• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
دو شنبه 12 شهریور 1397
کد مطلب : 29108
+
-

راه‌حل عبور از بحران‌های امروز

در نشستی،کارگزاران دولت هاشمی‌رفسنجانی و چهره‌های اعتدال و توسعه نسخه‌هایشان را برای عبور از چالش‌ها و بحران‌ها مرور کردند

میزگرد
راه‌حل عبور از بحران‌های امروز

محسن تولایی | خبرنگار:

بدنه مدیریتی دولت حسن روحانی این روزها چارچوب‌های تئوریک دولت آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی را در حل‌ و فصل مسائلی که به گفته آنها سر به بحران گذاشته‌اند، یادآوری می‌کند. التهابات ارزی و تحریم‌های آمریکا اندیشه آنها را به چالش کشیده است و عقبه فکری احزاب کارگزاران و اعتدال و توسعه معتقدند برخی رویکردهای اقتصادی و سیاست خارجی ایران در گذر سال‌ها همچنان محل اختلاف هستند. به‌روز نشدن تعاریف جایگاه ایران در نظام بین‌الملل و اقتصاد غیرتولیدی و متورم همچنان ویژگی‌های اصلی چنین ساختاری هستند و فشارهایی را بر ایران تحمیل می‌کنند. نقطه‌‌نظرات اکبر ترکان مشاور رئیس جمهور و وزیر راه و ترابری دولت هاشمی، مجید قاسمی رئیس بانک مرکزی دولت موسوی و مدیرعامل فعلی بانک پاسارگاد، حسین علایی مدیرعامل سابق شرکت هواپیمایی آسمان و اولین فرمانده نیروی دریایی سپاه و بالاخره فریدون وردی‌نژاد مشاور رئیس جمهور و مدیرعامل پیشین خبرگزاری ایرنا را که اخیرا به مناسبت سالگرد تولد آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و در پنل اختصاصی همایش عبور از بحران و توسعه ایران در حسینیه شماره 2جماران مطرح شد
 می‌خوانید.

