آشوبسازان مشغول کارند
تلاش رسانههای ضدانقلاب و برخی جریانات داخلی برای احیای اغتشاش و ناآرامی
همزمان با افزایش عملیات روانی آمریکا و رژیم صهیونیستی و کاربست انواع ابزارها بهویژه ابزارهای اقتصادی برای واداشتن ایران به تسلیم، جریان ناهنجاری در بیرون به کمک امتداد فکریاش در درون درصدد فعالکردن برخی مناقشات فرهنگی برای نیل به اهداف سیاسی است. به نظر میرسد ابزار حجاب بار دیگر به دستاویز براندازان برای ایجاد آشوب در کشور تبدیل شده است. این آشوبآفرینی اما چه اجزا و اضلاعی داشته است؟
تطهیر ناجنبش «زن، زندگی، آزادی» در رسانه ملکه
پخش مستندی درباره ترانه علیدوستی، بازیگر زن با سابقه ضدامنیتی در بیبیسی فارسی، واکنشبرانگیز شد.
این مستند تلاشی آشکار برای تطهیر وقایع پاییز۱۴۰۱ و بازسازی روایت شکستخورده آن بود.
بیبیسی کوشید از آن رخداد ناکام با عنوان «انقلاب» یاد کند؛ واژهای که حتی جریانهای برانداز نیز از پذیرش آن طفره میروند.
مهمتر از محتوای مستند، حاشیهسازیهای آن بود.
فضاسازی رسانهای تلاش داشت از سوژه اصلی با ایجاد حس ترحم و دلسوزی قهرمانسازی کند.
این مستند عملا یک رپرتاژ فرمایشی با پوشش مستند بود.
نیروهای سایبری جریان برانداز بهصورت هدفمند وارد میدان شدند.
با دستکاری الگوریتمها ویدئو پربازدید جلوه داده شد.
این القا صورت گرفت که بازیگر مذکور در قلب مردم نفوذ دارد.
روایتی ساخته شد که با یک اشاره او مردم به خیابان میآیند.
این تصویرسازی فاصلهای آشکار با واقعیت اجتماعی ایران دارد.
سرمایهگذاری تلویزیون موساد روی یک خواننده تمامشده
چندی پیش فائقه آتشین، خواننده ۷۵ساله خارجنشین، موضعگیری تازهای کرد.
او مدعی شد تا زمان حضور جمهوری اسلامی خوانندگی نخواهد کرد.
این اظهارات با واکنش تمسخرآمیز کاربران مواجه شد.
بسیاری ناتوانی او در سخنگفتن را یادآوری کردند.
حتی برخی عناصر ضدانقلاب نیز به انتقاد از او پرداختند.
مجتبی واحدی از لزوم «حفظ احترام هنرمندان» نوشت.
بااینحال همین چهره دستمایه مصاحبه اینترنشنال شد؛ رسانهای که بهعنوان تلویزیون وابسته به سرویس جاسوسی اسرائیل شناخته میشود.
در این مصاحبه، زنان ایرانی قربانی مردسالاری تصویر شدند.
ادعا شد زنان از ابتداییترین حقوق محرومند.
مصاحبهگر (فرداد فرحزاد) فردی بود که صراحتا منافع ملی ایران را بیاهمیت دانسته بود.
او گفته بود هرجا پول بدهند، همانجا کار میکند.
مدعیان اصلاحات، موتور محرکه براندازان خارجنشین
موجسواری روی ناهنجاریهای فرهنگی با هدف ایجاد آشوب دنبال میشود.
برخی مدعیان اصلاحات در داخل کشور نیز با این پروژه همراه شدهاند.
حمایت آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات از مستند بیبیسی نمونهای روشن است.
قدیسسازی از یک بازیگر ضدامنیتی بدون همراهی داخلی ممکن نبود.
این پروژه برای تکمیل خود به پیوستهای داخلی نیاز دارد.
در روزهای اخیر مصاحبهای از فائزه هاشمی منتشر شد؛ مصاحبهای که بهظاهر تصادفی، اما معنادار بود.
تیپ چریکی و روسری قرمز، توجهبرانگیز شد.
این تصویر شباهت زیادی به زنان سازمان منافقین داشت.
مواضع گذشته هاشمی نیز این شباهت را تقویت میکند.
او سابقه نرمالیزهکردن چهره منافقین و بهاییان را دارد.
در مصاحبهای با فیگارو، از آنان با ادبیات مثبت یاد کرده بود.
تشبیه زندان به «هتل» نیز در همین چارچوب معنا دارد.
این ادبیات بهدنبال عادیسازی جرم و کاهش بازدارندگی است.
پیام پنهان آن، کمهزینهبودن اقدامات ضدامنیتی است.
«فشار از بیرون، انفجار در درون» در راستای خواست نتانیاهو
فشار اقتصادی و سیاسی غرب، مصداق «فشار از بیرون» است.
در مقابل، دوقطبیسازی فرهنگی ابزار «انفجار در درون» است.
حجاب به کانون اصلی این دوقطبیسازی تبدیل شده است.
هدف، احیای بقایای ناجنبش «زن، زندگی، آزادی» است.
درگیری نخبگان با حاشیههای فرهنگی، معنادار است.
این افراد بهدلیل فاصله طبقاتی، درک دقیقی از معیشت ندارند.
بهجای مطالبه اقتصادی، وارد بازیهای هویتی شدهاند.
همین مسئله باعث عدم همراهی توده مردم شده است.
همزمانی این تحرکات با سفر نتانیاهو به آمریکا قابل توجه است.
رسانهها از تلاش او برای جلب حمایت آمریکا خبر میدهند.
این بار نتانیاهو به دنبال ترکیب فشار خارجی و آشوب داخلی است.
آنچه بار قبل رژیمچنج را ناکام گذاشت، اتحاد ملی مردم بود.
اکنون موجسواری بر ناهنجاریهای فرهنگی، ابزار جایگزین شده است.