برگرفته از کتاب فرهنگ بروبچه های ترون
نوشته مرتضی احمدی
راه پیدا کردن: وارد شدن، با جوانب کار آشنا شدن، راه درست را انتخاب کردن، از راهش به نتیجه رسیدن.
ردیفی: دنبال هم، کنار هم، قطاری، قطارکش.
زبون تلخ: زبان زهردار، آزاردهنده، نیش زبانی.
زَرق و برق: جلوه، جاه و جلال، جلوهگری با زرق و برق ظاهری.
صاحبی: انگوری است از خانواده انگور ریش بابا.
ضماد: مرهمی برای مداوای زخم.
طرد کردن: راندن، دور کردن.
سبکسر: سفیه، سبک مغز، سبک عقل.
سردرگم: سرگشته، آشفته، کلافه، گیج و پرت («عین کلاف سردرگم»).
شانه خالی کردن: زیر بار نرفتن، تن ندادن، قبول نکردن.
شَله: گوشت پرچربی سر و سینه و قلوهگاه گوسفند، گوشت آبگوشتی.
عرق کسی درآمدن: خستگی مفرط بر اثر کار سنگین و کمرشکن.
عقل خود را به کار انداختن: فکرکردن و اندیشیدن و راه چاره یافتن.
غزلخوان: خواننده آواز کوچه باغی، بیات تهران.
غفلت: اهمال، سستی کردن، فراموشی، فراموشکاری، از خاطر بردن، از یاد بردن.
فجعه: سکته، ایست مغز و قلب.
فرقه: دسته، گروه، طایفه.
دو شنبه 9 مهر 1397
کد مطلب :
32469
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/OXrQ
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved