فرهنگ بر و بچه‌های ترون

برگرفته از کتاب فرهنگ بروبچه های ترون
نوشته مرتضی احمدی

رنگ و رو رفته: رنگ پریده، رنگ و رو باخته («رنگ داده رنگ گرفته»).

روزی: قسمت، سهمیه، آنچه، مقدر شده («روزی رسون خداس»).

زنگوله پای تابوت: بچه‌ای که سر پیری پدر و مادر به دنیا می‌آید.

زیرسیبیلی رد کردن: ندیده گرفتن، نشنیده گرفتن، به روی خود نیاوردن (همچنین: خود را به کوچه علی چپ زدن).

سالوس: متملق، چاپلوس، ریاکار.

سرا: منزل، خانه.

شُل شلکی: آهسته آهسته راه رفتن و کار کردن، یواش یواش

شیر شدن: سینه سپر کردن، جسارت به خرج دادن، گردن کلفتی کردن.

عقل کسی به جایی نرسیدن: راهی پیدا نکردن، فکری نکردن، نمی‌تواند فکرش را به کار بیندازد، عقل درست و حسابی ندارد.

عینهو: همانند، عیناً.

فخّار: کوره‌پز، دارنده کوره‌های آجرپزی.