بدرود ایران
مهاجرت کارگران افغان از تجارت و صنعت ایران و چند نکته کوچک و بزرگ دیگر
عیسی محمدی
از مرزهای شرقی آمدهاند و غالبا درگیر شغلهای سخت و ساده با درآمدهای کم هستند؛ نه اینکه شغلهایی که در آنها مشغول شدهاند درآمدهای کمی داشته باشد، بلکه چون متعلق به کشوری دیگر هستند و کسی از آنها حمایت نمیکند، اگر هم حقوقی اندکی بابت کارشان پرداخت شود، به کسی برنمیخورد. شاید هم از سر ناچاری است؛ یا باید به افغانستان برگردند و مشکلات اقتصادی و امنیتی و معیشتی و فرهنگی را تاب بیاورند، یا در ایران بمانند و با همین درآمدها بسازند تا بتوانند به زندگیشان ادامه بدهند. انگار که مسیر دوم را انتخاب کرده باشند. اما حالا قصه برای کارگران افغان کشورمان کمی عوض شده؛ ترجیح میدهند که مهاجرت کنند و به جاهای دیگر بروند. چرا؟ لابد بیشتر بهخاطر اینکه دیگر برایشان صرف نمیکند در ایران کار کنند؛ چرا که نرخ برابری ریال و دلار، باعث شده تا حسابی متضرر شوند.
روایت اول
نیممیلیون افغان مهاجرت کردهاند
روایت اول در این باب را میتوانیم از سازمان بینالمللی مهاجرت داشته باشیم؛ خبری که همین 3-2 روز گذشته منتشر شد. طبق گزارشهای رسمی این سازمان، از ابتدای سال میلادی جدید تا به امروز، نزدیک به نیممیلیون مهاجر افغان کشورمان را ترک کردهاند؛ دقیقا 436هزار نفر. اکثر این مهاجران البته به کشورشان بازگشتهاند. دلیلش را هم سازمان بینالمللی مهاجرت، وخامت اوضاع اقتصادی و کاهش ارزش پول ملی ایران، بهعنوان میزبان این مهاجران، برشمرده است. جالبتر اینکه روند این مهاجرت با همین شتاب ادامه دارد. این اتفاق در حالی دارد میافتد که سابق بر این، ما شاهد حرکت مهاجران افغان بهسوی ایران بودیم و حالا یا در کشورمان میمانند یا بخشی از آنها از طریق ایران، راهی ترکیه و اروپا میشوند. طبق این گزارش، تنها در هفته آخر منتهی به نشر این گزارش، 20هزار مهاجر افغان ایران را ترک کرده و راهی کشورشان شدهاند. پیش از آغاز مشکلات اقتصادی اخیر در ایران، کارگران افغان با هر یکمیلیون تومانی که درمیآوردند، 17هزار افغانی تهیه میکردند اما با کاهش ارزش ریال، حالا آنها میتوانند حداکثر 7هزار افغانی تهیه کنند. تخمین زده میشود که 3میلیون مهاجر افغان در ایران زندگی میکنند و همچنین نزدیک ربع میلیون محصل افغان در مدارس ایرانی حضور دارند.
روایت دوم
رسانهها چه گفتند
مسئله مهاجرت افغان ها باعث شد که در شبکههای اجتماعی و رسانهها نیز به آن پرداخته شود؛ بعضیها احساس خوشحالی کردند، چرا که فرصت برای اشتغال نیروی کار ایرانی فراهم خواهد شد. بعضیها هم احساس خطر کردند، چرا که ایرانیها را تنبلتر از این حرفها میدانستند که به این کارهای سخت تن بدهند. ایسنا از قول فرزاد رمضانی- کارشناس مسائل منطقهای- نوشت: «امری که در وضعیت کنونی اتفاق افتاده کاهش میزان درآمد مهاجران یا پناهندگان افغان در ایران است، به همین دلیل دست به مهاجرت از ایران میزنند؛ درواقع مهاجران و پناهندگان با این مسئله روبهرو شدهاند که این حجم از پول ارسالی به افغانستان کفاف نمیکند، لذا گزینههای دیگری را مدنظر قرار میدهند. بنابراین این افراد از یکسو میتوانند به جامعه خودشان برگردند و به نوعی در آنجا به حضور خودشان تداوم بخشند و از سوی دیگر ممکن است به سمت کشورهای جنوبی حاشیه خلیجفارس، عربستان، امارات، قطر و... حرکت کنند یا اینکه به ترکیه و کشورهای اروپایی سرازیر شوند». بخشی از رسانهها نیز از قول محمدمهدی جوانمرد قصاب- رئیس میز افغانستان در سازمان توسعه تجارت- نوشتند: «در ماههای گذشته بهدنبال افزایش نرخ ارز، شرایطی پیشآمده که اشتغال در ایران مانند سابق برای افغانها جذابیت ندارد؛ چرا که پولی که آنها میتوانند برای خانواده خود در افغانستان بفرستند نسبت به گذشته کاهش یافته است. هماکنون بیش از 3میلیون افغان در ایران حضور دارند و مشغول فعالیت هستند. اگرچه این موضوع در روابط تجاری ما با اروپا نقش ندارد اما به هر صورت وضعیت پیش آمده میتواند منجر به مهاجرت این افراد به کشورهای مختلف ازجمله کشورهای اروپایی شود». بخشی از رسانهها نیز دست به مصاحبههای میدانی با این کارگران زدهاند و نقلقولهایی دال بر اینکه دیگر ایران برایشان صرف نمیکند را درج کردهاند. البته گزارشها و واکنشهای مختلفی ـ مثبت یا منفی ـ با این موضوع در رسانههای ریزودرشت نشر و بازنشر یافت.
