
چرا در تهران قدیم سقف خانهها را شیبدار میساختند؟
شیب؟ بام؟

مرضیه موسوی| خبرنگار:
تهران با اختلاف ارتفاع هزارمتر از جنوب تا شمال همچنان شهری با اقلیم نیمه خشک به حساب میآید. با این حال در مناطق مرکزی تهران ساختمانهایی 100 ساله با سقفهایی شیروانی و شیبدار به چشم میخورد. قصه این سقفهای شیبدار حتی به افزایش احتمالی بارندگیها در تهران قدیم هم ارتباطی ندارد و ماجرا از جای دیگری آب میخورد. اغلب این سقفهای شیروانی اواخر دوره قاجار روی ساختمانهای تهران ظاهر شدند و با خود اصطلاحاتی مثل «عمارت کلاهفرنگی» و «کفترپران» را وارد زبان مردم تهران کردند. سقفهای شیروانی مشخصه معماری تهران در دوره احمدشاه است و زیر ظاهر هشتی شکل آن، تاریخچهای از تحول دوره معماری در تهران به چشم میخورد. هرچند از همان دوره تاکنون ساختمانهایی مثل مساجد معماری سنتی خود را حفظ کرده و زیر بار تغییر و تحول مد و تکنولوژی نرفتهاند. این گزارش پاسخی است به این پرسش که چرا در تهران قدیم، سقف خانهها را شیبدار میساختند؟
«کاهگل» تا قبل از دوره قاجار پوشش غالب سقف خانهها در تهران بود؛ سقفهایی سنگین که برای نگهداشتن حجم و سنگینی مصالح آن نیاز به ستونها و دیوارهایی قطور بود و به همین دلیل معماران دل خوشی از آن نداشتند و مجبور بودند بام خانهها را مسطح بسازند. البته تا آن زمان سقفهای شیبداری هم در معماری تهران به چشم میخورد. قدیمیترین سقفهای شیبدار تهران سقفهایی بودند که از آن بهعنوان «خرپا» یاد میشود. خرپاها این امکان را در اختیار معماران میگذاشتند تا در فواصل کم، سقفهایی با ظاهر شیبدار برای عمارتها و خانهها و حتی بازارچهها بسازند. «اسکندر مختاری طالقانی» پژوهشگر و کارشناس معماری و بناهای تاریخی میگوید: «از زمان توسعه تهران بهعنوان پایتخت و گسترش ساختوساز در آن، نوعی از سقفهای شیبدار در این شهر رایج بود که به آن خرپا میگفتند. پوشش نهایی سقف خرپا کاهگل بود و به دلیل سنگینی، دهانههای خیلی بزرگ را پوشش نمیداد. خرپا برای مهار شدن، طوری طراحی میشد که میانه آن ارتفاع بیشتری نسبت به کنارهها داشته باشد. به همین دلیل هم شبیه به سقفهای شیروانی به نظر میرسید.» خانه نصیرالدوله که قدمت آن به بیش از 160 سال پیش برمیگردد یکی از عمارتهایی است که سقف بخشی از آن به کمک خرپا ساخته شده است.
غوغای سقفهای حلبی
سقفهای شیروانی تا قبل از ورود به تهران در شهرهای معتدل و مرطوب شمالی کاربرد داشت. این نوع از سقفها زمانی ساختمانهای تهران را در تصرف خود درآوردند که برای نخستین بار ورقههای حلبی به ایران رسیدند. اعتمادالسلطنه در کتاب «40 سال تاریخ ایران» یکی از افتخارات دوره ناصرالدین شاه را وارد کردن ورقههای حلبی از اروپا میداند. از مهمترین ویژگیهای این ورقههای حلبی میتوان از عایق و سبک بودن آنها نام برد. این ورقهها به معماران این امکان را میداد تا بتوانند برای دهانههای بزرگ هم سقفهایی شیبدار نصب کنند. علاوه بر آن، سبک بودن سقف باعث شد معماران بتوانند قطر دیوارها و ستونها را کمتر کنند و فضای مفید ساختمان بیشتر شود. این موضوع هم رضایت معماران و هم رضایت صاحبان ملک را در پی داشت. نگهداری از این سقفهای شیروانی هم راحتتر به نظر میرسید و دیگر نیاز نبود هر سال همزمان با بارش باران، بومقلتانهای گرد و سنگین را در بام کاهگلی خانهها به حرکت درآورند.
