کتابهای خواندنی، کتابخانههایدیدنی
نگاهی به کتابخانههای عمومی ايران با معماری خاص
سیدسروش طباطباییپور | روزنامهنگار
در میانه هفته کتاب هستیم و برای ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی برنامههای گوناگونی در سراسر ایران در حال برگزاری است؛ از پویشهای فرهنگی و نمایشگاهها گرفته تا نشستهای تخصصی و فعالیتهای ویژه برای کودکان و نوجوانان. اما باید پذیرفت حال کتاب در کشور ادبدوستی مثل سرزمین ما خیلی خوب نیست. کودکان که عشق کتابند؛ اما اختیارشان دست خودشان نیست و اگر والدینشان در سبد خانوار، جایی برای کتاب ببینند که هیچ، وگرنه کتاب بیکتاب! نوجوانها و جوانها هم از بد حادثه، بیشتر مجبورند برای کتابهای درسی و دانشگاهی وقت بگذارند و فرصت چندانی برای مطالعه آزاد ندارند. بزرگترها هم از صبح تا شام برای کسب روزی حلال تلاش میکنند و معمولا فرصتی برای مطالعه نخواهند یافت. مشکلات اقتصادی هر مزید بر این علت ها هستند. میماند گروهی اندک از میان تمام گروههای سنی که عشق کتابند و اگر کتاب خونشان بیفتد و شبی را بیکتاب به صبح برسانند، قالب تهی میکنند و روحشان از جانشان پر میکشد! یکی از پاتوقهای کتابخورها در طول تاریخ ایران با توجه به شرایط گوناگون، کتابخانههای عمومی بوده است؛ بهخصوص از سال 1316شمسی و با افتتاح کتابخانه ملی ایران! کتابخانههای عمومی مکانی امن و امان و دنج بودند و هستند که میتوانی در آن ساعتها خلوت کنی و در فضایی نفس بکشی که همکیشان تو یعنی دیگر کتابخورها هم حضور دارند و نفس میکشند. اما معماری برخی از این کتابخانههای عمومی کشور، آنقدر خاص و چشمنوازند که حال مطالعه را برای مهمانانش چند برابر میکنند. در اینجا و در هفته کتاب، به برخی از خاصترین کتابخانههای عمومی و دانشگاهی از حیث معماری سری میزنیم و روایتی کوتاه از معماری کتابخانههای ایران .