اکبر ترکان: اینکه گفته می‌شود برخی مسائل در کشور بحرانی شده‌اند درست است؛ به نقل از اقتصاددانان صاحب‌نام کشور عرض می‌کنم که نخست بحران آب داریم. سفره‌های آب زیرزمینی و هر آنچه مرتبط با آن شنیده‌ایم، همه معتقدند یک موضوع بحرانی است. دوم موضوع محیط‌زیست است که همه می‌گویند موضوعی بحرانی است. بخشی از این اتفاق به تغییرات اقلیمی در سراسر دنیا مربوط می‌شود و بخشی از آن هم ناشی از شیوه مدیریت ما در مسائل زیست‌محیطی است. شاید دسته بعدی مسئله انرژی باشد، چه انرژی از نوع انرژی‌های اولیه، مثل انرژی‌های فسیلی یا انرژی‌های ثانویه، مثل برق. رفتار ما با انرژی رفتاری منصفانه نیست و از نوعی است که انرژی را تبدیل به ثروت نمی‌کند. ما بیش از حد استانداردهای جهانی مصرف انرژی داریم ولی از انرژی مصرف‌شده ثروت خلق نمی‌شود. چالش بعدی که همه روی آن انگشت گذاشته‌اند صندوق‌های بازنشستگی است؛ چرا که میلیون‌ها بازنشسته با شرایطی مواجه هستند که مستمری آنها به‌نوعی به بودجه عمومی دولت متصل است، نه به صندوق‌هایی که باید خودگردان می‌بود و با این صندوق‌ها مستقل از بودجه دولت باید بازنشستگان را اداره می‌کردند. بحران بعدی ما بحران بانکی و نظام بانکی است که بسیاری از مسائل دیگر ما از اینجا نشأت می‌گیرد. این مسائل آیا در این سال‌ها روی میز آمده است یا نه؟ بله. این مسائل بحرانی همواره روی میز نظام تصمیم‌گیری کشور بوده‌اند و همه به‌صورت جدی نسبت به بحران‌ها ابراز نگرانی کرده‌اند، ولی نظام تصمیم‌گیری کشور به‌دلیل مجموعه‌ای از شرایط محیطی و شرایط درونی آمادگی تصمیم‌گیری نداشته و این مسائل بحرانی همچنان روی میز مانده‌اند. ما با مسئله آشنا شده‌ایم ولی تصمیم نگرفته‌ایم. چالش‌های اساسی‌ای که امروز مسائل مردم را بسیار زیاد تحت‌تأثیر قرار داده‌اند، بازارهای مختلف و عدم‌تعادل بازارهاست؛ عدم‌تعادل بازار ارز، عدم‌تعادل بازار پول، عدم‌تعادل بازار کار و عدم‌تعادل بازار کالا. عدم‌تعادل بازارها چالش‌های امروز کشور ما هستند که در چند‌ماه اخیر موجب شده‌اند معیشت مردم به‌شدت تحت‌تأثیر قرار بگیرند و یکی از نمودهای بیرونی آن قیمت ارز و بازار ارز است. مردم یک‌مرتبه دیدند بازار ارز ظرف چند‌ماه به 3تا 4برابر رقم اصلی جهش یافته است. اینجا باید رجوعی به بازار ارز داشته باشم و توضیح بدهم که چگونه است. به‌رغم همه دلایلی که در رسانه‌ها گفته شده و همه آنها را باید یکی‌یکی مورد بحث قرار داد، علت اصلی جهش قیمت ارز افزایش نقدینگی کشور از 600هزار میلیارد تومان به هزار و 530هزار میلیارد تومان در پایان سال گذشته است، یعنی نقدینگی کشور بیش از 5/2برابر نسبت به سال92 افزایش یافته است و امروز نقدینگی کشور از هزار و530هزار میلیارد تومان نیز بیشتر است. وقتی نقدینگی کشور 2/5برابر می‌شود، نباید تعجب کنیم که رابطه نسبی دلار و ریال نیز 3برابر شده است. اما چرا نقدینگی کشور 2/5برابر شده است؟ شاید ناشی از آن است که نظام بانکی ما سپرده‌هایی از مردم در اختیار دارد که به این سپرده‌ها 20درصد سود می‌دهد ولی این سپرده‌ها خلق ارزش نمی‌کنند و در جریان چرخه تجاری نیستند، 7درصد سود ایجاد می‌کنند ولی 20درصد سود پرداخت می‌کنند. خیلی از سطوح عالی کشور مسائل را می‌دانند ولی چون تصمیم‌گیری سخت است دست به آنها نمی‌زنند.