مساجد استثنا بودند
شمسالعماره یکی از قدیمیترین عمارتهای تهران است که آخرین طبقه آن سقفی شیروانی با ورق حلبی دارد. شباهت سقفهای شیروانی با کلاههای فرنگی باعث شد تا همزمان با پیدایش سقفهای شیروانی، لفظ عمارت کلاهفرنگی هم در تهران باب شود و ساختمانهایی که چنین سقفهایی داشتند «عمارت کلاهفرنگی» نام گرفتند. نمونهای از این کلاهفرنگیها در میدان مخبرالدوله و باغ قصر و... وجود دارند. سقفهای شیروانی ابتدا عمارتهای درباریان و بعد از آن عمارتهای اعیان را مسقف کرد. به مرور این سقفها به خانههای طبقات متوسط و پایینتر هم راه پیدا کرد. «سجاد عسگری» دبیر کمیته پیگیری حفاظت از بناهای تاریخی تهران میگوید: «سقفهای شیروانی ابتدا در دوره ناصرالدین شاه در تعداد خیلی محدود وارد معماری شدند و تا اواخر دوره احمدشاه توانستند جای خود را در معماری اغلب بناهای شهر باز کنند و این نوع از سقفها را تا دوره پهلوی به سبک غالب در معماری تهران تبدیل کنند. طوری که اغلب بناهای موجود در تهران که سقفهای شیروانی دارند متعلق به اواخر دوره قاجار است.» مساجد تقریباً تنها بناهایی در تهران هستند که زیر بار سقفهای شیروانی نمیروند و دلیل آن هم داشتن سقفی گنبدی شکل است. مختاری، پژوهشگر میگوید: «بقعه سر قبر آقا از معدود بقعههایی است که با وجود معماری مذهبی، در آن از سقف شیبدار هم استفاده شده است. در این بنا علاوه بر گنبدی که روی پایهای 8 ضلعی بنا شده ایوانی وجود دارد که بعد از ساخت گنبد به بنا اضافه شد و سقف آن شیروانی است. رعایت مد دلیل استفاده از شیروانی در سقف این عمارت است. سقفهای شیروانی بعد از ورود به معماری تهران دوره تحول داشتند. در ابتدا این سقفها ساده بودند و به مرور بهصورت ترکیبی از آنها استفاده میشد. یعنی هر اتاق برای خود خرپا و شیروانی جداگانه داشت و در نهایت یک خرپا بر فراز سایر خرپاها قرار میگرفت.» شیروانیهای حلبی علاوه بر سبک کردن ساختمان، هزینههای ساخت را هم کمتر کردند و نگهداری راحتتری داشتند. مختاری میگوید: «عمر عایقکاری سقفهایی که ایزوگام میشوند 10 سال است. اما طول عمر سقفهای شیروانی حلبکوب بیش از 50 سال. ساختمانهای قدیمی تهران که عمری بیشتر از 100 سال دارند هنوز هم از همان خرپا و شیروانی اولیه برای نگهداری از ساختمان کمک میگیرند. در واقع اگر نگهداری درستی از این سقفها شود میتوانند نگهبان خوبی برای سقف خانهها در تمام طول عمر مفیدشان باشند.»
سقف شیروانی در فرهنگ عامه
«کفترپران» یکی از مهمترین مشخصههای سقفهای شیبدار و شیروانیهای حلبکوب است. مهمترین وظیفه این بخش از سقفهای شیروانی، گردش هوا در زیر سقف و استفاده از نور در فضای زیر شیروانی است. کفترپرانها کبوترهای چاهی را از چاههای تاریک به فضای زیر شیروانی آوردند و جای امن تازهای برای این پرندههای انسانگریز ساختند. هر حرکتی در زیر شیروانی باعث ترسیدن و فرار کفترها از دریچه کفترپران میشد و دلیل نامگذاری این دریچهها هم همین موضوع است. کافی بود کسی پا به فضای زیر شیروانی بگذارد تا هجوم کفترها به بیرون از دریچه کفترپران، همه اهل محل را از تردد در اتاق زیر شیروانی آگاه کند. سقفهای شیروانی اصطلاحی را وارد ادبیات کوچه و بازار کرده بود که میگفت: «کفترپرونی هات یادت رفته!» اصطلاحی که طعنه به انجام کارهای پنهانی افراد و بهخصوص یادآوری گذشتهها و جوانی داشت.