روزی ابوالعباس سیاری به دکان بقالی رفت تا خرما بخرد. صاحب دکان به شاگردش گفت: «بهترین خرماها را برای او بردار!» شیخ گفت: «به هرکه خرما میفروشی، همین حرف را به شاگردت میزنی!؟» گفت: «این را بهخاطر علم تو گفتم.» گفت: «من برتری علم خویش را، به تفاوت میان دو خرما نمیدهم!» ترکِ خرما خریدن کرد.
تذکرهالاولیا، عطار نیشابوری
خرید خرما
در همینه زمینه :