• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
یکشنبه 8 مهر 1397
کد مطلب : 32228
+
-

رائد فریدزاده معاون بین‌الملل بنیاد سینمایی فارابی در گفت‌وگو با همشهری

کیارستمی هنوز می‌فروشد

کیارستمی هنوز می‌فروشد

مسعود میر/روزنامه‌نگار

بنیاد سینمایی فارابی بی‌تردید پیشتازترین نماد بین‌المللی سینمای ایران است. معاون بین‌الملل این بنیاد هم لااقل روی کاغذ و در چارت اداری، بین‌المللی‌ترین عضو فارابی به شمار می‌آید. رائد فریدزاده چند ماهی است که در عمارت فارابی به صندلی این پست تکیه زده است. او در گفت‌وگویی مفصل با همشهری از مجموعه تحت امرش سخن گفت؛ گفت‌وگویی که فقط پاسخ‌های آن پیش چشم شماست.

فارابی؛ از کلوپ تا بنیاد

از روزگاری که بنا بود در سال‌های پایانی حکومت پهلوی دوم و برای حمایت از سینمای وطنی کلوپی به نام فارابی راه بیفتد تا سال‌1362که بالاخره بنیاد سینمایی فارابی به ریاست محمد بهشتی آغاز به‌کار کرد روزگار خیلی تغییر کرد و سینمای ایران هم از این تغییر، تأثیرات بسیاری گرفت. فارابی از بدو تاسیس می‌خواست سینمای وطنی را حفظ و از تولید داخلی در سینما حمایت کند. بعد از مدتی علیرضا شجاع‌نوری هم به تیم فارابی پیوست که اکثر مدیران آن ازجمله مهندس بهشتی و آقای انوار از تلویزیون آمده بودند. آقای شجاع نوری که او هم از تلویزیون به فارابی پیوست نخستین گام‌ها برای راه‌اندازی بخش بین‌الملل فارابی و در واقع عرضه سینمای ایران در محافل جهانی را برداشت. طی سالیان زیاد سینمای نوین ایران به کمک این بزرگان در جهان عرضه شد و در دهه 70 که مهندس بهشتی از فارابی رفت تغییراتی هم در بخش بین‌الملل به‌وجود آمد. ابتدا نادر طالب‌زاده برای مدت کوتاه یک و نیم ساله و بعداز ایشان آقای امیر اسفندیاری در یک دوره 20ساله از سال 1376مدیریت بخش بین‌الملل بنیاد سینمایی فارابی را بر عهده گرفتند.

اولین نسیم بین‌المللی

درست است که نخستین فیلم ارسالی به اسکار در سال‌های بعد از انقلاب زیردرختان زیتون ساخته زنده‌یاد کیارستمی بود و سال‌1373به اسکار معرفی شد اما در سال‌های پیش از آن هم بخش بین‌الملل فارابی بیکار نبود و برای ارائه چهره واقعی سینمای ایران در سطوح بین‌المللی کوشا بود. نخستین گام و نخستین نسیم بین‌المللی هم که در دهه 60 به رخسار سینمای ایران وزیدن گرفت باز هم مرهون عباس کیارستمی و فیلم «خانه دوست کجاست» بود. این فیلم با جوایز متعدد بین‌المللی‌اش نام سینمای ایران را دوباره سر زبان‌ها انداخت.


فارابی، مسئول خرید فیلم برای تلویزیون بود

فارابی در دهه 60 درگاه آمد و شد فیلم به کشور بود. به‌عنوان مثال فیلم‌هایی که تلویزیون روی آنها برای پخش نظر داشت توسط فارابی خریداری می‌شد و امور مرتبط با خرید و فروش فیلم در کشور و خرید رایت آن مهم‌ترین وظیفه بخش بین‌الملل فارابی در آن سال‌ها بود. اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 آثار آقایان مهرجویی، کیارستمی و بیضایی مشتریان خارجی بسیار داشتند.


فارابی، مهم‌ترین برند سینمایی ایران است

در همه جشنواره‌های «الف» دنیا فارابی نامی شناخته شده است. در دوران آقای اسفندیاری مارکت و بازار سینمای ما شکل گرفت و محمل عرضه آثار برای فیلمسازان فراهم شد. بی‌تردید می‌توان ادعا کرد که بعد از بیش از 3دهه فعالیت بخش بین‌الملل فارابی، الان هرکسی که در حوزه بین‌الملل سینما در ایران فعال است بالاخره زمانی شاگرد کارگاه فارابی بوده و مدتی اینجا کار کرده است؛ حتی پخش‌کننده‌های نامی مانند خانم شهابی... الان فارابی محدودتر شده است. مثلا برگزاری جشنواره فیلم کودک و بخش بین‌الملل جشنواره فجر که مستقل شده دیگر برعهده فارابی نیست و موضوع خرید فیلم توسط فارابی هم تقریبا منتفی شده است. الان در واقع بخش بین‌الملل فارابی مسئول برگزاری چتر سینمای ایران است که پخش‌کننده‌های خصوصی در ذیل آن فعالیت می‌کنند.

