• چهار شنبه 26 دی 1403
  • الأرْبِعَاء 15 رجب 1446
  • 2025 Jan 15
سه شنبه 30 مرداد 1397
کد مطلب : 27869
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/O6GG
+
-

یادداشت

آشتی با دنیای عروسک‌ها

آشتی با دنیای عروسک‌ها

طیبه سیاوشی/عضو کمیسیون فرهنگی مجلس

در جامعه ما جای خالی اتفاق‌هایی مانند شادپیمایی کاملا احساس می‌شود. به‌غیر از تعزیه که فرصت یافته در محیط عمومی ورود پیدا کند و موسیقی که تا حدی در این فضا حضور یافته است و امیدوار هستیم قانون‌های جدید، این هنر را محدود نکنند، باقی بخش‌های هنری ما به زندگی بخش عمومی جامعه ورود نکرده‌اند. اگر قرار باشد موارد حیاتی برای جامعه را نام ببرم، حضور هنر در کنار زندگی مردم، یکی از مهم‌ترین آ‌نهاست. از دید من تمام عرصه‌های هنری باید این فرصت را در اختیار داشته باشند که برای تمام مردم برنامه برگزار کنند.

از سوی دیگر بهترین شکل هنر برای مردم، تئاتر عروسکی است چراکه لذت‌بخش‌ترین چیزی که کودکان می‌توانند در زندگی خود لمس کنند، حضور عروسک‌هایی که آنها را در انیمیشن‌ها دیده‌اند یا درباره آ‌نها در قصه‌ها شنیده‌اند، از نزدیک است. اینکه عروسک‌ها در جامعه ما دیده شوند یا در میادینی که از قبل مشخص شده است و مراکز فرهنگی و هنری، کودکان در ارتباط مستقیم با عروسک‌ها قرار بگیرند، اتفاقی بسیار مثبت و حتی ضروری‌ است.

 امسال سومین دوره شادپیمایی جشنواره بین‌المللی تئاتر عروسکی را شاهد هستیم. از دید من باید این اتفاق را زودتر آغاز می‌کردیم اما بالاخره امسال هم فرصت بسیار خوبی در اختیار مردم جامعه ما و کودکان قرار گرفته است.

دولت باید با هماهنگی بخش‌هایی که در این زمینه تخصص دارند و پرتجربه هستند، به این عرصه ورود می‌کرد. درواقع دولت باید با نخبگان عرصه کودک و تئاتر عروسکی، ارتباط لازم را برقرار می‌کرد تا فرهنگ بومی و غنی خودمان را به‌درستی به کودکان انتقال دهیم. دولت سال‌هاست نسبت به برگزاری جشنواره بین‌المللی تئاتر عروسکی اقدام می‌کند اما متأسفانه تنها در چند روزی که این جشنواره برگزار می‌شود، نهادها و سازمان‌ها به آن توجه می‌کنند و دوباره تا 2 سال دیگر این مبحث به فراموشی سپرده می‌شود.

اگر این ارتباط در تمام طول سال وجود داشت، ما سرایت فرهنگی عروسک‌های بومی خودمان را در تمام موارد زندگی؛ از نوشت‌افزار گرفته تا نمایش‌های تلویزیونی و... می‌دیدیم اما امروز شاهد هستیم کودکان انیمیشن‌های غیرایرانی را در ذهن دارند و تقاضای خریداری لباس، لوازم‌التحریر و... با عکس شخصیت‌های این انیمیشن‌ها را دارند. باید یک حلقه ارتباطی به‌وجود بیاید تا روی بازار خرید و افکار کودکان تأثیرگذار باشد. باید این مسئله را یکی از مهم‌ترین هدف‌گذاری‌های جشنواره تئاتر عروسکی درنظر گرفت. با توجه به راه دشواری که در پیش است، این حوزه نیاز به حمایت‌های جدی دارد. البته با وجود اینکه شاهد هجمه‌های بسیار زیادی در ارائه آثار غیرایرانی و بازاری هستیم که جشنواره را  تحت سلطه خود قرار داده‌اند، زمانی‌که می‌بینیم یک گروه تئاتر نمایشی را با حضور عروسک‌های بومی و داستان‌های کهن اجرا می‌کنند، آرامش پیدا می‌کنیم که حداقل یک گروه به فکر حفظ فرهنگ کودکان و داستان‌های کودکانه این سرزمین بوده‌اند. باید عروسک‌هایی که بخشی از فرهنگ مکتوب ما هستند، حفظ شوند.

