ساعتی با بازیگران «ساخت ایران2» یکی از پرفروشترین سریالهای شبکه نمایش خانگی که این روزها خنده را مهمان صورت خیلی ها کردهاست
آدمها به خندیدن نیاز دارند
نیلوفر ذوالفقاری
منتقدان دوست داشته باشند یا نه، اعداد و ارقام دروغ نمیگویند. مخاطبان سینما و تلویزیون با همه سختگیریها، هنوز هم آثار کمدی را بیشتر میپسندند یا شاید تمایل بیشتری برای سرگرم شدن با یک اثر هنری شاد و خندهدار دارند. «ساخت ایران2»یک سریال پرهزینه در ژانر کمدیاجتماعی است که از بهار امسال راهی شبکه نمایش خانگی شده. خلاصه داستان سریال، فهرست بازیگران پرتعداد و جذابیتهایی مثل فیلمبرداری در چین و لبنان کافی است تا مخاطبان لااقل درباره این سریال کنجکاو شوند. با 3 بازیگری که در فصل2 به ساخت ایران پیوستهاند قرار گفتوگو گذاشتیم و محسن کیایی، امیرحسین رستمی و مهران احمدی از بازی در ساخت ایران 2، حال و هوای این روزها و برنامههایشان برای روزهای پیش رو گفتند.
محسن کیایی
سینما مُسکن است، نه نجاتدهنده
بازی در آثار کمدی سخت است؟
بازی کردن در آثار کمدی سختتر از بازی در ژانرهای دیگر است.
پس چرا کارنامه شما بیشتر شامل فیلمهای کمدی است؟
اینکه چرا من با وجود این اعتقاد، بازی در فیلمهای کمدی را انتخاب میکنم شاید بر حسب یک اتفاق باشد. شروع کار من با چند فیلم کمدی بود که باعث شد در این ژانر تجربه کسب کنم. خوشبختانه این فیلمها هم با استقبال مواجه شد. بعد از آن سراغ بازی در کارهای جدی هم رفتم اما علاقه خاصی به بازی در نقشهای کمدی دارم؛ چون فکر میکنم حال و روز مردم طوری است که به کمدی و خندیدن احتیاج دارند. ضمن اینکه بازیگری در این ژانر پر از چالش و سختی است، دوست دارم بر تجربهام در این زمینه اضافه کنم.
برای بازی در فیلمهای کمدی در این روزها مورد انتقاد قرار نگرفتهاید؟
فکر میکنم این روزها هر کاری که بخواهی بکنی، چه ساختن فیلم جدی باشد چه برپا کردن کنسرت خیابانی، حرف و حدیثها تمامی ندارد. اما اینکه بتوانی با یک فیلم کمدی، حتی به اندازه یکساعت بیننده را از فکر و خیال و ناراحتی جدا کنی ارزشمند است. به همین دلیل است که هنوز فیلمهای کمدی ساخته میشوند و طرفدار دارند.
خودتان هم از بازی در فیلم کمدی لذت میبرید؟
اگر یک فیلم کمدی کیفیت خوبی داشته باشد، بعد از بازی در آن خودم هم تحتتأثیر قرار میگیرم و روحیه بهتری پیدا میکنم.
ساخت ایران چه ویژگیهایی داشت که بازی در آن را قبول کردید؟
بازی در ساخت ایران را به این دلیل انتخاب کردم که پیش از این همکاری با برزو نیکنژاد -کارگردان سریال- را در فیلم «لونه زنبور» تجربه کرده بودم. هدفگذاری سریال تولید یک اثر سرگرمکننده و شاد بود و طرح و ایده اولیه هم بهنظرم جذاب بود. بهنظرم رسید که بازی در یک اثر سرگرمکننده میتواند روحیه خودم را هم بهتر کند. ضمن اینکه به هر حال درآمد مالی هم اهمیت زیادی برایم داشت چون در شرف پدر شدن و نگران تأمین هزینههای فرزندم بودم.
نگران محدود بودن تعداد مخاطبان شبکه نمایش خانگی در مقایسه با تلویزیون نبودید؟
در خوشبینانهترین حالت،رسانه نمایش خانگی 2میلیون نفر بیننده دارد. تلویزیون مخاطب 30میلیونی دارد بهخصوص اگر کاری مورد توجه قرار بگیرد. اما نکته قابل توجه این است که تلویزیون از نظر کیفی و مالی و بهدلیل موضعگیریهای خاص، شرایط سختی را برای سریالسازان ایجاد کرده است. در این شرایط شبکه نمایش خانگی که طیف مخاطب گستردهتری نسبت به سینما دارد، میتواند شرایط خوبی را برای کار کردن فراهم کند. ساخت ایران تلاش خود را برای تبدیل شدن به یک کار موفق انجام داده، المانهای مشخصی هم برای موفقیت وجود دارد که ساخت ایران آنها را دارد. به همین دلیل امیدوار بودیم کار فروش خوبی داشته باشد. هرچند تعداد بینندگان سریال قابل توجه است اما بهنظر میرسد متأسفانه افراد زیادی به جای خرید نسخه اصلی، به دانلود غیرقانونی سریال مشغول هستند. دوست دارم از این فرصت استفاده کنم و از مخاطبان بخواهم سراغ دانلود غیرقانونی نروند چون با ادامه این روند، همین مقدار کار فرهنگی حداقلی هم از بین میرود و تهیهکنندهها با دیدن ضرر و زیان، دست از ساخت فیلم و سریال میکشند. در این صورت ناچاریم شاهد پخش آثار سفارشی باشیم که سرمایه آن از جای دیگری تأمین شده و مطابق سلیقه مردم هم نیست.
در بیشتر فیلمها در قالب یک زوج کمدین با همراهی یک بازیگر دیگر ظاهر شدهاید. فکر نمیکنید این ترکیب شما را به کلیشه شدن میرساند؟
بعد از «بارکد» و «چهارراه استانبول» که با بهرام رادان همبازی شدم، در لونهزنبور با پژمان جمشیدی همراه بودم و در این کار هم با امین حیایی هستم . فیلمنامهها باعث شده نقش زوج کمدین را بیشتر بازی کنم. اما تلاش میکنم برای کلیشهنشدن، بعد از این سراغ بازی در چند کار جدی بروم و تبدیل به یک کمدین نشوم.
این روزها خیلی از ما بهدلیل مشکلات مختلف حال روحی خوبی نداریم. فکر میکنید راهی برای گذر از این حال داریم؟
من معتقدم ما خودمان حال خود را بد کردهایم و به همین میزان هم خودمان میتوانیم در خوب شدن حالمان نقش داشته باشیم. هرچند که بخشی از دلایل نگرانیها و ناراحتیهای مردم به شرایط جامعه و دولت و حکومت بازمیگردد اما میتوانیم برای غرق نشدن در حال بد، هر کاری از دستمان برمیآید برای خودمان انجام دهیم. اینکه هر روز فقط شنونده خبرهای تلخ هستیم ناراحتکننده است و خیلی امیدوارم که این روزها بگذرد و حال همه ما بهتر شود.
راهکار شخصی خودتان برای داشتن روحیه خوب چیست؟
من سفر را خیلی دوست دارم و یکی از بهترین راهها برای خوب شدن حال روحی، مسافرت است اما متأسفانه شرایط اقتصادی اجازه نمیدهد سفر را انتخاب کنیم. هماکنون تنها چیزیی که مرا شاد میکند، وقتگذراندن با فرزندم است.
فکر میکنید سینما میتواند حال آدمها را خوب کند؟
سینما نمیتواند نجاتدهنده باشد اما میتواند دستکم برای چند ساعت، مثل یک تسکیندهنده عمل کند و به بینندگان کمی انرژی مثبت تزریق کند.
بینندگان منتظر چه فیلمهایی از شما باشند؟
هماکنون مشغول بازی در یک کار کمدی بهنام «دینامیت» به کارگردانی مسعود اطیابی هستم که پژمان جمشیدی، احمد مهرانفر و نازنین بیاتی همبازیهای من در این فیلم هستند. از شهریورماه هم قرار است بازی در «ماجرای نیمروز2» را شروع کنم. با برادرم مصطفی هم درباره شروع یک کار جدید صحبت کردهایم.
بعد از حاشیههای ماجرای «نیمروز 1 »برای بازی در قسمت دوم آن نگرانی ندارید؟
نگرانیهایی وجود دارد اما من فکر میکنم ماجرای نیمروز2 داستان جذابی دارد و به روایت یک برهه تاریخی میپردازد. در کنار آن ماجرایی عاشقانه را هم به تصویر میکشد. فیلمنامه خوبی نوشته شده و از نظر من فیلمی دور از قضاوت است.
تا به حال با بازخورد منفی از سوی مخاطبان مواجه شدهاید؟
هنر سلیقهای است و هنرمند خود را در معرض قضاوت و نظر دادن قرار میدهد. خیلی وقتها سلیقه مخاطب من محسن کیایی را نمیپسندد. خوشبختانه مجموع نظرها و بازخوردهایی که گرفتهام مثبت بوده اما حتما هستند کسانی که بازی یا چهره مرا دوست ندارند.
اهل روزنامه خواندن هم هستید؟
بله من اهل روزنامه خواندن هستم. هـرچنــدکــه فضای مجازی شــــرایــطـی را فراهم کرده که بهراحتی بتوانیم خبرها را مرور کنیم. اما همچنان روزنامه جذابیت دیگری دارد. من طرفدار روزنامههای ورزشی هستم و بیشتر وقتها دنبالشان میکنم. مجلههای سینمایی را هم پیش از این کمابیش میخواندم. ورق زدن روزنامه حس خوبی دارد.
امیرحسین رستمی
هوای همدیگر را داشته باشیم
این روزها کمکارتر از سابق نشدهاید؟
فکر نمیکنم کمکار شده باشم، بهنظرم سال گذشته بیش از حد سرم شلوغ بود. پارسال سریال «لیسانسهها»، تئاترهای «شوایک» و «خشم و هیاهو» و یک فیلم سینمایی داشتم و اواخر سال هم وارد ساخت ایران شدم. امسال ترجیح دادم دستکم در نیمه اول سال، کمی خلوتتر باشم اما از ماه آینده دوباره تعداد کارهایی که پیش رو دارم بیشتر میشود.
چرا بازی در ساخت ایران را انتخاب کردید؟
میتوانم بگویم برای این انتخاب یک دلیل اخلاقی داشتم. وقتی ساخت ایران یک در حال تولید بود، داستان و تیم سازنده کلا متفاوت بودند و قرار بود من هم نقشی در سریال داشته باشم اما بهدلیل بازی در سریال سعید سهیلیزاده برای شبکه 5، نتوانستم به لبنان سفر کنم و دوستان سازنده ساخت ایران به همین دلیل دچار دردسرهای زیادی شدند. بیشتر از یک ماه بلاتکلیفی و تغییر قصه، حاصل این اتفاق بود. به همین دلیل همیشه نسبت به عوامل سریال احساس دین میکردم و وقتی پیشنهاد بازی در ساخت ایران2 مطرح شد، مشخص بود که نمیتوانم نه بگویم.
ساخت ایران در کارنامه شما چه جایگاهی دارد؟
سریال ویژگی جدیدی ندارد هرچند یک کار رسانهای قوی است که جوانان با استعدادی در آن مشغول کار هستند. مردم بازیگران سریال را خیلی دوست دارند و کار کردن با یک تیم حرفهای، تجربه شیرینی را رقم میزند.
برای شما با تجربه بازی در چندین کار تلویزیونی، انتخاب سریالی که از شبکه نمایش خانگی پخش میشود نگرانکننده نبود؟
پیش از این هم تجربه حضور در شبکه نمایش خانگی را با سریال شهرزاد، قلب یخی2 و قهوهتلخ داشتهام. همه این تجربهها هم موفق بودهاند. شبکه نمایش خانگی را دوست دارم چون فضایی راحتتر برای نویسنده، کارگردان و بازیگر فراهم میکند. فکر میکنم هنرمندانی که معتقدند در شبکه نمایش خانگی شانس دیده شدن کمتر است، توقع بالایی از دیده شدن دارند.
و دردسر همیشگی دانلود غیرقانونی.
دانلود غیرقانونی، غمانگیزترین بخش شبکه نمایش خانگی است. واقعیت این است که با رونق گرفتن این شبکه، بستر جدیدی برای فعالیت شکل گرفته؛ تعداد زیادی از سینماییها به این واسطه صاحب شغل شدهاند. بینندگان هم شانس انتخاب آثار را با توجه به سلیقه خود پیدا کردهاند. دانلود غیرقانونی همه این دستاوردها را نابود میکند. اگر این روند ادامه پیدا کند سرمایهگذاران بهطور قطع دلسرد میشوند.
فکر میکنید ساخت کمدی و بازی در آن با توجه به شرایط کنونی جامعه دستخوش تغییر شده است؟
این روزها کلا کار کردن سخت شده، هر کاری بکنی از دید مردمی که ناراحت و غمگین هستند با قضاوت منفی و گاهی عصبی مواجه میشوی. کدام ایرانی است که دلش نخواهد کاری کند که حال مردم بهتر شود و بخندند؟ این خواسته در وجود همه ما هست اما حتی در استانداردترین شرایط هم، با موج انتقادها روبهرو هستیم. خود من در یک زمان هم شهرزاد را داشتم و هم سریال دودکش را. منتقدان میگفتند کمدیها کیفیت ندارند اما دودکش بهعنوان پربینندهترین سریال زمان خود معرفی شد. از طرف دیگر هم شهرزاد مورد انتقاد بود اما آن هم به پربینندهترین برنامه شبکه نمایش خانگی تبدیل شد. میخواهم بگویم چند درصدی از منتقدان همیشه بیحوصله و بداخلاق هستند اما میتوان آنها را کنار گذاشت و کاری کرد که مردم میپسندند. نمیشود گفت چون مردم خوشحال نیستند پس نباید فیلم کمدی ساخت، مثل این است که بگوییم چون مردم ناراحتند تیم ملی نباید گل بزند. اتفاقا حالاست که به شادی نیاز داریم.
آمار فروش فیلمها هم نشان میدهد هنوز کمدی پرطرفدارترین ژانر است.
البته. من معتقدم مردم فقط فیلم کمدی نمیخواهند. در مقایسه با 10سال پیش سلیقه مخاطبان عوض شده و حالا همه طرفدار کار خوب هستند؛ چه کمدی و چه درام. مردم کار خوب را انتخاب میکنند اما کمدی کمی بیشتر مورد توجه قرار میگیرد چون مخاطبان حس میکنند با این حجم مشکلات اقتصادی و اجتماعی، چند ساعت خندیدن و شادی میتواند حالشان را بهتر کند.
برای مواجهه با این مشکلات کاری هم از دست مردم برمیآید؟
من جامعهشناس و روانشناس اجتماعی نیستم اما فکر میکنم در شرایط کنونی، تنها نیاز جامعه این است که بیشتر از قبل هوای همدیگر را داشته باشیم. این روزها بیشتر ما عصبی و نگرانیم و به همین دلیل گاهی با هم نامهربان میشویم. مثلا در رانندگی یا صف پمپ بنزین زود با هم درگیر میشویم و فضای ملتهبی را میسازیم. همه ما تبدیل به انبار باروت آماده انفجار شدهایم و انگار دیگری را عامل حزب نازی یا دشمن بعثی میدانیم! باید هوای همدیگر را داشته باشیم و با هم مهربان باشیم. کسی جز خودمان برای ما مردم دل نخواهد سوزاند. ما مردم عادی اتفاقا با وجود همه مشکلات و نگرانیها برای آینده، خیلی خوشبینتر از افرادی هستیم که دست به رانتخواری و اختلاس و احتکار میزنند. ما مشغول کار هستیم و سعی میکنیم آینده را خودمان بسازیم. ما روزهای سخت زیادی را در تاریخ سرزمینمان سپری کردهایم. امیدوارم حواسمان به همدیگر باشد و بدانیم این نیز میگذرد.
این روزها مشغول بازی در چه کارهایی هستید؟
هماکنون 2تئاتر، یکفیلم سینمایی و یک سریال هم برای شبکه نمایش خانگی دارم. فعلا حوصله بازی برای تلویزیون را ندارم.
مهران احمدی
کمدیتر از اظهارنظرهای برخی مسئولان؟!
شما هم معتقدید کمدیبـازی کردن و کمدیساختن سخت است؟
من خودم را کمدین نمیدانم اما تجربههایم نشان میدهد که یکی از سختترین ژانرها در بازیگری کمدی است؛ دلیل آن هم این است که وقتی کمدی بازی میکنی، انتظار واکنش فیزیکی از تماشاگر داری که همان خنده است. اگر این واکنش اتفاق نیفتد، یعنی کار را خوب انجام ندادهای. اگر فیلم ملودرام یا تراژیک باشد شاید بیننده واکنش بیرونی و خارجی نشان ندهد.ساخت کمدی مخصوصا در این دوره و زمانه و در کشور ما، سختتر هم هست چون بیشتر ایرانیها فکر میکنند آدمهای بانمکی هستند و خنداندن افراد بانمک اصلا کار سادهای نیست.
پس چرا شما در نخستین تجربه کارگردانی سراغ ساخت فیلم کمدی ( مصادره) رفتید؟
دلیلش این است که من به کمدی بسیار علاقه دارم و فکر میکنم هر مضمونی را میتوان در قالب کمدی بیان کرد؛ آن هم طوری که به کسی برنخورد. همیشه میگویند که نیمی از شوخی، جدی است. در کمدی میتوان درباره موضوعاتی حرف زد که شاید در ژانرهای دیگر ممکن نباشد.
سینما میتواند حال آدمها را بهتر کند؟
سینما همیشه وظیفه دارد حال جامعه را دگرگون کند؛ حالا یا خوب یا بد. حتی وقتی حال مخاطب را بد کند هم در حال انجام وظیفه خود است. سینما فقط یک سرگرمی صرف نیست و ممکن است گاهی مخاطب را با فکرهای زیاد و سنگین به خانه بفرستد. اما اگر بتواند، حتما وظیفه دارد که در مواقع لازم بیننده را شاد کند و حال خوب را به او هدیه دهد.
این دومین تجربه شما برای کار در شبکه نمایشخانگی است درحالیکه در تلویزیون هم محبوبیت زیادی دارید، مخصوصا در سریال پایتخت. بین این دو رسانه چرا سراغ شبکه نمایش خانگی رفتید؟
مخاطب، رکن اصلی شناخته شدن و بودن یک بازیگر است. تا وقتی که تماشاگر ما را ببیند و دوست داشته باشد میتوانیم فعالیت کنیم. بله من تلویزیون را کنار گذاشتهام، مگر هنوز هم کسی تلویزیون نگاه میکند؟ تا جایی که من میدانم آمار مخاطبان تلویزیون خیلی ریزش کرده و بهنظر میرسد از این به بعد هم ادامه داشته باشد. بینندگان تلویزیون کمتعداد شدهاند و آنها هم فقط برنامههای خاص و پرطرفداری مثل مسابقات ورزشی یا اخبار را نگاه میکنند.سریالهای تلویزیونی دیگر مثل سابق مورد توجه قرار نمیگیرند. درباره سریالی مثل «پایتخت» ماجرا متفاوت است. پایتخت تبدیل به برندی در تلویزیون شده و از سالها قبل بیننده پیدا کرده است.سریال دیگری در این سالها ساخته نشده که تا این اندازه با استقبال مواجه شود.
این یعنی قرار نیست دیگر شما را در قاب تلویزیون ببینیم؟
فعلا نه. فعلا هیچ علاقهای به حضور در تلویزیون ندارم و برایم جذابیتی ندارد؛ با اینکه فکر میکنم تلویزیون رسانه مردم است و من نسبت به مردم احساس دین میکنم.
«ساخت ایران» چه ویژگیهایی داشت که بازیگری در آن را پذیرفتید؟
عوامل حرفهای، کارگردان خوب و تهیهکنندگان معتبر برای تصمیمگیری درباره حضور در یک کار کافی است. ساخت ایران هم این ویژگیها را داشت و من تصمیم گرفتم بازی در آن را تجربه کنم.
شما روزنامه میخوانید؟
گاهی روزنامه میخوانم اما بیشتر وقتها اطلاعات و اخبار را از فضای مجازی پیگیری میکنم.
حتما شما هم مثل همه مردم از مشکلات اقتصادی و نگرانیها برای آینده باخبر و با آن درگیر هستید. فکر میکنید مردم هم نقشی در بهتر شدن شرایط دارند؟
من فکر میکنم نباید شعار بدهیم، تا جایی میتوانیم خودمان حالمان را خوب کنیم و از جایی به بعد دیگر کنترل مسائل دست ما نیست. وقتی قیمت دلار ناگهان بالا میرود من چه کاری میتوانم بکنم؟ تنها وظیفهام این است که مثلا دلار نخرم تا دلالی اتفاق نیفتد. حالا هرقدر هم بگویند این گرانیها حباب است دردی از من دوا نمیشود. گاهی فکر میکنم کمدیترین سریال، اظهارات بعضی مسئولان درباره مشکلات اقتصادی است و لازم نیست ما فیلم و سریال کمدی بسازیم. دست روی هر چیزی که میگذاریم با افزایش قیمت مواجهیم و همه هم با خونسردی میگویند اگر امروز نخری فردا گرانتر میشود! از این کمدیتر؟
کار بعدیای که از شما میبینیم کدام است؟
فیلم «آشفتگی» فریدون جیرانی را بازی کردهام که در جشنواره فیلم فجر امسال پخش خواهد شد. مشغول بازی در نخستین فیلم سینمایی مجید صالحی در کنار رضا عطاران و امیر جعفری هستم؛ضمن اینکه برنامهریزی برای ساخت و کارگردانی دومین فیلم سینماییام را هم شروع کردهام.