روایت سوم
مسکن گران تمام میشود
روایت بعدی را بد نیست از صابر پیربرناش داشته باشیم. او که سابق بر این روزنامهنگار و از همکاران خودمان بود، هماکنون مدیر فناوریهای نوین ساختمانی سازمان نظام مهندسی کشور، پیمانکار ساختمانی و کارشناسارشد سازه است.
او روایت خود درباره مهاجرت کارگران افغان را اینچنین با همشهری در میان میگذارد: «البته مهاجرت این کارگران مضرات و مزایایی دارد اما قبلتر از آن بهتر است که درباره علت مهاجرت صحبت کنیم. موضوع اصلی که از این کارگران میشنویم این است که کاهش ارزش ریال در برابر افغانی، دلیل اصلی رفتنشان است. تا پیش از عید، هر یکمیلیون تومان برابر 15هزار افغانی بود. الان معادل 7 هزار افغانی، یعنی نصف شده است. میگویند برایشان بهصرفه نیست که با این وضعیت کار کنند. البته الان همه میگویند که این کارگران در حال بازگشت به افغانستان هستند، اما بیشترشان دارند به امارات و ترکیه و حتی به آلمان میروند؛ یعنی چندان به کشورشان برنگشتهاند».
افغانها، بهرهوری بیشتری دارند
صابر پیر برناش که خودش هم درگیر کار با این کارگران بوده و هست، حرفهایش را دراینباره اینچنین پیگیری میکند: « این کار مضراتی دارد؛ اول اینکه کارگران افغان بیشترشان از نوجوانی شروع بهکار کرده و مهارتهای لازم را یاد گرفتهاند؛ یعنی در همه بخشهای ساختمانی متخصصاند و به کمک کارفرما و پیمانکار میآیند. نکته بعدی اینکه این کارگران دستمزد کمتری نسبت به کارگران ایرانی مطالبه میکنند و استفاده از آنها بهصرفه است. با توجه به اینکه کارگران از ابتدا تا انتهای کار ساختمانی، یعنی از تخریب تا تحویل ساختمان به مشتری باید حضور داشته باشند، این کار در متعادل کردن هزینهها برای مصرفکنندگان مسکن مؤثر است. نکته بعدی اینکه کارگران افغان، بهرهوریشان بالاتر است و سعی میکنند در زمانی مشخص، کار بیشتری انجام بدهند؛ آن هم با حاشیه کمتر اما کارگر ایرانی بحث بیمه، مزایا و... دارد و مدام در حال شکایت است. این نکته مهم و مثبتی برای یک کارفرماست».
جامعه پیر ایرانی و کارگران جوان افغان
پیربرناش میگوید که همین الان با معضل کمبود کارگر روبهرو شدهاند و بخشی از کارهایشان زمین مانده. ازنظر او، وقتیکارگران افغان کمتر باشند، ایرانیها از این فرصت استفاده کرده و تقاضای دستمزد بیشتری میکنند و درنتیجه هزینه تمامشده مسکن بالاتر میرود. این کارشناسارشد سازه همچنین اشاره میکند: «در حوزههایی مثل حفاری و تخریب، کارگران ایرانی اصلا تمایلی به انجام کار ندارند و درنتیجه خیلی به مشکل برخوردهایم. تا 3 ماه پیش ما یک کارگر افغان را با 50هزار تومان، میتوانستیم از 7 صبح تا 5 عصر بهکار بگیریم، اما الان کارگر ایرانی برای همین زمان، تقاضای 80هزار تومان میکند». او اشاره میکند که طی ماههای اخیر، قیمت مسکن 2برابر سال گذشته شده و البته همین معضل کارگران ساختمانی و ساده و نبود کارگران افغان، بخشی از این معادله است. البته این فعال حوزه ساختمانی، به نکته خیلی مهم دیگری هم اشاره میکند که غالبا به چشم نمیآید اما خیلی مهم است؛ «کشور ما دارد به سمت پیر شدن میرود. درنتیجه نیاز به حضور کارگران افغان بیشتر احساس میشود. با همین رویه که پیش برویم، سالهای آینده مشکلات زیادی خواهیم داشت. تنها راهکارش هم این است که دولت برای جبران همین خلأ وجود کارگران افغان، باید صدها هزار کارگر ایرانی را آموزش بدهد تا از سوی دیگر، بتواند هزینه تمامشده مسکن را هم متعادل نگه دارد. اینکه فکر کنیم بهجای کارگران افغان، ممکن است مثلا کارگران پاکستانی و... بیایند، اشتباه است. کارفرمایان ایرانی بهسلامت و مهارت کارگران افغان ایمان دارند؛ این اعتقاد را به کارگران دیگر کشورها ندارند. پس حتی اگر هم بخشهای صنعت و ساختمان و کشاورزی ما دچار خلأ حضور کارگران افغان بشود، کارفرمایان ایرانی چارهای نخواهند داشت جز استفاده از کارگران ایرانی.»
روایت چهارم
ایرانیها، شاید به جای افغانها
روایت بعدی را هم از منصور اعرابی- سرکارگر یکی از مرغداریهای مسیر قم به کاشان- میشنویم که با همشهری در میان میگذارد. مرغداریها، یکی از صنایعی هستند که برای کاهش هزینهها، از کارگران افغان خیلی استفاده میکنند. اعرابی میگوید البته تا قبل از اینکه مهاجرت کارگران افغان را شاهد باشیم، مرغداریها نسبت به اخراج کارگران افغان خود اقدام کرده بودند. چرا؟ «سال گذشته مرغداریهای زیادی در این ناحیه، دچار مشکلات بهداشتی و آنفلوآنزای مرغی و ناچار به معدومکردن مرغهای خود شدند. چند ماهی هم ناچار بودیم کار نکنیم تا نظر بهداشت تأمین شود.» این سرکارگر مرغداری اشاره میکند که از کارگران افغان بهصورت خانوادگی استفاده میکردند؛ چراکه هم برای آنها بهصرفهتر بود و هم برای مرغدارها. اما حالا موج مهاجرت کارگران افغان را از مرغداریهای اطراف و همسایه مشاهده میکند؛ «مشخص است که چرا میروند؛ دیگر برایشان صرف نمیکند. البته بخشی از کارگران که دارند خانوادگی اینجا کار و زندگی میکنند، ماندهاند. آنها چون دستهجمعی کار میکنند و خانوادهشان هم اینجاست، برایشان بهتر است که اینجا بمانند. اما بقیه که انفرادی آمدهاند، ترجیح میدهند که راهی کشورهای عربی و ترکیه بشوند. البته یک اتفاقی هم که افتاده مهاجرت کارگران جنوبی از جنوب کشور و کارگران ایلامی و کرمانشاهی و... از غرب کشور و... است که همراه خانوادهشان آمدهاند. شاید این گروهها که با مشکلات معیشتی سختی در زادگاه خودشان روبهرو هستند، بتوانند جای این کارگران افغان را بگیرند. بالاخره جایی برای زندگی خانواده و درآمدی برای خوردوخوراک و... وجود دارد و خیلیها به همین اندازه هم قانعاند.»
امری که در وضعیت کنونی اتفاق افتاده کاهش میزان درآمد مهاجران یا پناهندگان افغان در ایران است؛ به همین دلیل دست به مهاجرت از ایران میزنند. درواقع مهاجران و پناهندگان با این مسئله روبهرو شدهاند که این حجم از پول ارسالی به افغانستان کفاف نمیکند، لذا گزینههای دیگری را مدنظر قرار میدهند