حسین علائی: ما باید نگاه حل مسئله به مشکلات داشته باشیم.  اگر اسم بحران بر مسائل‌مان نگذاریم شاید بهتر باشد بگوییم 3تامسئله بزرگ در کشور داریم که باید برای اینها تصمیم گرفت. یکی از مسائل مهم این است که ما در دنیای فعلی به روابط بین‌الملل چگونه نگاه می‌کنیم و جایگاه خودمان را در جهان چگونه تعریف کرده‌ایم. ما چگونه می‌خواهیم در جهانی که آمریکایی‌ها به‌دنبال حاکمیت واحد هستند و بسیاری از کشورها را مدیریت می‌کنند زندگی کنیم؟ فکر می‌کنم یکی از مسائلی که در ذهن آقای هاشمی بود این بود که ما چگونه می‌خواهیم موضوع آمریکا را حل کنیم. چه راه و روشی برای حل این موضوع داریم؟ آمریکایی‌ها به‌طور دائم برای ما بحران می‌سازند و اکنون نیز ترامپ به‌دنبال ایجاد بحران در ایران است و از برجام خارج شده تا فضای جدیدی را به‌وجود بیاورد. الآن نیز یکی از مسائل مهم این است که باید تئوری‌های گوناگونی برای حل این مسئله ارائه شود و ما مشخص کنیم چگونه می‌خواهیم این موضوع را حل کنیم و چگونه می‌خواهیم جایگاه خودمان را در جهان تعریف کنیم و از ابزار دیپلماسی برای ارتقای جایگاه ایران استفاده کنیم. مسئله بسیار مهم دیگر مسئله اقتصاد است. در هر دوره ریاست‌جمهوری نقدینگی ما نسبت به اول آن دوره 3برابر شده است. در همه دوران‌ها چنین اتفاقی افتاده است. به‌جای اینکه نقدینگی به خدمت تولید بیاید، چون مدیریت نمی‌شود، تبدیل به یک سیل بنیان‌برافکن می‌شود که اگر رها شود یک‌دفعه قیمت ارز را به 3برابر افزایش می‌دهد. یکی از دغدغه‌هایی که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی قبل از‌فوت‌شان مکرر در حضور ما مطرح می‌کردند این بود که چرا ما نقدینگی بزرگی در اختیار داریم ولی کارخانجات ما مشکل کمبود نقدینگی دارند. من فکر می‌کنم یکی از مسائلی که ایران را دچار بحران می‌کند نگاه به اقتصاد است. ما هنوز تکلیف خودمان را از نظر نخبگی نسبت به اقتصاد مشخص نکرده‌ایم. آیا اقتصاد آزاد و رقابتی را می‌پذیریم؟ اقتصاد دولتی را تا چه حد قبول داریم و چگونه می‌خواهیم عمل کنیم؟ یارانه‌ها که یکی از بزرگ‌ترین معضلات کشور است در دولت کسانی که اعتقادی به اقتصاد یارانه‌ای ندارند ادامه پیدا می‌کند. تصمیمات غلطی که قبلا گرفته شده و همچنان ادامه دارد. شاید علت این مسئله این باشد که نگاه به اقتصاد هنوز میان نخبگان به اجماع نرسیده است. آقای هاشمی به‌دنبال ارائه دیدگاهی بودند که بتوان در این مسیر حرکت کرد. در دوران سازندگی کنارگذاشتن نظام جیره‌بندی زمان جنگ که به‌اجبار اتفاق افتاده بود یکی از معضلات بزرگ بود که آقای هاشمی توانستند بخشی از آن را حل کنند و بخشی از آن باقی ماند. واقع‌گرایی و فهم درست از مسئله 50درصد از راه‌حل آن است. هاشمی رفسنجانی جزو شخصیت‌هایی بود که بیشترین دیدارها را با افراد مختلف داشت تا در مورد هر مسئله‌ای ارزیابی شخصی داشته باشد.

مجید قاسمی: در شرایط حساس جنگ و به‌خصوص زمانی که بنده رئیس بانک مرکزی در سال65 شدم، قیمت نفت به 4دلار و 80سنت رسیده بود، به‌طوری که درآمدهای ارزی سال65 به عدد 5میلیارد و 700میلیون دلار رسید و در همان شرایط ما 5میلیارد دلار برای دفاع‌مقدس هزینه کردیم و برای بقیه کشور بیش از 700میلیون دلار امکانات نداشتیم. شجاعت و صلابت در تصمیم‌گیری‌ها باعث مدیریت شرایط می‌شد. در سال62 که هنوز رئیس بانک مرکزی نشده بودم و بحث کمیته تخصیص ارز مطرح بود و بنده دبیر آن کمیته بودم، ما در دولت به این جمع‌بندی رسیده بودیم که با 12میلیارد دلار سال مالی را ببندیم و در حد12میلیارد دلار بیشتر تخصیص ارز ندهیم. در جلسه شورای اقتصاد بودیم که آقای هاشمی وارد شدند. ایشان به‌علت حساسیت موضوع وارد شدند و گفتند اگر قرار است سال62 را با 12میلیارد دلار ببندیم من ترجیح می‌دهم که ما تنگه هرمز را ببندیم. اگر قرار است ما نتوانیم نفت صادر کنیم و محدودیت داشته باشیم، ما خودمان تنگه هرمز را می‌بندیم. بنا شد به اصرار ایشان سطح تخصیص ارز را بالا ببریم و در مرحله اول تا 18میلیارد دلار تخصیص ارز دهیم، کما اینکه تلاش‌های وزارت نفت در آن مقطع توانست بالغ بر 22میلیارد دلار در این کشور درآمد ارزی ایجاد کند، درحالی‌که اگر ما می‌خواستیم 12میلیارد دلار را اعمال کنیم، با محدودیت‌هایی مواجه می‌شدیم که زندگی مردم بسیار سخت می‌شد. می‌خواهم بگویم در شرایطی که تصمیم‌گیری‌ها نیاز به جسارت و شجاعت داشت، آقای هاشمی به هیچ‌وجه از عدد 100نمره کمتری نمی‌آورد. همه ما می‌دانیم که استقراض بعد از پیروزی انقلاب اسلامی امری مذموم بود و بحث راحتی نبود، حتی در زمان تصویب برنامه اول توسعه اقتصادی روی جمله‌ای درخصوص استقراض بحث داشتیم. بعد از ریاست‌جمهوری آقای هاشمی من قائم‌مقام وزیر نیرو بودم و برای سد کارون3 با ژاپنی‌ها مذاکره می‌کردم تا بتوانیم وام ارزان‌قیمت تهیه کنیم. درنهایت ژاپنی‌ها موافقت شفاهی خودشان را اعلام کردند و گفتند شما باید درخواست کتبی‌تان را ارائه دهید. درخواست کتبی می‌توانست شرایط تبلیغات را علیه جمهوری اسلامی فراهم کند. من خدمت آقای زنگنه وزیر وقت نیرو مسئله را مطرح کردم و قرار شد خودم خدمت آیت‌الله هاشمی توضیح دهم. من برای آقای هاشمی توضیح دادم که ما مذاکرات را انجام داده‌ایم و حالا به مرحله‌ای رسیده است که باید نامه کتبی بنویسیم و چون این انعکاس بین‌المللی خواهد داشت، ما در وزارت نیرو قادر به تصمیم‌گیری نیستیم و راهنمایی جنابعالی مورد نیاز است. چهره برافروخته و اشک‌های حلقه‌زده در چشم‌های آقای هاشمی را هنگام پاسخ به درخواستم فراموش نمی‌کنم. داشتم فرمایشات ایشان را یادداشت می‌کردم که دیدم صدای ایشان می‌لرزد. ایشان به این جمله رسیده بود که صدایشان می‌لرزید: من آبروی خودم را برای سازندگی این کشور گذاشته‌ام. هیچ تردیدی نکنید و به این کار اقدام کنید.

