از ساختمان ادارهمان دیدم که برجهای دوقلو آتش گرفت
روایت حمید بعیدینژاد از حادثه 11سپتامبر:
روز 11سپتامبر ما طبق معمول همهروزه صبح ساعت8:30 آخرین چهارراه خیابان چهل و دوم در منهتن را برای رسیدن به اداره طی میکردیم. منتهیالیه خیابان بسیار طولانی لگزینگتون، دود غلیظی بلند بود که ظاهرا از ساختمانی برمیخاست. با ورود به اداره بلافاصله از ساختمان بلندی که نمایندگی ما در آنجا مستقر بود، مشاهده کردیم که قسمتهای بالای برج معروف به مرکز تجارت جهانی نیویورک در آتش میسوزد.
خیلی حیرتآور بود، دود با حجم بسیازیادی از ساختمان برمیخاست. هنوز چندصباحی نگذشته بود که انفجار دیگری در ساختمان رخ داد و بهسرعت متوجه شدیم که هواپیمای دومی به این ساختمان اصابت کرده. اگر انفجار اول درصورت برخورد با هواپیما میتوانست تا حدی اتفاق تفسیر شود، در عمدیبودن انفجار دوم شکی نبود. دیگر روشن بود که نیویورک مورد حمله نظامی قرار گرفته است.
2ساعتی نگذشته بود که کارشناسان فنی نظر دادند برجها فروخواهد ریخت و علت این هم پایهها و فونداسیون فلزی برجهاست که در اثر حرارت آتش ذوب میشدند و این برجها را با خود به پایین میآوردند.
امکان فروریختن برجها باتوجه به استحکام مهندسی برجها را سخت میشد باور کرد، اما وقتی همه بهطور عینی فروریختن این دو برج را جلوی چشمهای خود مشاهده کردند، همهچیز از مرحله تردید و حدس خارج شد. (این حادثه را بعدها در سطح بسیار پایینتر درخصوص ساختمان پلاسکو در تهران مشاهده کردیم که چگونه ذوب شدن پایههای فلزی فونداسیون، ساختمان را پایین آورد.)
آن روز از شبکههای خبری مطلع شدیم که چندین مرحله عملیات نظامی علیه اهداف دیگر در نیویورک و واشنگتن طراحی شده بود که برخی نیز خنثی شده بودند.
در نخستین مرحله، مقامات امنیتی شهر تصمیم گرفتند که منهتن را که بهشکل یک جزیره کامل در نیویورک دارد تخلیه سازند. حمله به هر پلی در نیویورک میتوانست جمعیت را در داخل جزیره منهتن حبس و بهطور بالقوه در برابر خطرات آینده آسیبپذیرتر کند.
به تمامی کارمندان شرکتها و نمایندگیهای سیاسی اعلام شد که نقل و انتقال به منهتن تا اطلاع ثانوی یکطرفه و از مسیر منهتن به بیرون خواهد بود و هیچ وسیله نقلیهای امکان ورود به منهتن را نخواهد داشت. دستورالعمل مقامات امنیتی این بود که همه منهتن را ترک کنند.
بعدازظهر آنروز مناظر عجیبی بر منهتن حاکم بود، همه داشتند با مترو، اتوبوس یا پیاده این جزیره را به سمت بیرون ترک میکردند. سطح پلها پوشیده از جمعیت انسانی خارجشونده از شهر بود و تا چشم کار میکرد، موج مردم در حرکت بود.
ما با قطار از شهر خارج شدیم. قطارها محل سوزنانداختن نداشت و جمعیت موج میزد. در اندیشه مردم چه میگذشت؟ چه نگرانیهایی از آینده نسبت به حملات جدید علیه نیویورک یا آمریکا وجود داشت؟
شرایط اضطراری حادثه 11سپتامبر تا حدی در عرض چند روز کنترل شد و رفتوآمد به حالت عادی برگشت، اما شاید بتوان گفت مهمترین نتیجه حادثه 11سپتامبر شکستهشدن اسطوره آسیبناپذیری آمریکا در ذهن و روان مردم و دولت آمریکا بود. در این زمینه تحقیقات زیادی در خود آمریکا صورت گرفت. ازجمله آمار نشان میداد که در سالهای بعد از این حادثه، تعداد مجلدات کتابهایی که به اشکال مختلف به موضوع پایان جهان و جنگهایی که جهان را به نابودی پایانی میکشانند، میپرداختند به طرز فوقالعادهای افزایش یافته و به تیراژ چندصدمیلیون جلد رسیده بود.
بعد از 11سپتامبر2001 مسیر روابط آمریکا با خاورمیانه نیز تغییر یافت و بدون آنکه ارتباط خاصی با پدیده 11سپتامبر پیدا کند، حمله به عراق بهعنوان نماد سیاست نظامی تهاجمی آمریکا سازماندهی شد. ایران نیز از جانب بوش پسر محور شرارت لقب گرفت و مورد تحریمهای بیشتر و بیشتر قرار گرفت. اما متأسفانه به ریشههای واقعی حل مشکل پرداخته نشد؛ با آنکه کمیسیون 11سپتامبر آمریکا در گزارش خود اطلاعات زیادی را از دخالتهای روشن عربستان و عوامل حکومتی عربستان در پدیدآمدن این واقعه افشا کردند، اقدامی علیه دولت سعودی اتخاذ نشد. هر چند این موضوع توسط مایکل مور در فیلم «فارنهایت 11سپتامبر» مستندانگاری شد.
آمریکا هنوز هم نتوانسته است خود را از تأثیرات دهشتبار 11سپتامبر دور سازد و این کابوس برای مردم آمریکا تأثیرات اجتماعی، روانی و سیاسی مهمی داشته است. اعترافات بعدی مقامات آمریکا -بهویژه از سوی خانم کلینتون وزیر وقت امورخارجه آمریکا- که طراحان و عاملین این حمله نیروهای مورد حمایت آمریکا از میان مجاهدین افغانی بهرهبری بنلادن (که از آن زمان به بعد بهعنوان گروه القاعده شناخته شد)، بودند، اعتراف بسیار تلخی بود که کمتر سیاستمداری حاضر شد بعد از آن توضیحات بیشتری را ارائه کند.
هنوز اطلاعات مخفی و پنهانی زیادی درخصوص وقایع و ریشههای مرتبط با 11سپتامبر وجود دارند که بهدلیل آنکه منافع برخی از دولتمردان و متحدین منطقهای آنها را بهخطر میاندازد، منتشر نشدهاند و شاید هیچوقت هم منتشر نشوند.
* سفیر ایران در انگلیس، مدیرکل اداره امور خلع سلاح و مدیرکل سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه و عضو تیم مذاکرهکننده هستهای