کتاب «دایی» خواندنی شد
کتاب «دایی» مجموعه خاطرات رزمنده ایثارگر علی یحییپور با مصاحبه و تدوین حسن و حسین شیردل توسط نشر سرو به چاپ رسید. هیچکس دلش نمیخواهد شخص دیگری خاطرات او را بخواند اما اگر این خاطرات به اندازه کافی جذاب باشند و اطلاعات تجربیات ما برای دیگران مفید باشد، ارزش این را دارد که تجربیات شخصی و دستنوشتههایمان را در معرض دید و قضاوت دیگران قرار دهیم. یکی از بهترین راههای خواندن تاریخ، تجربه آن از دیدگاه دیگران و دیدن دنیا با چشمها و کلمات افراد دیگر است. در اینمیان خاطرات و نوشتههای رزمندگان دوران پرافتخار ۸ سال دفاعمقدس برای نسل جوانی که آن دوران را به چشم خویش ندیدهاند بسیار جذاب و خواندنی است. کتاب «دایی» یکی از همینخاطرهنگاریهای جذاب و خواندنی از دوران دفاعمقدس است که میتواند مقبول نظر مخاطبین این حوزه بیفتد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«به دایی گفتم: دایی با این عملیاتی که ما انجام دادیم، بعد از جنگ، مارو روی سر خودشون نگهمیدارن و حلوا حلوا میکنن، نه؟ حرفم تمام نشده بود که دایی زد پس کلهام. گفت: مردحسابی بهجای اینکه دعا کنی ما تو جنگ شهید بشیم داری فکر میکنی که بعد از جنگ برای ما چه کار میکنن؟ سری تکان داد و … یاد آن صحنه که میافتم میببینم دایی هنوز دارد از سر افسوس سرتکان میدهد. به این فکر میکنم که آنها به چه چیزی فکر میکردند و دغدغه ما از همان روزها چه بود! او داشت آینده را میدید و آرزوی شهادت میکرد؛ اما من آیندهام را زنده میدیدم. آنها تاریخ را ورق زده بودند و به انتهای کتاب زندگی رسیده بودند و ما هنوز در صفحه اول کتاب تاریخ بودیم… .»