ارزش ایران به تنوع فرهنگی و اجتماعی آن است
احمد مسجدجامعی
مقاله آقایان محسن گودرزی و آرش نصراصفهانی درباره وضعیت تهران در سال ۱۳۵۶ به نکات بسیار مهمی اشاره دارد. مضامین این گزارش متعدد و متنوع است و پرداختن به آن در یک یادداشت به تنهایی کافی نیست. من میکوشم در این یادداشت کوتاه به یکی، دو مطلب اصلی آن اشاره کنم.
اول باید به این نکته اشاره کنم که ما در پرداختن به مسائل و مشکلات امروز، گذشته را چندان مورد توجه قرار نمیدهیم. این غفلت از گذشته تنها به سالها و دهههای دورتر محدود نمیشود بلکه حتی پژوهشها یا سیاستهایی که در چند سال گذشته انجام شده یا در پیش گرفتهشده مورد توجه قرار نمیگیرد. انگار ما خود را در مقطع تاریخ فرض و تصور میکنیم که همه مسائل از دوره و زمان ما مورد توجه قرار گرفتهاند. نویسندگان محترم به گزارش وضعیت تهران در سال ۱۳۵۶ اشاره کردهاند. خوب است در اینجا از کنفرانس مسائل تهران که در سال ۱۳۴۱ در تهران برگزار شد یاد کنم. این کنفرانس به همت شادروان احسان نراقی برگزار شد. موضوعاتی که در آن کنفرانس مورد بحث و بررسی قرار گرفت همچنان بخشی از مسائل امروز تهران را تشکیل میدهد؛ از مسئله آب و شبکه فاضلاب گرفته تا مسائلی مانند نظام مشارکت. در این کنفرانس توجه به مسائل، تنها از زاویه محدودیتها یا امکانات روز نیست بلکه در پرداختن به مسائل همواره توجهی به سنتهای تاریخی ایرانی و اسلامی شده است؛ امری که با وجود همه ادعایی که در آن داریم بین ما رواج چندانی ندارد. ما نهتنها به گزارش وضعیت تهران در سال ۱۳۵۶ بیاعتنایی و از آن غفلت کردهایم بلکه حتی به کنفرانس ۱۳۴۱ هم که کتاب آن منتشر شده توجه چندانی نداشتهایم. توجهی که در این مقاله به گزارش وضعیت تهران در سال ۱۳۵۶ شده، از این جهت حائز اهمیت است. همانطور که در مقاله هم عنوان شده مسئله تنها فراموشی پژوهشها نیست که در پیش از انقلاب انجام شده بلکه نسبت بهدستاوردهای دورههای گذشته مدیریت شهری هم بیتوجهی شده است. من تفصیل این بحث را در یادداشتهای متعدد مطرح کردهام.
نکته دیگری که مقاله به آن توجه دارد دقتی است که در رویکرد گزارش سال ۱۳۵۶ یا به تعبیر خود مقاله، تهران ۵۶ صورت گرفته است. همانطور که گفته شده در این پژوهش، مسئله تهران از زاویه مسئله ایران مورد توجه قرار گرفته است بهطوری که نمیتوانیم مسئله تهران را بدون توجه به مسئله ایران حل کنیم. حتی نمیتوانیم بدون توجه به مسئله ایران، شناختی از مسئله تهران بهدست بیاوریم. تهران، یک ایران کوچک است با تشکلی از اقوام، گروهها و فرهنگهای مختلف که در سطح ایران گسترده است. ما مینیاتوری از ایران را در تهران میبینیم. شعار هفته تهران در سالجاری «تهرانِ ایرانیان» است. این شعار از زاویه حساسیت به مسئله ایران و تهران طراحی شده است. اگر نگاه ایرانی به مسئله تهران داشتیم در مدیریت و شیوه اداره شهر تهران، به سهم گروههای اجتماعی و اقوام مختلف ایرانی توجه میشد. غفلت از تکثر و تنوع در شهر کشوری که همواره وحدت را در کثرت و کثرت را در وحدت میبیند پذیرفتنی نیست. بها و ارزش ایران همواره به تنوع فرهنگی و اجتماعی آن است و بقا و استمرار حیات اقوام هم منوط و گرهخورده به حیات ایران. جالب است که در گزارش تهران ۵۶ وقتی به مسئله تهران میپردازند آن را در چارچوب مسئله ایران بررسی میکنند. برای نمونه در گزارش تأکید میکند که مسئله تمرکز جمعیتی در تهران بدون طرح آمایش سرزمینی امکان حل ندارد. این رویکرد و نگرش امری است که متأسفانه در سیاستها و برنامههای ما از قلم افتاده است. خوشحالم که گزارش تهران ۵۶، امکانی را فراهم کرده تا دوباره نگاه ما را به پیوند مسئله تهران و ایران جلب کند.
نکته سوم در پرداختن به مسئله تهران که در گزارش تهران ۵۶ آمده است مسئله رشد سرمایهگذاری و فعالیت در زمین و ساختمان است. بعد از انقلاب، سیاستی برای مقابله با این امر در پیش گرفته نشد. در دهههای اخیر سوداگری ساختمان و شهرفروشی شدت بیشتری گرفت. شهر در چنگال و دستان سوداگری وحشی، منابع و امکانات حیاتی خود را از دست میدهد. زیستپذیری شهر تهران بهشدت تنزل پیدا کرده است و کیفیت زندگی اجتماعی در این شهر با سوداگری وحشی و کالاییشدن فضا و امکانات زندگی روزبهروز بیشتر تنزل میکند. متأسفانه این نگاه کالایی به شهر وجود دارد و همچنان انسان در حاشیه است و آنچه در شهر فرمان میراند پول و ماشین است.
این گزارش نکات متعددی دارد اما میخواهم به یک نکته در گزارش بیشتر بپردازم. همانطور که نویسندگان مقاله پیشنهاد کردهاند تدوین پژوهشی شبیه پژوهش تهران ۵۶ ضرورت دارد. این پژوهش به ما این امکان را میدهد که خود را در نسبت با پژوهش گذشته و تفکری که درباره تهران، پیشینه طولانی دارد تعریف کنیم. این گزارش میتواند برای ما تصویری ارائه کند که چگونه تهران بعد از 40 سال تغییر کرده است. تهران به چه سمت و سویی پیش میرود و آیا اگر همین روند ادامه پیدا کند زیستپذیری و قابلیت زندگی شهر تهران بیش از پیش از دست نخواهد رفت؟ من خوشحالم که این پیشنهاد برای انجام پژوهش تهران ۹۶ مطرح شده است. پیش از این در برنامه اول پنجساله شهر تهران انجام پیمایشهای اجتماعی در شهر تهران پیشنهاد شد که خوشبختانه این پیشنهاد مورد استقبال شورا قرار گرفت و در برنامه به تصویب رسید. شهرداری وقت نسبت به انجام این پیمایشها اهتمام جدی کرد و نتایج آن هماکنون در دسترس است. این پیشنهاد براساس سنتی بود که در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام شده بود؛ در نتیجه سابقه این نوع پژوهشها که براساس اتکا به سنتهای پژوهشی قبل انجام شود در کشور وجود دارد. امیدوارم این پیشنهاد در برنامه پنجساله سوم تهران که اخیراً از سوی شهرداری به شورای شهر ارائه شده است مورد توجه قرار گیرد. این نوع پژوهشها به ما بیش از هر چیز اندیشیدن و تاملکردن درباره تهران را میآموزد؛ چیزی که ما مدتهای مدیدی است آن را فراموش کردهایم.