• یکشنبه 30 آذر 1404
  • الأحَد 1 رجب 1447
  • 2025 Dec 21
شنبه 24 شهریور 1397
کد مطلب : 30660
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/BEkk
+
-

فرهنگ بر و بچه‌های ترون

برگرفته از کتاب فرهنگ بروبچه های ترون

نوشته مرتضی احمدی


  رو نشان دادن: آفتابی شدن، خودی نشان دادن، دیدنی شدن، به چشم آمدن.
  ریگ تو دامن: نوعی بازی و سرگرمی نوجوانان.
  زو کشیدن: حبس کردن نفس و با همان نفس صدای زو درآوردن و دویدن.
  زیرک: زرنگ، باهوش، بافکر و موقع‌شناس.
  سردمدار: علمدار، سردسته، رئیس، رهبر، سرجنبان.
  سرمان را خورد: با وراجی جان به لبمان کرد، دیوانه‌مان کرد.
  شِکوه: گله‌گزاری، گله‌مندی، گله کردن، شکایت.
  شندرپندری: پاره‌پوش.
  عاصی: پرخاشگر، تندخو، نافرمان، سرکش.
  علّاف: فروشنده کاه و یونجه، جو، ارزن، هیزم، زغال و ...
  فال: پیش‌بینی، پیشگویی، طالع‌بینی، آینده‌نگری.
  فصل به فصل: راه‌به‌راه، از این به اون، از این فصل به آن فصل.
  قان و قون: صدای بچه شیرخوار.
  قلّاج بستن: پک محکم زدن به چپق، قلیان و سیگار.
  کار کسی سکه بودن: رونق داشتن، پردرآمد بودن، بازارش داغ بودن.
  کَت: شانه، قسمت بالای بازو و نزدیک گردن، گُرده.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید