برگرفته از کتاب فرهنگ بروبچه های ترون
نوشته مرتضی احمدی
آب و تاب: طول و تفصیل، کش و قوس، لفت و لعاب.
آش و لاش: له و په، له و لورده، خرد و خمیر.
اَجق وجق: با رنگها و طرحهای ناجور و تند.
اُرد: سفارش، دستور، حکم، فرمان، امر.
بالاخونه: طبقه بالای ساختمان؛ مجازاً، کله، سر، مغز.
بِرس بودن: مددکار بودن، کمکرسان بودن، یاری دهنده بودن.
پاش ایستادن: از تصمیم برنگشتن، ایستادگی کردن، یکدندگیکردن، عقب کشیدن، از حرف برنگشتن.
پُخته کردن: طی کردن، به توافق رسیدن، قطعی کردن، قرار و مدار گذاشتن.
تجدیدی: از سر گرفتن، از نو شروع کردن.
تُخس: بچه بازیگوش، ناآرام، آزاردهنده و بیقرار.
جاهل: خام، کمسواد، ولگرد، مردمآزار.
جک و جونور: حیوانات ریز و حشرات.
چاک دهن: فاصله بین دو لب.
چپه شدن: بیحال شدن، از پا افتادن (همچنین: از حس و حال رفتن، زوارش در رفتن.)
حرفهای قلمبه سلمبه: حرفهای گندهگنده، حرفهای گندهتر از دهن، حرفهای دور از ذهن، حرفهای باورنکردنی.
شنبه 17 شهریور 1397
کد مطلب :
29688
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/gXM3
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved