باغ معترض میوه داد
باغ سنگی، میراث درویشخان اسفندیارپور در شهرستان سیرجان، سالانه میزبان صدها گردشگر است
وحید استرون/ کرمان - خبرنگار:
عصرها که آفتاب گرم کرمان خود را پشت دشتها پنهان میکند و باد با سرعت از دشتها میگذرد، از باغ مشهور روستای میاندوآب صدای به هم خوردن سنگها به گوش میرسد. باغی که در آن از برگهای سبز و زرد خبری نیست و درختان به جای برگ، بار سنگ دارند. باغی که در دهه 40 و 50 نماد اعتراض به وضع موجود اراضی در ایران بود و پرویز کیمیاوی، کارگردان و مستندساز مشهور ایران، در سال 1355 آن را با مستند «باغ سنگی» جاودانه کرد.
گرچه میراث درویشخان اسفندیارپور حالا به یکی از عجایب ایران تبدیل شده است، اما هنوز مردم کرمان و شهرستان سیرجان درویشخان را به خاطر دارند؛ پیرمردی که سالها قبل و بعد از اینکه درختان باغش در جریان اصلاحات ارضی خشک شد، به این فکر افتاد که چطور میتوان باغی ایجاد کرد که هیچکس توان خشک کردنش را نداشته باشد. حالا این باغ 6 گوشه با درختان منحصر به فردش که از آنها سنگ آویزان است، در 40 کیلومتری جنوب شرقی سیرجان، یکی از باغهای عجیب دنیا و سرآغازی برای هنر انتزاعی ایران است.
داستان باغ سنگی
یکی از اهالی روستای میاندوآب در کرمان میگوید: درویشخان از طایفه بچاقچی بود. همه مردان بچاقچی، یکی از طوایف اصیل سیرجان، شکارچی بودند، اما درویشخان از میانشان «هنرمند» شد. میگویند باغ سنگی هم روزگاری باغی سبز و شاداب بود و صدای پرندهها از این باغ شنیده میشد. نخستین درخت، سال 42 در این زمین تشنه در سیرجان کاشته شد. درویشخان با اینکه قادر به صحبت کردن و شنیدن نبود، هر روز به درختان میرسید تا اینکه در اصلاحات ارضی ماموران حکومتی آب را روی باغش بستند و درختانی که مانند فرزندانش بود، زرد و خشک شدند.
او میافزاید: مردم روستا را ترک کردند، اما درویشخان به فکر باغ بود. روزها مردم او را میدیدند که به کوههای اطراف میرود و سنگهای بزرگی با خود میآورد؛ کاری دشوار و باور نکردنی. تعجبآورتر اینکه در حالی که پیرمرد هیچ ابزاری برای کند و کاو نداشت، اکثر این سنگها سوراخ شده بودند.
درویشخان برای آویزان کردن سنگها به شاخه درختان لاستیکهای موجود در اطراف جادهها را جمع میکرد و میسوزاند و سیمهای آنها را جدا میکرد و در نهایت سنگهای بزرگ را از درختان آویزان میکرد. هنوز هم کسی نمیداند کشاورز این باغ بیجان، چگونه سنگهای بزرگ را سوراخ و از درختان آویزان کرد.
پیرمرد در زمانی اندک عاشق باغ جدیدش شد و برای توسعه آن تلاش کرد و به این ترتیب بدون اینکه خود بداند بزرگترین اثر هنری انتزاعی ایران را خلق کرد. اثری که حالا هر چند ثبت ملی نشده است، اما سالانه هزاران نفر گردشگر خارجی در آن قدم میزنند و به اندیشههای مردی فکر میکنند که در گوشه باغش برای همیشه خوابیده است.
از 19 فروردین سال 86 که درویشخان در 90 سالگی درگذشت، دیگر باغ او گسترش پیدا نکرد.
حال باغ سنگی خوب است
حالا با زلزلههای اخیر در کرمان، برخی از علاقهمندان، نگران سرنوشت باغ سنگی شدهاند، اما مدیر اداره حفظ و احیای اماکن تاریخی اداره کل میراث فرهنگی کرمان به همشهری میگوید: خوشبختانه برای باغ مشکلی پیش نیامده و فرزند درویشخان هم که خود از کارکنان میراث فرهنگی و گردشگری کرمان است، از باغ حراست میکند و همکاران حفاظت هم دائم به باغ سرکشی میکنند. البته درختان طی سالها زیر باران و آفتاب میپوسند و گاهی دیده میشود سنگهای آن سقوط میکند، اما این امر طبیعی است و کارشناسان میراث فرهنگی سریع آنها را مرمت میکنند.
مجتبی شفیعی با اشاره به آسفالت جاده اصلی دسترسی به این باغ توضیح میدهد: قصد داریم در کنار باغ سنگی یک فضای اقامتی بومگردی با مشارکت بخش خصوصی ایجاد کنیم. امیدواریم که این باغ تاریخی بیشتر از هر زمان دیگری میزبان گردشگران باشد.