فریدون وردی‌نژاد: روابط سیاسی امروز کشورها با یکدیگر مبتنی بر 2موضوع است، نخست سود و تأثیر چگونگی این رابطه بر اقتصاد کشورها و دوم همکاری‌هایی که آنها می‌توانند در سطح بین‌المللی برای پیشرفت داشته باشند. اگر امروز به مسئله رابطه ایران با سایر کشورها نگاه کنیم، متوجه می‌شویم برخی از کشورها صاحب صنعت هستند و می‌توانند در کشور ما سرمایه‌گذاری کنند و برخی از کشورها بازار کالا و خدمات ما خواهند بود. بنابراین سرمایه‌پذیری یا سرمایه‌گذاری در خارج از کشور و نحوه تعامل با سایر کشورها یکی از نکاتی است که بر اقتصاد و چگونگی زندگی مردم و سفره آنها تأثیر دارد. مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی بعد از جنگ که سکان سازندگی کشور را در دست گرفتند به‌دنبال دیپلماسی‌ای بودند که یک موازنه و تعامل مؤثر و سازنده با بازیگران جهانی داشته باشیم و سعی می‌کردند که در این ارتباط دیپلماتیک و سیاسی با سایر کشورها چند اصل را دنبال کنند: نخست تقویت همکاری با همسایگان و ایجاد اقتصاد مشترک و خوشه‌های اقتصادی همسان با همسایگان بود، دوم تعامل اقتصادی با کشورهای دولتمردی که صاحب صنعت، تکنولوژی و سرمایه بودند، سوم نگاه به کشورهای آسیایی و چهارم تنش‌زدایی با غرب و اروپا و متنوع ساختن گزینه‌های سیاسی ما در روابط خارجی که به ما قدرت چانه‌زنی در مقاصد سیاسی و گفتمان‌های سیاست خارجی را بدهد. به تعبیری به‌خصوص بعد از جنگ سیاست‌های دوران سازندگی مرحوم هاشمی رفسنجانی رویکردی واقع‌گرایانه در سیاست خارجی بود که مبتنی بر گفتمان اقتصادمحور و سیاست‌ورز بود. این گفتمان توسعه مشارکت داخلی و نقش بنگاه‌های اقتصادی را تقویت می‌کرد. خصوصی‌سازی اقتصاد را با تکیه بر جذب تکنولوژی و جذب سرمایه خارجی دنبال می‌کردند و گرفتن وام را نقطه‌ای منفی تلقی نمی‌کردند. توسعه تعامل با کشورهای آسیایی و نگاه به شرق یکی از ویژگی‌های آن دوران و تقویت مناسبات خارجی با ‌مداخله‌نکردن در امور سایر کشور جزو رویکردهای ایشان بود. بنابراین همکاری واقع‌بینانه‌ای که مبتنی بر پرهیز از تنش و تندروی در سیاست خارجی بود موجب یک‌سلسله رفاقت‌ها و همکاری‌ها به‌ویژه در سطح منطقه بود که این همکاری‌ها و روابط شخصی مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی توانست اقدامات زیادی از کشورهای همسایه را همپو و هم‌جهت با روند سازندگی کشورمان کند. سیاست‌های آشتی‌جویانه و تقویت مناسبات تجاری در سطح منطقه تأثیراتی گذاشت که این تأثیرات دیپلماسی دوران سازندگی بود. من محوربندی چنین دیپلماسی‌ای را بیان می‌کنم؛ اول تقویت بنگاه‌های اقتصادی و روان‌شدن بخش خصوصی در روابط اقتصادی و تجاری در منطقه آسیا و در سطح بین‌الملل، دوم بهبود فعالیت‌های اقتصادی در حوزه خدمات مالی و بانکی و سوم تشویق سرمایه‌گذاری خارجی در حوزه اقتصاد داخلی. ما امروز درگیر این مسئله هستیم که بالاخره علاقه‌مند به پذیرفتن سرمایه خارجی هستیم یا خیر؟  اگر علاقه‌مند هستیم باید اسباب و لوازم و الزامات این پذیرش را فراهم کنیم؛دریافت وام‌های بلندمدت و قرض‌های خارجی، توسعه مناطق ویژه و آزاد در سراسر کشور، فعال‌سازی توسعه و نوسازی بازار بورس و توجه به ایرانیان خارج از کشور. در دوره مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به برگرداندن متخصصان مقیم خارج از کشور و سرمایه‌های ایرانی‌ها به‌عنوان یک نقطه قوت نگاه می‌شد و همچنین اولویت‌بخشی به همکاری‌های آسیایی. بر این اساس اگر بتوانیم سیره آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را خلاصه کنیم و رویکرد مدیریتی ایشان را درنظر بگیریم رویکرد ایشان رشدمحور در محیط داخلی و بسط محور در محیط خارجی بود. براین اساس شاید همچنان الگوهای دوران سازندگی مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی همین امروز نیز بتواند در وضعیت ما قابل پیاده‌کردن باشد.

این خبر را به اشتراک بگذارید