ماجرای واسونکهای شیرازی
واسونکها در کنار حافظخوانی، سعدیخوانی خوشنشینی و فالودههای خوشطعم بخشی از هویت شیراز را تشکیل میدهند
سعید اداک/خبرنگار
ترق و توروق ترکیدن اسپندها روی زغال سرخ شده شروع میشود. صدای کل کشیدن زنها از لای درها و روی دیوارها به درون خانه اهل محل سرازیر میشود تا همه را خبردار کند. نوای دایرهها و واسونکهای شیرازی هم شروع میشود تا شیرینترین فصل مشترک خاطرههای شیرازیهای دلخوش تکرار شود. خاطرههایی که با واسونک یا همان شادیانههای شیرازی رنگآمیزی میشوند و در کنار حافظخوانی، سعدیخوانی، خوشنشینی و فالودههای خوشطعمشان بخشی از هویت شیراز را تشکیل میدهند. بیشترین رنگ و لعاب شادیهای مردم شیراز از همین موسیقی واسونکهاست.
واسونکهای عروسی
دامون ششبلوکی، که از موزیسینهای قشقایی و از پژوهشگران موسیقی فارس محسوب میشود، درباره واسونکها به همشهری میگوید: در گذشته مراسم عروسی چند روز طول میکشید و مراحل مختلفی داشت که برای هر یک از بخشهای آن مانند خواستگاری، حنابندان، حمام داماد، حمام عروس و در نهایت جشن عروسی، موسیقی، ملودی و شعرهای مخصوصی خوانده میشد. البته واسونکها در مناسبتهای دیگری مانند نوروز، چهارشنبهسوری، جشنهای باستانی و گاه جشنهای مذهبی هم کاربرد زیادی داشته است.
در فرهنگ قشقایی، اشعار هفتهجایی وجود دارد که به آنها آسانک گفته میشود و معادل آن در بین آذریها «بایاتی» است. ششبلوکی با اشاره به آسانک قشقایی درباره ریشه کلمه «واسونک» اظهار میکند: امکان دارد کلمه واسونک در تبادل فرهنگی با قشقاییها و از کلمه آسانک گرفته شده باشد. اشعار این واسونکها هم بیشتر فولکلور است که سینه به سینه منتقل شده. این اشعار از سوی خوانندههای هر جشن به صورت بداهه سروده میشده است و به طور طبیعی اشعار بداههای که قالبهای بهتری داشتند، ماندگار میشدند. در دوران معاصر، بیژن سمندر نقش مهمی در گردآوری، تدوین و سرایش اشعار فولکلور شیراز داشت.
تفاوت با موسیقی دستگاهی
واسونکها از نظر فواصل موسیقایی و پردهبندیها چندان با موسیقی ردیف دستگاهی ایرانی تفاوتی ندارند و بیشتر ملودیها، آکسانگذاریها، کششها، نوع زبان و گویشی که به کار میرفته موجب میشده است موسیقی خاص شیرازی قابل تشخیص باشد. دامون شش بلوکی در این باره میگوید: موسیقیای که در این زمینه اجرا میشد از سازبندی رایج موسیقی ایرانی آن دوران بهره میگرفت. برای مثال از ویولن و کلارینتی که ایرانی نواخته میشده در کنار سایر سازهای ایرانی مانند تار، کمانچه، تنبک و دایره استفاده میشد. تفاوت این موسیقی هم با موسیقی ردیف دستگاهی به واسطه آکسانگذاریها و طبقهبندیهای شعری از نظر جملهبندیها و کششها بود.
او با بیان اینکه واسونکها علاوه بر داشتن بخشهای عمومی از بخشهای دیگری که فقط زنانه بوده هم تشکیل میشده است، میافزاید: این دسته از شادیانهها طی عروسیها و در بخشهای مختص حضور زنان اجرا میشده است. در این حوزه یکی از زنها که خوشصداتر بود و میتوانست با ساز دایره هم ریتمهایی را اجرا کند، برخی از واسونکها را میخواند. این زن اگر از تواناییهای بیشتری برخوردار میبود در مراسم عروسی اشعاری را هم به صورت بداهه اجرا میکرد. در چنین مراسمی همه حاضران مانند یک ارکستر، بخش کوبهای و همخوانی را همراهی میکردند.
تاثیر اقوام کوچنده بر موسیقی شیراز
شیراز از معدود شهرهای کشورمان محسوب میشود که موسیقی خاص دارد و متاثر از بده بستان با اقوام مختلف شکل گرفته است. دامون ششبلوکی توضیح میدهد: بارها و بارها بخشی از پژوهشهای موسیقی، سهوا یا بدون مطالعه بر اساس مرزبندیهای کشوری و سیاسی صورت گرفت که کاملا با مرزبندیهای فرهنگی متفاوت است. برای مثال در بسیاری از جشنوارههای موسیقی از موزیسینهای استان دعوت میشود و میگویند فلان گروه از ایلام به اجرا میپردازد در صورتی که موسیقی ایلام از موسیقی اقوام کرد، لر و لک تشکیل میشود. یا مثلا بخشهایی از موسیقی بلوچستان، پاکستان، کشمیر و هند در یک قالب قرار میگیرند و ما نمیتوانیم به موسیقیای که در بلوچستان ایران اجرا میشود، صرفا ایرانی بگوییم و به موسیقیای که در پاکستان اجرا میشود پاکستانی.
