برگرفته از کتاب فرهنگ بروبچه های ترون
نوشته مرتضی احمدی
رو نشان دادن: آفتابی شدن، خودی نشان دادن، دیدنی شدن، به چشم آمدن.
ریگ تو دامن: نوعی بازی و سرگرمی نوجوانان.
زو کشیدن: حبس کردن نفس و با همان نفس صدای زو درآوردن و دویدن.
زیرک: زرنگ، باهوش، بافکر و موقعشناس.
سردمدار: علمدار، سردسته، رئیس، رهبر، سرجنبان.
سرمان را خورد: با وراجی جان به لبمان کرد، دیوانهمان کرد.
شِکوه: گلهگزاری، گلهمندی، گله کردن، شکایت.
شندرپندری: پارهپوش.
عاصی: پرخاشگر، تندخو، نافرمان، سرکش.
علّاف: فروشنده کاه و یونجه، جو، ارزن، هیزم، زغال و ...
فال: پیشبینی، پیشگویی، طالعبینی، آیندهنگری.
فصل به فصل: راهبهراه، از این به اون، از این فصل به آن فصل.
قان و قون: صدای بچه شیرخوار.
قلّاج بستن: پک محکم زدن به چپق، قلیان و سیگار.
کار کسی سکه بودن: رونق داشتن، پردرآمد بودن، بازارش داغ بودن.
کَت: شانه، قسمت بالای بازو و نزدیک گردن، گُرده.
شنبه 24 شهریور 1397
کد مطلب :
30660
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/BEkk
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved