بازگشت ادبیات فارسی به سریالهای ایرانی
گفتوگوی تلویزیون همشهری با مهدی افروزمنش و آرش صادقبیگی، نویسنده و فیلمنامهنویس
گروه 24
پخش همزمان 2سریال در شبکه نمایش خانگی که منبع داستان آنها اقتباس از 2 رمان مشهور فارسی است، بحث درباره تامین داستان سریالها را از کتابهای داستانی این روزها زنده کرده است. در برنامه مجله تصویری24 ،دو نویسنده که تجربههایی در اقتباس دارند حضور داشتند و با علیرضا محمودی درباره داستان فارسی و سریالهای ایرانی صحبت کردند؛ مهدی افروزمنش، داستاننویس که رمان «سالتو» این نویسنده در سریال «یاغی» اقتباس شده و آرش صادقبیگی فیلمنامهنویس و داستاننویسی که فیلمنامه «زیبا صدایم کن» ساخته رسول
صدر عاملی را با اقتباس از داستانی از فرهاد حسنزاده نوشته است.
وضعیت اقتباس در پلتفرمها
مهدی افروزمنش: در چند سال اخیر سریالهای اقتباسی ساخته شده و نمیتوان گفت که بهار اقتباس ایران با 2 سریال «سووشون» و «بامداد خمار» بوده است. ما سابقه درخشانی از اقتباس را در سریالهایمان داشتهایم و این روند قدیمی است. نکته مهم این است: تا زمانی که سینما در ایران صنعتی نشده استفاده از داستان و رمان برای اقتباس آنقدرها جدی نیست.
آرش صادقبیگی: استفاده از داستان و رمان در سریالها با توجه به وضعیت امروز ما که همهچیز ابعادش کوچک شده خیلی برای سازندگان و پلتفرمها شاید مهم نباشد. اگر امروز درباره «بامداد خمار» و «سووشون» که سریالهای اقتباسی هستند صحبت کنیم این سؤال پیش میآید که چرا به سراغ داستانهای کلاسیک میروند؟ یک بحث، شهرت اثر است و بحث دیگر نوع استفاده از آن است. چه دلیلی وجود دارد در میان پلتفرمهای امروز نهایت یک یا 2 پلتفرم به سراغ اقتباس میروند و مابقی این کار را نمیکنند؟
مهدی افروزمنش:خیلی جالب است اینکه برخی از پلتفرمها نمیخواهند بهخاطر هزینه به اقتباس بپردازند اما این هزینه خیلی زیاد نیست. بهطور مثال نویسنده به جای پیشنهاد 30میلیون تومانی حقوق رمانش 40میلیون میخواهد اما سازنده یا پلتفرم میگوید گران است و این در حالی است که وقتی سریال ساخته میشود حداقل هزینه تولید یک قسمت به 4یا 5میلیارد تومان میرسد.
آرش صادقبیگی: بهنظرم برایشان زیاد این اقتباس اهمیت ندارد، حتی «بامداد خمار» که سریالش ساخته شده مگر برای نویسنده یا انتشارات چقدر در دنیای نشر امروز
منفعت دارد.
چگونه رمانها برای اقتباس انتخاب میشوند؟
مهدی افروزمنش: اکثر کسانی که سراغ اقتباس رمان میروند، شخصی است، مثلا برای سریال «یاغی» یکی از دوستان مشترک من و محمد کارت داستان «سالتو» را خوانده بود و به او پیشنهاد داد یا برای «داماهی» هم که آقای اسعدیان ساخته اینطور بود. مکانیسم خاصی وجود ندارد و حتی برخی نویسندگان مایل هستند آثارشان ساخته شود اما پلتفرمها مقاومت میکنند.
آرش صادقبیگی: موضوع دیگری که در اقتباسها دیده میشود نوع برداشت فیلمنامهنویس از داستان است. باید سعی شود ماهیت داستان حفظ شود، مثلا در فیلم «زیبا صدایم کن» باید ماهیت داستان حفظ میشد، چون فارابی هزینه ساخت را داده بود. نویسنده کسی دیگر و پشت اثر کانون پرورش فکری بود. گاهی در اقتباس چنین موضوعاتی وجود دارد.
مهدی افروزمنش:نگارش یک فیلمنامه باید کار گروهی باشد اما بهخاطر پول فقط یک نفر مینویسد و به همین دلیل اکثر سریالهای ما پایانبندی رهاشده و بدون چفت و بست دارند. سعی میشود در 2 ماه فیلمنامه نوشته شود درحالیکه یک کار شاید 6 یا 7 ماه زمان نیاز داشته باشد.