فرهنگ بر و بچه‌های ترون

برگرفته از کتاب فرهنگ بروبچه های ترون
نوشته مرتضی احمدی

  رَدّ کار: دنبال کار، پی کار، در تعقیب کار.

  رُس: رمق، نا، توان، نیرو.

  زار و نزار: رنجور، افسرده، پژمرده.

  زبر و زرنگ: تر و فرز، چست و چالاک، زرنگ و فعال.

  صاف و ساده: بی‌آلایش، بی‌شیله پیله، بی‌کلک، پاک‌دل.

  صرف نداشتن: منفعت نداشتن، سودده نبودن.

  طاقباز: به پشت روی زمین دراز کشیدن، رو به سقف.

  طفره رفتن: سردواندن، تعلل کردن، کوتاهی کردن.

  سابقه‌دار: خلافکار، مجرم، گناهکار، سوءپیشینه‌دار.

  ساده‌دل: بی‌ریا، بی‌مکر و حیله، بی‌شیله پیله.

  شاخ درآوردن: بهت‌زده شدن، تعجب زیاد.

  شارلاتان: پشت هم‌انداز، زبان‌باز، شیّاد، حقه‌باز، متقلب.

  عارض: عریضه‌دهنده، شاکی، دادخواهی‌کننده، معترض.

  عاشق‌کُش: معشوقه بی‌وفا، رقیب‌نواز، جفاپیشه.

  غَبغب: گوشت زیر چانه.

  غر زدن: فریفتن، گول زدن، خام کردن، فریب دادن.

  فَت و فراوان: بسیار فراوان، زیاد، وفور.

  فحش و فضیحت: بددهنی، آبروریزی، رسوایی و بدنامی.

  قابل نبودن: بی‌اهمیت بودن، بی‌ارزش بودن.

  قابله: ماما، پزشک زنان و زایمان.