میراث کبیر
روایت تصویری از نخستین روزهای مدرسه دارالفنون که دروازه ورود ایران به جهان مدرن شد
فاطمه عباسی | روزنامهنگار
درست در همین روزهای سرد زمستان بود که سرنوشت علمی ایران برای همیشه تغییر کرد. وقتی 174سال پیش، روبان افتتاح مهمترین ساختمان خیابان ناصریه قیچی میشد، شاید هیچکس، حتی خود ناصرالدینشاه که با غرور به همراه صدراعظم جدیدش آقاخان نوری در تالار قدم میزد، نمیدانست که این دیوارها قرار است چه توفانی در تاریخ این سرزمین به پا کنند. صحبت از «دارالفنون» است؛ آخرین و بزرگترین رؤیای امیرکبیر که تنها ۱۳روز پیش از آنکه خونش در حمام فین کاشان جاری شود، نفس کشیدن را آغاز کرد؛ مدرسهای که قرار بود دانشگاه تهران عصر خود باشد و ایران را از کنج انزوا به میانه میدان علوم جدید پرتاب کند. قصه دارالفنون، قصه آجرهایی است که با امید چیده شد. جالب است بدانید روزی که ۳۰ شاگرد اول مدرسه ( که اغلب از فرزندان اعیان و اشراف بودند )پای درس 7معلم اتریشی نشستند، هنوز گرد و خاک بنایی روی دوش مدرسه بود و کارگران تا یک سال بعد همچنان مشغول تکمیل ساختمان بودند. اما شوق آموختن فنون نظامی، طب، معدن و هندسه چنان بود که صدای تیشه کارگران در همهمه کلاسهای درس گم میشد. این مدرسه فقط یک بنای آموزشی نبود؛ بلکه لابراتواری بود که در آن معجون «تجدد» ساخته میشد. اگرچه درهای مدرسه بعدها از خیابان همایون بسته شد و به خیابان ناصرخسرو فعلی تغییر مسیر داد، اما راهی که باز کرده بود هرگز بسته نشد. معلمان اروپایی از اتریش و بعدها از ایتالیا، فرانسه و آلمان آمدند و در کنار استادان ایرانی، نسلی را پرورش دادند که دیگر رعیت نبودند؛ آنها شهروندانی آگاه شدند که بعدها در قامت روشنفکران، وزرا و وکلای مجلس، بساط استبداد را در مشروطه به چالش کشیدند. حالا بیایید آلبوم خاکخورده این میراث بزرگ را ورق بزنیم و به تماشای روزگاری بنشینیم که چراغ علم در تهران عهد ناصری روشن شد.

اعضای ایرانی و خارجی شرکتکننده
در کنگره بزرگداشت هزارمین سال تولد
فردوسی جلوی در تالار جنوبی
مدرسه دارالفنون (1313ش)
