تب سرد

محمدتقی حاجی موسی

راه میانبر، آن هم وقتی مسیر اصلی خیلی شلوغ و پیمودنش سخت باشد، حسابی جذاب است. ایران و خارج هم ندارد و تمام مردم دنیا دوست دارند در کمترین زمان ممکن، بیشترین درآمد را داشته باشند. همین مسئله سبب شده عده‌ای به‌دنبال سوءاستفاده باشند و بتوانند از طمع آدم‌ها نهایت بهره را ببرند. بخشی از این تلاش‌ها برای کلاهبرداری از افرادی را که می‌خواسته‌اند راحت و زود پولدار شوند اینجا آورده‌ایم.

ماجرا چی بود؟

شگفت انگیزترین ویتامین جهان

آقایی به اسم لاپر ادعا کرد که توانسته ویتامینی را بعد از سال‌ها تلاش و پژوهش و صرف چندین میلیون دلار و آزمایش روی 100نفر پیدا کند که قطعا شگفت‌انگیزترین ویتامین دنیاست و کلی خاصیت دارد. او در تبلیغاتش اعلام می‌کرد که این ویتامین قادر به درمان دیابت، بیماری‌های قلبی و حتی سرطان است. حالا شما می‌توانستید با پرداخت تنها 35دلار به یک درآمد‌ میلیون‌دلاری برسید چون لاپر وب‌سایتی را در اختیار شما قرار می‌داد که در آن بتوانید این ویتامین‌ها را بفروشید. البته خود لاپر اعلام کرده بود چون دیگر نمی‌تواند این همه پول را جمع کند و از پولداری خسته شده می‌خواهد این کار را بکند.
آخرش چی شد؟
وقتی شما این پول را به لاپر می‌دادید صاحب وب‌سایتی می‌شدید که هیچ‌کس از آن بازدید نمی‌کرد. تازه شما چیزی را تبلیغ می‌کردید که FDA آن را ممنوع کرده بود. لاپر هزاران نوع از این سایت‌ها را به افراد مختلف فروخته بود و در مقابل، هیچ خدماتی به آنها ارائه نمی‌داد.

ماجرا چی بود؟

پول مجانی برای پرداخت قبض‌ها!

آقای لسکو علاقه زیادی به کمیک‌استریپ و افسانه و این‌طور ماجراها داشت؛ البته دوست داشت این داستان‌ها را برای بقیه هم تعریف کند. اما یک روز تصمیم گرفت داستان خودش را برای بقیه تعریف کند. داستان لسکو از این قرار بود: دولت آمریکا 350میلیارد دلار را به‌طور مخفیانه و سری در حساب‌هایی قرار داده که توسط کدهای امنیتی از آنها نگهداری می‌شود. لسکو توانسته بود این پول را که حق مسلم مردم است با شکستن کدهای امنیتی به‌دست آورد و آماده بود تا آن را بین جوان‌ها تقسیم کند! او ادعا کرده بود برای رسیدن به این پول باید کتابش را بخوانید.

آخرش چی شد؟

کسانی که وسوسه شده بودند، کتابی را خریدند که هیمن ماجراها داخلش نوشته شده بود. اما خبر بد این بود که مسیر رسیدن به پول مشخص نشده بود. این کتاب با قیمت 40دلار به فروش رفت و اطلاعاتی در آن بود که به هیچ دردی نمی‌خورد. اما تنها چیز به درد بخور میزان موجودی صندوق‌های بیمه و بازنشستگی بود!

ماجرا چی بود؟
کوئیزتار

کوئیزتار راهی بود برای راه‌انداختن تجارت خودتان بدون نیاز به مدارک بازرگانی و آویزان‌شدن به شرکت‌های بزرگ. این مجموعه ادعا می‌کرد که 3میلیون فعال اقتصادی را تحت پوشش قرار داده و سالانه 8/6میلیارد دلار سود دارد. حال سؤال این بود که آیا 3میلیون نفر با هم اشتباه می‌کنند؟ اما راه به‌دست آوردن پول خیلی ساده نبود. شرکت سایتی داشت که شما وارد آن می‌شدید و کالاهایی را به مردم می‌فروختید، اما موقع تحویل خودتان مشکلی در جنس ایجاد می‌کردید که بعدا بتوانید حلش کنید؛ به این ترتیب وقتی مشتری جنس را تحویل می‌گرفت با شما تماس می‌گرفت و از شما کمک می‌خواست. این‌طوری با هفته‌ای 15ساعت کار به درآمد سالانه 250هزار دلار می‌رسیدید!

آخرش چی شد؟

نه خبری از کالای واقعی بود و نه مشتری!