در 2 سال‌ونیم گذشته بارها و بارها اعضای کمیسیون فرهنگی اعلام کرده‌اند که رسانه ملی رسالت خود را به‌درستی انجام نداده است. قرار بود رسانه ملی یک مرکز آموزشی باشد اما این امر اصلا محقق نشده و خواست‌های فرهنگی که اکثریت جامعه به‌دنبال آنهاست، ذیل کمبود بودجه تعریف می‌شود. ساخت برنامه‌های عروسکی برای کودکان هم به همین مسئله دچار شده است؛ درحالی‌که شاهد هستیم برنامه‌ها و سریال‌هایی ساخته می‌شوند که مخاطبان زیادی را در بر نمی‌گیرند، همواره شاهد تکرار این برنامه‌ها هستیم. برنامه‌هایی که با حضور خاله‌ها برای کودکان ساخته می‌شوند هم از همین دست برنامه‌های تکراری رسانه ملی هستند. شاید شخصیت این خاله‌ها در دورانی جذابیت داشت اما الان جذابیت خود را از دست داده است.
از نظر علمی ثابت شده است که تخیل کودکان، با حضور انسان، برانگیخته نمی‌شود. کودکان دوست دارند برنامه‌هایی را که به تخیل آ‌نها نزدیک است ببینند و تنها در قالب ساخت انیمیشن یا نمایش‌های عروسکی می‌توان این امکان را در اختیار آنها قرار داد. می‌توان با تعامل با هنرمندان عرصه تئاتر عروسکی چنین برنامه‌هایی را برای کودکان ساخت و در رسانه ملی نشان داد. تولید‌کننده خارجی به‌خوبی از این امکان آگاه است اما متأسفانه در داخل ایران این نکته را به‌خوبی درک نکرده‌ایم.

در دوران کودکی من، حتی در کوچه‌ها تئاتر اجرا می‌شد و در بعدازظهرهای تابستان گروه‌های تئاتر به محل‌های مختلف می‌رفتند و تئاتر عروسکی اجرا می‌کردند که این آثار تنها سرگرمی کودکان بسیاری از اقشار مردم محسوب می‌شد. عده‌ای بودند که این هنر را زنده نگاه داشته بودند اما این رویکرد امروز وجود ندارد و جای خالی این نوع اجراها در سطح شهر احساس می‌شود. این روزها اغلب کودکان با تلفن‌های هوشمند یا تبلت بازی می‌کنند. جالب اینجاست که همه از این مسئله ناراضی هستیم و از بی‌تحرکی کودکان که سبب می‌شود از مهارت‌های اجتماعی خالی شوند، ابراز نگرانی می‌کنیم اما نسبت به برقراری ارتباط کودکان با دنیای عروسک‌ها که می‌تواند بهترین راهکار برای خروج آنها از دنیای تنهایی‌شان و ورود به عرصه اجتماع باشد، بی‌توجهیم. اینگونه آثار تخیل کودکان باهوش این دوره را بارور می‌کنند. متأسفانه هنرهایی همچون قصه‌خوانی و تئاتر عروسکی را که نیاز است بیشتر و بیشتر به آنها توجه شود بسیار کم‌رمق‌تر از سابق می‌بینیم! باوجود اینکه در تعریف اهداف فرهنگی روی این هنرها تأکید می‌شود، در سیاستگذاری‌ها و فعالیت‌های اجرایی، این هنرها را نمی‌بینیم و به‌نوعی عزم و رویکرد فرهنگی ملی در این زمینه وجود ندارد.

برخی می‌گویند چون ما هم عضوی از دهکده جهانی هستیم، این شرایط را تجربه می‌کنیم درحالی‌که اصلا اینگونه نیست زیرا به‌عنوان ‌مثال فرانسویان با وجود یورش هالیوود با انیمیشن‌های جذاب به زندگی کودکان و سرعت بالای اینترنت، هنوز فرهنگ خود را حفظ کرده‌اند. دولت فرانسه تمام همت خود را بر حمایت از فرهنگ داخلی قرار داده است. در رسانه‌ها شاهد نمود این عزم هستیم. حداقل در روزهای شنبه و یکشنبه که ایام تعطیلات مردم این کشورهاست، هنرمندان برای کودکان فرصت آشنایی با فرهنگ بومی خود را فراهم می‌کنند؛ برخی در خیابان‌ها این اجراها را برگزار می‌کنند و برخی دیگر به شکل کلاسیک، در سالن‌های تئاتر این کار را انجام می‌دهند. ما رویکرد ملی در این زمینه نداریم.

معتقد هستم اگر همه مردم خوشبخت و راضی باشند، من هم بهتر زندگی می‌کنم. به‌ویژه شادی کودکان بسیار مرا شاد می‌کند. ای‌کاش چنین چراغ‌ جادویی وجود داشت که شادی تمام کودکان - کودکان مهاجر، فقیر و ثروتمند در اقصی‌نقاط ایران از شهرستان‌ها گرفته تا تهران و حاشیه‌نشینان- را بیشتر می‌کرد! 

 

این خبر را به اشتراک بگذارید