شورا به وعدههایش عمل کند
عباس ثابتیراد
دومین دوره انتخابات شورای شهر تهران در سال 82 برگزار شد. انتخاباتی که با بیمیلی شهروندان تهرانی روبهرو شد و گروهی به نام آبادگران توانستند تمامی کرسیهای شورای شهر تهران را بهدست آورند. همزمان با راهیابی آبادگران به شورای شهر، همین گروه سیاسی با همین نام به مجلس هفتم راه یافتند. کسی تصور نمیکرد که با آن شورای شهر و مجلس ناگهان عرصه سیاسی کشور بهمدت 8سال دستخوش اتفاقات عجیبی شود. محمود احمدینژاد محصول قطعی و البته تمام و کمال شورای شهر دوم بود. این چهره گمنام ناگهان به ساختمان بهشت راه یافت و بعد از 2سال درحالیکه اصولگرایان برای انتخابات ریاستجمهوری آماده میشدند و چهرههای نامآوری هم در میان نامزدهای ریاستجمهوری داشتند، تنها اعضای شورای شهر تهران از او حمایت کردند و او به ریاست دولت رسید. قهر مردم با صندوق در انتخابات سال 82 منجر به ظهور پدیدهای به نام محمود احمدینژاد شد. البته استیلای اصولگرایان بر شورای شهر بیشتر از هر جای دیگر کشور تداوم یافت و تا سال 96 نیز طول کشید. هنگامی که اصلاحطلبان در انتخابات سال گذشته قدرت را از دست اصولگرایان در شهرهای کشور گرفتند، شاید بیش از هر چیز، حضور گسترده طبقه متوسط شهری بود که به آنها رأی داد.
آنچه منجر به قهر مردم با شورای شهر شدهبود، به شورای اول برمیگردد. شورای اول با وجود اینکه تمام اصلاحطلب بود، درگیر مسائل حاشیهای شد و بهتدریج کام مردم را برای شکلگیری نهاد شورای شهر تلخ کرد. البته 22اسفند سال 87 هم ترور سعید حجاریان آب سردی بود بر شورای اول. انحلال شورای اول توسط عبدالوهاب موسوی لاری وزیر کشور وقت با همکاری محمد علی ابطحی رئیس دفتر رئیسجمهور وقت، آخرین شلیک به پیکر اعتماد مردم به اصلاحطلبی بود.
همه این اتفاقات باعث شد تا کشور، 8سال در اختیار فردی قرار گیرد که از شورای شهر برآمد و توسط شورای شهر حمایت شد و از بهشت به پاستور رسید.
همانطور که شهروندان تهرانی تصور نمیکردند محصول انتخاب شورای دوم فضای سیاسی کشور را تحتتأثیر قرار دهد، در زمان انتخاب شورای سوم و چهارم هم تصور نمیکردند که باغات تهران بهتدریج از بین برود و پروژههای ناکارآمد در تهران رخ دهد و البته برخی پروژههای قابل توجه هم در شهر شکل بگیرد. حالا شورای پنجم، در تهران و سراسر کشور در حال فعالیت است. همان شورایی که با حضور حداکثری شهروندان پای صندوقهای رأی انتخاب شد. یک سال از عملکرد شورای پنجم میگذرد و مردم جز همان روزی که با برگهای در دست پای صندوقهای رأی رفتند، دیگر ارتباطی با شورای شهر تهران و شهرهای بزرگ ندارند یا ارتباط اندکی دارند.
اعضای شورای شهر در طول یک سال گذشته تلاش کردهاند تا تهران و معضلات و مشکلات آن را بیشتر بشناسند. بنابراین در طول 3سال آینده فرصت دارند تا از شعارهای انتخاباتیشان پاسداری و وعدههای روزهای انتخابات را عملی کنند. قطعا در اینگذار شهروندان هم باید فعالیت اعضای شورای شهر را بیشتر زیرنظر بگیرند. اگر این شورا، شورای شفافیت است، اگر اعضای آن سخن از مبارزه با فساد و شهر شیشهای میکنند، قطعا باید پاسخگوی شهروندان باشند.
وظیفه شورای شهر عمل به وعدههایش است و وظیفه ما شهروندان هم بررسی عملکرد و دریافت پاسخ از آنها. اگر این روند رخ ندهد، شاید در 1400 همان اتفاقی رخ دهد که در 1382 شاهد آن بودیم. به تعبیر محسن هاشمی رفسنجانی رئیس شورای شهر تهران، شورای پنجم را میتوان شورای مردم نامید؛ چرا که تاریخ سازترین رای به این شورا داده شد. حال همه شهروندان نیازمند صیانت از آرایشان هستند و اعضای شورا هم ملزم به پاسخگویی بیشتر.
شورا در کلام امام خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران
لزوم تأسیس شوراها
«این شوراها باید باشد در شهرها، بعد هم در سایر نقاط انشاءالله تأسیس بشود و سرنوشت هر شهرستانی، هر شهری که آن شوراها در آن هست با خود این شوراهاست، که از طرف مردم تعیین میشوند افرادش.»