پرسپولیس با انبوهی از مشکلات و با یک لشکر مصدوم و محروم به نیمهنهایی لیگ قهرمانان رسیده و امشب باید در دوحه بازی رفت را با السد برگزار کند. دیگر همه شما میدانید چه خبر است؛ ما تیمی داریم فقط با 10نفر که یک بازیکن کمتر شناختهشده هم باید به آنها اضافه شود تا حداقل ترکیب اصلی تیم شکل بگیرد. در دهمین ماه از محرومیت سرخپوشان و در شبی که پرسپولیس حتی یک بازیکن تعویضی هم در اختیار نخواهد داشت، کسب امتیاز از السد یا حداقل ثبت یک نتیجه آبرومندانه برابر این تیم، کار بسیار دشواری است. در این شرایط شاید نقش علیرضا بیرانوند درون دروازه سرخها از همیشه حساستر باشد؛ گلر شماره یک تیم ملی که هنوز برای پرسپولیس هیچ خرگوشی از کلاهش بیرون نیاورده است.
نه که بیرانوند بد کار کرده باشد، به هر حال او هم در قهرمانیهای 2سال اخیر پرسپولیس سهیم است؛ بهویژه که قرمزها 2 فصل متوالی است عنوان بهترین خط دفاع لیگ را هم کسب میکنند. با این همه، حتی تیفوسیهای پرسپولیس هم هنوز هیچ مسابقهای را به یاد نمیآورند که ستاره اصلیاش بیرانوند بوده باشد. به نسل امروز پرسپولیس نگاه کنید. ما از بیشتر این بچهها درخشش خیرهکننده حداقل در یک بازی خاص را به یاد میآوریم. یعنی دستکم یک مسابقه وجود دارد که چهره شاخص آن یکی از بازیکنان فعلی پرسپولیس بوده باشد. از گادوین منشا سوای گل صعود اخیر برابر الدوحیل، گلهای فصل گذشتهاش به الاهلی عربستان را به یاد میآوریم. از علی علیپور سریال گلزنیهایش را دیدهایم که ناباورانه جای خالی مهدی طارمی را پر کرد. از احمد نوراللهی و جلال حسینی 2 گل نجاتبخششان برابر الجزیره را به ذهن سپردهایم و از حسین ماهینی پاس گلش در بازی با الوحده را... ما حتی از محسن ربیعخواه هم خاطره داریم؛ خاطره از بازی برگشت پارسال با لخویا که او در غیاب کمال و احمد، نفس نامتائههی را گرفت و اجازه نفسکشیدن به ستاره کرهای نداد. از بیرانوند اما هنوز هیچ بازی شاخصی در پرسپولیس ثبت نشده. با وجود همه زحماتی که او کشیده و کیفیت نسبتا بالایی که همیشه داشته، هنوز هیچ مسابقه خاصی به اسم بیرو بایگانی نشده است؛ یعنی از آن بازیها که بیرانوند چند سیو عالی داشته باشد، یک پنالتی خوب بگیرد و طوری ورق بازی را برگرداند که یادآوری آن مسابقه بدون نام خودش ممکن نباشد؛ شاید شبیه کاری که آسمیر آودوکیچ 6سال پیش برابر الهلال انجام داد و یکتنه حیثیت پرسپولیس را نگه داشت.
میگویند بیرانوند احتمالا نیمفصل از پرسپولیس میرود و به این ترتیب او فرصت زیادی برای تسویه این بدهی و خلق یک قاب جاویدان از خودش در تاریخ باشگاه پیش رو ندارد. برای حماسهسازی همین چند بازی باقیمانده؛ بازیهایی که از قضا جان میدهند برای نوشتن تاریخ. بیرو حتی اگر پنالتی کریس رونالدو را هم گرفته باشد، هنوز معجزهاش را در پرسپولیس نشان نداده. شاید نخستین صعود تاریخ باشگاه به فینال آسیا روی دستهای بیرانوند، همان قابی باشد که منتظرش هستیم؛ تابلویی که «هیس» نشاندادن ناشیانه بیرو را بشورد و پایین ببرد و جای خودش را در تالار خاطرات میلیونها هوادار، ابدی کند. شب بیدفاع پرسپولیس، تو را میخواند پسر!
بدهیات را صافکن پسر!
در همینه زمینه :