• یکشنبه 30 آذر 1404
  • الأحَد 1 رجب 1447
  • 2025 Dec 21
دو شنبه 9 مهر 1397
کد مطلب : 32469
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/OXrQ
+
-

فرهنگ بر و بچه‌های ترون

برگرفته از کتاب فرهنگ بروبچه های ترون
نوشته مرتضی احمدی


  راه پیدا کردن: وارد شدن، با جوانب کار آشنا شدن،‌ راه درست را انتخاب کردن، از راهش به نتیجه رسیدن.
  ردیفی: دنبال هم، کنار هم، قطاری، قطارکش.
  زبون تلخ: زبان زهردار، آزاردهنده، نیش زبانی.
  زَرق و برق: جلوه، جاه و جلال، جلوه‌گری با زرق و برق ظاهری.
  صاحبی: انگوری است از خانواده انگور ریش بابا.
  ضماد: مرهمی برای مداوای زخم.
  طرد کردن: راندن، دور کردن.
  سبک‌سر: سفیه، سبک مغز، سبک عقل.
  سردرگم: سرگشته، آشفته، کلافه، گیج و پرت («عین کلاف سردرگم»).
  شانه خالی کردن: زیر بار نرفتن، تن ندادن، قبول نکردن.
  شَله: گوشت پرچربی سر و سینه و قلوه‌گاه گوسفند، گوشت آبگوشتی.
  عرق کسی درآمدن: خستگی مفرط بر اثر کار سنگین و کمرشکن.
  عقل خود را به کار انداختن: فکرکردن و اندیشیدن و راه چاره یافتن.
  غزل‌خوان: خواننده آواز کوچه باغی، بیات تهران.
  غفلت: اهمال، سستی کردن، فراموشی، فراموشکاری، از خاطر بردن، از یاد بردن.
  فجعه: سکته، ایست مغز و قلب.
  فرقه: دسته، گروه، طایفه.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید