فهیمه رضایی
کارگرها هزار و یکجور مشکل دارند؛ از کسادی کار گرفته تا نداشتن بیمه، نبود امنیت شغلی و خطرات حین کار و دهها مشکل ریز و درشت دیگر ولی هیچکدام از اینها سختتر و بدتر از رقابت با کارگران افغان نیست؛ افغانهایی که در همه مشاغل حضور پررنگی دارند و به گفته کارگران ایرانی، سایهشان بر سر آنها سنگینی میکند.
کارگرهای افغان را هم میشود در کارگاههای تراشکاری، تزریق پلاستیک، تفکیک زباله، لوسترسازی و صحافی پیدا کرد و هم در شرکتهای خصوصی نظافت شهری، زمینهای کشاورزی، نظافت خانگی و مهمتر از همه سر پروژههای ساختمانسازی و فعالیتهای عمرانی شهرسازی. آنها همهجا هستند و حضور پررنگی دارند.
یکی از مهمترین پاتوقهای کارگران فصلی تهران، در خیابان 17شهریور است. هر روز صبح زود نزدیک 30کارگر ایرانی از 30تا 60سال زیر پل محلاتی ایستادهاند تا یکی بیاید آنها را ببرد برای بنایی، کاشیکاری، جوشکاری، لولهکشی، نصب در و پنجره و هرجور کاری که مربوط به ساختمانسازی باشد. در میان آنها کارگر افغان خیلی کم است.آنها چند کیلومتر پایینتر سر خیابان منصور میایستند چون آبشان با کارگران ایرانی توی یک جوی نمیرود. «کارگرای ایرانی همیشه با ما جنگ و دعوا دارن؛ روزی نیست که خیز برندارن برای زدن ما.میگن شما کار رو از ما میدزدین، شما نمیذارین کار به ما برسه. خب به ما چه وقتی صاحبکار خودش کارگر ایرانی نمیخواد؟ ما هم کار رو زودتر انجام میدیم هم پول کمتری میگیریم اما کارگر ایرانی کار رو کش میده که پول بیشتری بگیره.»؛ این را نعمت حسینی میگوید و ماشینی را نشان میدهد که آمده دنبال کارگر افغان.
اما عبدالله، استادکار و بنای ایرانی نظر دیگری دارد.او میگوید کارگران افغان بازار کار را خراب کردهاند و این ظلم است در حق کارگر ایرانی؛ «به خدا ظلمه، به پیر ظلمه به پیغمبر ظلمه. چندبار رفتیم تجمع کردیم روبهروی وزارت کار، گفتیم اینا رو جمع کنید، نذارید کارفرماها ما رو استثمار کنن، اینا نه بیمه میخوان، نه حقوق درست و حسابی میگیرن، نه مراقب خطرات کارن، هیچ! مثلا ما برای نصب سرامیک روزی 150 میگیریم اینا 70تومن، ما برای گچکاری 180میگیریم اینا 100میگیرن، ما برای لولهکشی 170میگیریم اینا 120میگیرن، کارگر ساده ما روزی 100میگیره اینا چون جای خواب تو ساختمون نیمهکاره میگیرن 70میگیرن، کار رو هم درست و تمیز انجام نمیدن، سَمبل میکنن که زود تموم بشه؛ فقط بازار خرابکن هستن و نمیذارن ما بریم سر کار.»
نعمت اما نظر دیگری دارد. او میگوید کارفرماها حاضر نیستند پول بیشتری بابت کارگر بدهند، چون نمیتوانند از سایر هزینهها مثل مصالح، برق، آب، هزینههای شهرداری و... بزنند، ولی از مزد کارگر خیلی راحت میزنند؛ «خیلی پیش اومده که رفتیم جایی کارگری و پولمون رو خوردهن، مثلا پارسال رفتیم یه کارگاه تزریق پلاستیک کار کردیم بعد از 2ماه بهمون 400تومن حقوق داد و بیرونمون کرد. گفت ندارم، ورشکسته شدم یا همین چندماه پیش رفتیم یه ساختمون کارگری کردیم، وقتی کار تموم شد پولمون رو نداد، هرقدر التماس کردیم فایدهای نداشت، با دوستام رفتم سر ساختمون، دیدم داره زنگ میزنه پلیس 110، گفت یه عده داعشی شناسایی کردیم، ما هم چون کارت اقامت نداشتیم، فرار کردیم. خیلیا پولمون رو اینطوری خوردن ولی چاره چیه؟ باید بمونیم و کار کنیم.»
بیمه، مهمترین مطالبهای است که کارگران ایرانی دارند اما حضور همکاران افغانشان در بازار کار و نبود امکان بیمه کردن آنها طبق قانون باعث شده که باز هم کارفرماها علاقه بیشتری به کارگران افغان داشته باشند. «طبق قانون نمیشه کارگر افغان رو بیمه کرد ولی اگر بیمه بفهمه که کارفرما کارگر ایرانی داره که بیمه نکرده، جریمهشون میکنه، به همینخاطر باز هم کارفرما بیشتر رغبت میکنه اونا رو بگیره تا ما، فوقش زمان بازدید مأمور بیمه، کارگر افغانش رو تو پستوی کارگاهش قایم میکنه تا مأمور بره. به همین راحتی.»؛ سردار، کارگر 38ساله زابلی است که حالا 10سالی میشود که آمده تهران برای کار ولی فقط14ماه حق بیمه برای او رد شده، آن هم توسط یک کارفرمای اهل مشهد که خیلی زود فوت کرده است.
یکی دیگر از تفاوتهای کارگران ایرانی با افغان در پذیرش کارهای ریسکپذیر و خطرناک است. محمد، کارگر 25ساله اهل هرات میگوید که آنها چاهکنی میکنند اما کارگر ایرانی نه، آنها در تونلهای مترو یا در کشیدن شبکه فاضلاب شهری حاضرند هر کاری کنند اما همکاران ایرانیشان نه؛ «ما برای هر متر میل چاه 15هزار تومن میگیریم اما ایرانیها حاضر نیستن با 40هزار تومن هم یه متر تیشه بزنن چون خطرش زیاده، 90درصد چاهکنهای تهران، ما افغانستانیها هستیم یا همولایتیهای ما حاضرند برن تو حفر تونلهای مترو سختترین کارها رو بکنن، ولی ایرانیها اولش کلی حقوق و مزایا میخوان و بعدش هم میزنن زیرش، اینه که خیلی ازصاحبکارا از ما استفاده میکنن.» البته کارگرهای افغانی میگویند که دیگر کار در ایران برایشان بهصرفه نیست و خیلی از آنها که توانایی دارند میروند ترکیه، استرالیا، کانادا و...چون در تبدیل پول ایران به افغانی ضرر میکنند. «اغلب ما زن و بچهمون یا هراتن یا کابل یا قندهار، اینجا کار میکنیم و پول میفرستیم براشون اونجا، ولی چند سالی هست که دیگه واقعا برامون بهصرفه نیست و اگر مجبور نبودیم ما هم مثل خیلی از هم ولایتیهامون که رفتن ترکیه و کانادا، از ایران میرفتیم. قبلا واقعا کار تو ایران خوب بود ولی الان برای خود ایرانیها هم نمیصرفه چه برسه برای ما.»
سایه سنگین همسایه
بررسی رقابت کارگران افغان و ایرانی در بازار کار
در همینه زمینه :