• یکشنبه 30 آذر 1404
  • الأحَد 1 رجب 1447
  • 2025 Dec 21
یکشنبه 25 شهریور 1397
کد مطلب : 30793
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/nJLE
+
-

فرهنگ بر و بچه‌های ترون

برگرفته از کتاب فرهنگ بروبچه های ترون
نوشته مرتضی احمدی

 آبغوره گرفتن:
با کوچک‌ترین کنایه‌ای گریه کردن و اشک ریختن (همچنین: اشک کسی دم مشکش بودن).
 آتیشی شدن: جوش آوردن، عصبانی شدن، خشمگین شدن.
 اَخ: صدایی برای نفرت و کراهت.
 از کف رفته: به آخر خط رسیده، حال روز خوشی نداره، خودش را باخته.
 بارفروش: میدانی، میدان دار، دلال میوه و سبزیجات در میدان تره بار.
 با کسی ندار بودن: در همه چیز مشترک بودن، دوست نزدیک بودن.
 پَخش و پلا: پراکنده، ریخته و پاشیده.
 پُرتاب و توان: نیرومند، قدرتمند، پردوام، پرطاقت.
 تا کردن: رفتار مناسب داشتن، سازش، پذیرش، قبول کردن.
 ترحیم: طلب آمرزش و رحمت و درود فرستادن.
 جانباز: از جان گذشته، فداکار، ایثارگر.
 جداجدا: یک‌یک، یکی‌یکی، علی حده، جدا از هم، سوای یکدیگر. 
 چاله‌چوله: گودی‌های بزرگ و کوچک، پستی و بلندی، دست‌انداز.
 چاوشی: همخوانی مذهبی بدرقه‌کننده‌های زوار تا بیرون دروازه شهر.
 حاضر جواب: سرضرب‌گو، بدیهه‌ساز، بدیهه‌گو.
 حرف حسابی: حرف منطقی، حرف حق، حرف راست و درست.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید