سیر نزولی ترانهها
عبدالجبار کاکایی/ شاعر و ترانهسرا
موضوعی که اینروزها درباره موسیقی مطرح میشود، این است که نهتنها در ایران بلکه در سطح جهان تعداد آلبومها رو به تقلیل میرود. از این رو ترانههای جدید بیشتر در فضاهای مجازی و شبکههای اجتماعی شنیده میشوند. چیزی که به ویژه در کشور ما دیده میشود این است که ترانه به سمتوسویی میرود که فقط بتواند در اجتماعات، کلوپها و کنسرتها قابل عرضه باشد. در کشور ما که به دلایل مختلفی موسیقی عقبتر از موسیقی کشورهای درحال توسعه است، رویکرد زیادی به سمت موسیقی پرهیجان، ریتمیک و شاد وجود دارد. این موضوع علاوه بر اینکه از تنوع کارهای عرضهشده میکاهد، موجب میشود کیفیت کارهای ارائهشده نیز آسیب ببیند.
در واقع تولیدکنندهها ترجیح میدهند سراغ ملودیهای ساده و تکراری بروند. چنین روندی از شأن و ارزش کلام در این نوع آثار میکاهد. آلبومهای فاخر باکلام تاثیرگذار جای خود را به آثار کنسرتی میدهد که در آنها کلام کیفیت نازلی دارد.
سبکی از ترانهها با تولید انبوه عرضه میشود که در آنها نشانهای از ادبیت وجود ندارد. ذهن خلاق و شاعرانه در ترانهها مشهود نیست. موضوعات آنها کلیشهای و کلام آنها برگرفته از ادبیات چترومها و دیالوهای تلگرامی است. احساسات نازل و دمدستی توسط کسانی که بیش از آنکه سراینده باشند نوازنده و آهنگسازند شکل ترانه میگیرند. در این آثار صورتبندی و تالیف درست و موسیقیایی کلام وجود ندارد. با حذف ارکان اصلی جمله در این ترانهها، اثر رابطه عقلانی خود را از دست میدهد.
به نظر میرسد تا طراحی قابلتوجهی برای موسیقی وجود نداشته باشد و عزم جدی برای نجات ترانهها از این ورطه شکل نگیرد، وضعیت به همین منوال ادامه خواهد یافت.