
جمعیت چه تأثیری بر آشفتگی اجتماعی خواهد داشت؟
راه مقابله با آنومی، رفع نابرابری است
سید محمد سیدمیرزایی-جمعیتشناس- توزیع ناعادلانه امکانات را دلیل اصلی آشفتگی میداند

زهرا رستگارمقدم
آشفتگی اجتماعی، بینظمی یا آنومی نظام هنجارها را متزلزل خواهد کرد. معمولا وقتی سازمان اجتماعی در مقابل تغییرات اجتماعی قرار میگیرد و با آن منطبق نیست، دچار بیسازمانی میشود. هنگامی که قوانین و مقررات جامعه نتواند افراد را درست تحت بازرسی قرار دهد، افراد آن جامعه دستخوش یأس و اختلال میشوند. اما وقتی این اختلال بسط یافت، همه سازمان اجتماعی به آن مبتلا میشود و نهادها و تأسیسات مختلف رو به تجزیه رفته و این اختلال سازمان اجتماعی، بهصورت افزایش فساد و جنایات ظاهر میشود. برای پاسخ به این پرسش که جمعیت چه تأثیری بر آنومی خواهد داشت با سیدمحمد سیدمیرزایی-جمعیتشناس- صحبت کردهایم.
جمعیت (خصوصا در شهرهای دارای بیش از یک میلیون نفر شهروند) چگونه باعث ایجاد آشفتگی اجتماعی خواهد شد؟
بهنظر دلیل طرح چنین پرسشی مشکلات و مسائلی در کلانشهرهاست که منجر به آنومی میشود. اما اگر بخواهم کوتاه و در یکی، دو جمله به آن پاسخ دهم باید بگویم که تجمع جمعیت در شهرهای میانی و کلانشهرها محصول یکی، دو شب نیست. این تراکم جمعیت، حاصل فرایند زمانی و گذر اقتصادی است. توجه به برنامهریزی جمعیت در این زمان ضرورت دارد. بیتوجهی به اسکان، اشتغال و فرهنگ بیشک ما را یکباره با معضل بزرگی روبهرو میکند.
چرا کیفیت کنش متقابل، مثل اعتماد، هیجان و عاطفه، با افزایش جمعیت کاهش پیدا میکند و چه راهکارهایی میتوان برای بهبود این واکنشها درنظر گرفت؟
آشفتگی صرفا تراکم و انباشت جمعیت در یک مکان نیست. این آنومی مستلزم بررسیهای تاریخی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کلانشهرهاست که باید صورت گیرد. اما اگر بخواهیم دنبال راهکاری برای برونرفت از این آشفتگی باشیم، نخست باید عزم و ارادهای برای حل مشکلات وجود داشته باشد. در گامهای بعدی باید از افراد متخصص و کارشناس و پس از آن از دانشهای گوناگون مدد جست. از طرفی تجربه کشورهای دیگر و ایجاد شغل در شهرهای کوچکتر میتواند کمک کند تا جمعیت در آن شهرها متفرق نشده و جذب شهرهای کوچکتر شود. در گامهای بعد توجه به مهاجرت معکوس و تمرکز روی آن باعث خواهد شد که آشفتگیهای حاصل از تمرکز جمعیت در یک نقطه حل شود.
گاهی از خردهگروهها بهعنوان عواملی در به هم خوردن نظم عمومی یاد میشود. اما سؤال مهم این است که آیا باید خردهگروهها را برای بهبود وضعیت آشفته جامعه از بین برد؟
خردهگروهها آبستن خردهفرهنگهایی در دل خود هستند و چنانکه بنا بوده و همچنان بنا باشد از این گروههای کوچک استفاده کنیم، وحدت ملی را در کشور باید در دستور کار قرار دهیم؛ چون از بین بردن این خردهگروهها نهتنها مضر است بلکه باعث نوعی سرطان اجتماعی خواهد شد.
تغییرات ناشی از صنعتی شدن، شهرنشینی و مهاجرت چه تأثیری در ایجاد هنجار اجتماعی و همبستگی خواهد داشت؟
در یک جمله اگر بخواهم پاسخی به این پرسش داده باشم بد نیست به توزیع عادلانه ثروت در جامعه اشاره کنم. اگر در جامعه توزیع ثروت از منطق علمی برخوردار نباشد و استقرار نیروی انسانی مستعد در جایگاه درستی فراهم نشود، فکر نمیکنم به سادگی این معضلات قابلحل باشد.
نظریهپردازان جهانی چه راهکارهایی برای بهبود وضعیت جامعه و دفع آنومی پیشنهاد میکنند. آیا این پیشنهادها برای بهبود وضعیت فعلی جامعه کارساز است؟
آنومی توسط امیل دورکیم، جامعهشناس فرانسوی بهکار گرفته شد. نباید اینگونه تصور کرد که نظریهها زمینه کاربردی ندارند. همه نظریات او نیز بر پایه عملیشدن بنا شدهاند اما باید استراتژی و تصمیم به انجام کار وجود داشته باشد. از محورهای مهم نظریه دورکیم اصل تقسیم کار است. هرچند مفهومی کلی است، اما اجرای اصل تقسیم کار در جامعه، مشکلات را حل کرده و از بروز مشکلات جدید پیشگیری میکند.
بهطور کلی برای برونرفت از آنومی موجود چه راهکارهایی میتوان درنظر گرفت؟
ابتدا نیاز به جراحی استخوان اقتصاد است. وقتی کل اقتصاد بیمار باشد ناچار این پیامدها انتظار میرود. اگر موفق شویم این اقتصاد بیمار را مهار کنیم اتفاقات بهتری رخ خواهد داد؛ مثلا مهاجرینی را درنظر بگیرید که به تهران میآیند. این سؤال مطرح میشود که چرا مردم از شهرها به سمت تهران حرکت میکنند؟ اگر بتوان درمانی برای این چرایی پیدا کرد، میتوانیم گامی برای بهبود وضعیت اجتماعی برداریم؛ مثلا وضعیت محیطزیستی، اشتغال و سایر مشکلات اینچنینی. توزیع ناعادلانه ثروت و امکانات در هر زمینه فرهنگی، اجتماعی، آموزشی و... در جامعه پیامدهایی بهدنبال خواهد داشت. وقتی نابرابری حاکم شود باید منتظر پیامدهای منفی آن نیز بود.