من آمدم؛ ترامپ خارج شد

من روزی حکم معاونت بین‌الملل فارابی و دبیری شورای‌عالی بین‌الملل سازمان سینمایی را گرفتم که ترامپ از برجام خارج شد. به همین‌خاطر، تردیدی نیست که هم در عرصه مالی و هم در عرصه ارتباطات بین‌الملل با مشکلاتی مواجهیم.دبیرخانه شورای‌عالی بین‌الملل در معاونت بین‌الملل فارابی برپا شده تا به نوعی توان از دست‌رفته فارابی و تجمیع فعالیت‌های بین‌المللی سینمای ایران اتفاق بیفتد.در معاونت بین‌الملل فارابی کارگروه تخصصی تولید مشترک هم راه‌اندازی شده است. ما با انبوه طرح تولید مشترک مواجهیم و برای ارزیابی این طرح‌ها نیاز به کارگروه تخصصی داشتیم که آن را راه‌اندازی کردیم. مشکلات تبادل ارزی و مشارکت‌ها البته با تحولات اخیر دچار دست‌انداز شده و هنوز ارز دولتی مشمول سینما نشده است.


ایران را مرکز فیلمسازی منطقه می‌کنیم

«یه وا» نمونه خوب تولید مشترک میان ایران و ارمنستان بود و البته عدم‌اکرانش در ایران مرتبط با ضعف‌های خودمان است. اکنون حدود 10طرح میان ایران با چک، ترکیه و آذربایجان مدنظر است. یک پروژه تولید مشترک میان ایران ، آلمان و فرانسه هم داریم که به‌زودی کلید خواهد خورد. از سوی دیگر طرح دیگری مدنظر است که یک کارگردان ترک قصد دارد در ایران و با عوامل ایرانی فیلمی بسازد. علی مصفا هم یک پروژه با چک در دست دارد که امیدواریم این پروژه‌ها هرچه سریع‌تر به مرحله تولید برسند. آنهایی که درخواست تولید پروژه مشترک داده‌اند در واقع درخواست حمایت به ما داده‌اند و ما می‌خواهیم از طریق یک پرتال جامع اطلاعات این درخواست‌ها و حمایت‌های فارابی را در اختیار همه قرار دهیم. فارابی بودجه‌ای از سازمان سینمایی می‌گیرد اما هنوز ردیف مشخص برای تولید مشترک نداریم و قرار است امسال در این زمینه به شفافیت مالی برسیم. البته قصد داریم یک صندوق حمایت از فیلم هم راه‌اندازی کنیم که در آن به فیلمسازان منطقه و کشورهایی که ریشه‌های فرهنگی مشترک داریم برای ساخت فیلم کمک کنیم و از این طریق ایران را به مرکز فیلمسازی در منطقه بدل کنیم.

کیارستمی و فرهادی خواهان دارند

همین حالا در حال فروش فیلم به چین، هند و بنگلادش هستیم. فیلم‌های قدیمی‌تری هم هستند که فرانسوی‌ها مشتری آنها هستند. در این یکی دو سال فیلم‌های قدیمی‌تر آقای فرهادی مشتری دارند و مثلا رایت ویدئویی شهر زیبا و رقص در غبار را از ما می‌خرند. فیلم کلوزآپ آقای کیارستمی همچنان خریدار و متقاضی دارد. هنوز کره و ژاپن به‌دنبال خرید رایت فیلم‌های کیارستمی هستند و فیلم‌های آقای مهرجویی هم معمولا متقاضی دارد.
در میان فیلم‌هایی که فارابی برای فروش‌شان در حال مذاکره است جدیدترین فیلم، «آپاندیس» به کارگردانی حسین نمازی و محصول 1396است که چینی‌ها خریدارش هستند.



داستان‌های ایرانی اسکار 

بالاخره در طول این سال‌ها بسیاری از اعضای انتخاب فیلم برای اسکار از دست رفته‌اند. مرحوم انتظامی و علی معلم و خیلی‌های دیگر را نمی‌توان از یاد برد. امسال «بیدارشو آرزو» هم در فهرست فیلم‌هایی بود که برای فرستادن به اسکار انتخاب شد. هیأت انتخاب البته به مرور از میان مجموعه آثار واجد شرایط به 3فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا»، «شماره 17، سهیلا » و «تنگه ابوقریب»رسید. به گمانم این 3فیلم جنبه‌هایی از امکانات و خلاقیت‌های سینمای ایران را با خود داشتند.
«شماره 17، سهیلا» پخش‌کننده بین‌المللی هم داشت و این مهم بود، ضمن اینکه هیأت انتخاب با انتخاب این فیلم در فهرست 3تایی ثابت کرد جسارت انتخاب فیلم‌هایی را دارد که چندان در چشم عموم مورد توجه قرار نگرفته‌اند.
«بدون تاریخ بدون امضا» بدون رأی مخالف به‌عنوان نماینده ایران در اسکار برگزیده شد. این دلیل بر بی‌نقص بودن فیلم نیست اما مهم این است که در قیاس با بقیه فیلم‌ها شرایط بهتری داشته است.
این استدلال درست نیست که چون خانه سینما به فیلم آقای جلیلوند بها داد این حجت موجه بود برای انتخاب. مگر «نفس» که سال قبل نماینده ایران بود در جشن خانه سینما جایزه‌باران شده بود؟

 

این خبر را به اشتراک بگذارید