاری غزل‌ها با نشان‌های جدید مانند نقل‌قول، علامت سؤال و... گرفته تا حروفچینی آنها. در حافظ نسخه شاملو، طول بیت‌ها یکسان نیست و به‌جای مقابل هم نوشتن مصراع‌ها، مصراع‌ها زیر هم آمده‌اند و شکل گرافیکی غزل‌ها به شعر نو نزدیک شده‌ است. اما ارائه این نسخه از حافظ شیراز به بازار را، بسیاری به شخصیت و روحیه مخالف‌خوان احمد شاملو ربط داده‌اند. محمد مختاری، در کتاب «چشم مرکب» به سنخ‌شناسی زبان شاملو می‌پردازد و می‌گوید: «تثبیت زبان شاملو در سنخ هنر‌ستیز سبب شد که 3-2 نسل به شعر او عادت کنند. امروز با گسترده‌ترین وجه این عادت روبه‌روییم؛ زیرا نه‌تنها دوستداران هنری و سیاسی او از آن تبعیت می‌کنند، بلکه برخی از مخالفان سیاسی‌اش نیز اشعار خود را با الگوی زبانی او می‌سرایند. البته، این نحوه ارتباط و گسترش علاوه بر اینکه نتیجه قدرت، تسلط و ابداع زبان شاملوست، از فرهنگ‌ستیزی نشأت می‌گیرد».

شاعر هر چند سعی کرده بود در این کتاب توالی بهتر و منطقی‌تری به ابیات بدهد اما منتقدان با تیغ تیز انتقادها عقب ننشستند و نوک تیز نقد را در نسخه تازه حافظ شیرازی فرو بردند. بهاء‌الدین خرمشاهی- نویسنده، شاعر و حافظ‌پژوه- حافظ را شاعری آشنا با قرآن، کلام، موسیقی، علوم‌بلاغی، ادب‌پژوهی و خوشنویسی می‌داند. خرمشاهی با مقدمه کتاب شاملو با عنوان «حافظ شاملو» که در واقع، تصحیح دیوان حافظ است، روبه‌رو می‌شود؛ مقدمه‌ای که حافظ را رندی یک‌لاقبا و ملحد می‌داند و انتقادات زیادی را به او وارد می‌کند. بی‌شک همین مقدمه می‌تواند راه را بر هر گفت‌وگویی میان نویسنده و مصحح کتاب و منتقد که این‌بار در قامت خرمشاهی ظاهر شده است ببندد. خرمشاهی در کتاب «ذهن و زبان حافظ» می‌نویسد: «معلوم نیست شاملو در تصحیح یا روایت این دیوان چه روشی در پیش گرفته و چه هدف یا منطقی در سر داشته است. آیا رو‌ش‌اش قیاسی است؟ انتقادی است؟ التقاطی است؟ یا ابداعا روش تازه‌ای در تصحیح متن حافظ یافته است؟ که گمان می‌کنم چنین حدس اخیر صائب‌تر باشد. بی‌روشی و آسان‌گیری شاملو در این کار، حیرت‌انگیز است». سپس نتیجه می‌گیرد: «اگر به شیوه شاملو رأی خودمان را مبنای سنجش قرار دهیم این شبهه در میان خواهد آمد که ممکن است که دایه مهربان‌تر از مادر بشویم و چنان ترتیب و منطقی به ابیات فلان غزل بدهیم که روح حافظ از آن خبر نداشته باشد».

این انتقادها البته تنها به خرمشاهی محدود نشد. شهیدمطهری در پاسخ به شاملو و البته، بدون ذکر نام او، ساکت نمی‌نشیند و در کتابی با عنوان «تماشاگه راز» به مقدمه شاملو پاسخ می‌دهد. شهیدمطهری می‌گوید که «یکی از شاعران به‌اصطلاح نوپرداز اخیرا دیوان لسان‌الغیب خواجه شمس‌الدین حافظ شیرازی را با یک سلسله اصلاحات به چاپ رسانده و مقدمه‌ای بر آن نوشته است». شهید مطهری شاملو را در این کتاب اینگونه خطاب می‌کند: «ماتریالیست‌های ایران اخیرا به تشبثات مضحکی دست زده‌اند. این تشبثات بیش از پیش، فقر و ضعف این فلسفه را می‌رساند. یکی از تشبثات تحریف شخصیت‌هاست. کوشش دارند از راه تحریف شخصیت‌های مورد احترام، اذهان را متوجه مکتب و فلسفه خود کنند».

موسیقی؛ صورت دیگری از شعر 

اما منتقدان جدیدتری مانند نصرالله امامی - استاد زبان و ادبیات فارسی- درباره حافظ شاملو معتقد است: «تحمیل الحادی و دین‌‌گریزانه و دین‌ستیزانه بر دیوان حافظ، تحمیل خطرناکی است. شاید این تحمیل تعجب‌آور باشد ولی وجود دارد؛ مثلا احمد شاملو. بحث بر سر این است که چه چیزی باعث شده تا این باور برای شاملو و برخی دیگر پدید آید؟ این یک تحمیل الحادی است؟ این تحمیل الحادی از کجا به‌وجود آمده است؟ منشأ آن کجاست؟».

حافظ‌خوانی احمد شاملو در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که در سال۱۳۵۴ منتشر شد، نمونه دیگری از توجه احمد شاملو به حافظ بود. او در این خوانش‌ها سعی کرده در کنار تلفظ درست لغات، معنا را دست‌یافتنی‌تر کند، هر چند در این‌باره گاهی تلفظش در بعضی لغات نزدیک به حافظه شنیداری ما نیست. او در سال‌های 50خورشیدی تصمیم تازه‌ای می‌گیرد و سعی کرد با درست‌خوانی ‌شعر، صدای خود را هم به یادگار بگذارد. شاملو غزلیات حافظ و مولوی را با موسیقی فرهاد فخرالدینی همراهی کرد. احمد شاملو در جایی گفته است: «در زمان ما آنجا که سخن باز می‌ماند، شعر آغاز می‌شود؛ البته موسیقی، صورت دیگری از شعر نیز می‌تواند به حساب آید»!
 

این خبر را به اشتراک بگذارید