او با بیان اینکه شیراز رپرتوار مستقل خودش را دارد، میگوید: موقعیت جغرافیایی و استراتژیک شیراز به گونهای است که اقوام مختلفی در این جغرافیا رفتوآمد دارند. به عنوان نمونه در محدوده استان فارس ایلات بزرگی مانند قشقایی داریم که یک فاصله 900 کیلومتری را در کوچشان طی میکنند. یعنی در جنوب اصفهان با فرهنگهایی بده بستان دارند و وقتی از آنجا به سمت کهگیلویه و بویراحمد، بوشهر، منطقه دشتی، دشتستان، خوزستان و فارس میآیند با فرهنگهای مختلف تماس برقرار میکنند. همچنین لرهای ساکن استان فارس را داریم. البته مجموعه فارس پیش از انقلاب اسلامی شامل بویراحمد و لرهای آنجا هم میشد و همچنین از مجاورت با موسیقی بندرنشینها مانند بوشهر هم تاثیر گرفته است.
رد پای ردیف دستگاهی
در فارس علاوه بر اقوام کوچنده، مناطقی وجود دارد که موسیقیشان ریشه در موسیقی ردیف دستگاهی ایران دارد و خودشان هم از موسیقیهای متنوعی برخوردارند. دامون ششبلوکی در این باره عنوان میکند: درباره مناطق مختلف فارس میتوان به حوزه استهبان یا همان سابونات اشاره کرد که در آنجا آوازهایی معروف به سابوناتی وجود دارد. در خود استهبان گویشهای بسیار متنوعی وجود داشته که بیشتر آنها از بین رفته است.
این پژوهشگر درباره سایر بخشهایی که در شکلگیری موسیقی خاص شیراز اثر داشتهاند، میافزاید: در کنار دریاچه بختگان فارس هم شاهسونها زندگی میکنند که هنوز فرهنگ و موسیقی خودشان را دارند و بر موسیقی شیرازی تاثیر داشتهاند. همچنین منطقه جهرم که منطقهای تاریخی محسوب میشود در این زمینه اهمیت دارد. در واقع بخش مهمی از دوران شکوفایی موسیقی ایران در این منطقه وجود داشته است. به اذعان بسیاری از بزرگان موسیقی کشورمان، رد پای اولیه موسیقی ردیفی را باید در این جغرافیا جستوجو کرد.
نقش کولیها و یهودیها
بخش مهمی از موسیقی ایران که هیچگاه به صورت دقیق مورد تحقیق و بررسی قرار نگرفت، موسیقی کولیهاست. ششبلوکی درباره تاثیر کولیها بر موسیقی شیراز هم میگوید: کولیها در فارس و در میان قشقاییها با عنوان «چنگیها»، در بویراحمد با عنوانهای «مهترها» و در خود شهر شیراز هم با عنوان «کولیها» شناخته میشدند. این موزیسینهای دورهگرد که از شأن اجتماعی خوبی هم برخوردار نبودند تقریبا در همه ایران و از جمله شیراز بر موسیقی مناطق مختلف تاثیر گذاشتهاند.
وی میافزاید: اما آنچه در سده اخیر به عنوان موسیقی شیرازی مشهور و با سازهای ویولن، تار، تنبک و کمانچه اجرا میشود عمدتا شامل موسیقیها و ملودیهایی است که از سوی یهودیها اجرا میشده و از مهمترین این گروه موزیسینها میشود به شکر شیرازی اشاره کرد. مهمترین عاملی که نقش موزیسینهای یهودی را در شیراز پررنگ کرده علاوه بر نبوغ این افراد، اکراه داشتن مسلمانها از فعالیت در عرصه موسیقی است. نوازندگی و خوانندگی چندان کار پسندیدهای در میان مسلمانها محسوب نمیشده و آنها فرزندانشان را از پرداختن به موسیقی به طور جدی منع میکردهاند. البته این در حالی است که بسیاری از همان منعکنندگان خودشان از شنیدن موسیقی لذت میبردند. مرتضی خان نیداوود موسیقیدان کشورمان هم جزو همین یهودیان بوده است. حتی طی تحقیقاتی که من انجام دادهام، حدود 100 سال قبل یکی از ملاکهای بزرگ شیراز تعدادی نوازنده تار یهودی را از مناطق مختلف به شیراز آورده تا به آموزش موسیقی بپردازند و همین موضوع هم موجب تاثیرگذاری آنها در بحث آموزش شده است.
ششبلوکی همچنین با اشاره به اولین استودیوهای ضبط موسیقی ایران هم اظهار میکند: یکی دیگر از نکات تاثیرگذار در موسیقی شیراز این بود که اولین استودیوهای ضبط موسیقی ایران در این شهر به وجود آمدهاند. در چنین دورهای همه مناطق، شهرها و استانهای مجاور شیراز برای ضبط موسیقیهایشان به این استودیوها میآمدند. در همین استودیوها بسیاری از ملودیها، اشعار و فرهنگهای موسیقایی مختلف با یکدیگر برخورد میکردند و بده بستانهایی شکل میگرفته است.