خانهای از خشت و ماه
همشهری از تجربه یک دوستدار میراث فرهنگی پس از مرمت خانهای در بافت تاریخی یزد گزارش میدهد
ناهید زندیصادق/یزد - خبرنگار
خانهبومگردی خشت و ماه در اردکان، سال گذشته افتتاح شد. 2 جوان زندگی مشترک خود را در این خانه آغاز کردند و به جای آپارتمانی نوساز خانهای خشت و گلی را مرمت کردند تا میراثداران خوبی برای هویت شهرشان باشند.
سمانه مهدیزاده، کارشناس معماری، 25 ساله است. او میگوید: «پیش از آنکه به خانههای تاریخی علاقهمند شوم، 8 سال بلد محلی یا راهنما بودم و با گردشگران در بافت تاریخی قدم میزدم و برای آنها از تاریخ، فرهنگ و آداب و رسوم شهرم میگفتم. وقتی با همسرم آشنا شدم و ازدواج کردیم به جای آنکه مثل زوجهای دیگر یک خانه مدرن اجاره کنیم یا زمینی بخریم و در آن خانهای نوساز بنا کنیم، تصمیم گرفتیم نابودی را بود کنیم و یک خانه قدیمی را از خطر ویرانی نجات دهیم.»
او میافزاید: «هزینه خیلی زیادی را متحمل شدیم. شاید اگر یک آپارتمان میخریدیم هزینه کمتری صرف میشد. مرمت این خانه سختیهای بسیاری داشت و مصالح بومیای که باید برای مرمت استفاده میکردیم، در دسترس نبود و به سختی پیدا میشد. استاد بنایی نمیشناختیم که توانایی انجام کار مرمت را داشته باشد، چون استادان قدیم یا از دنیا رفته بودند یا آنقدر پیر شده بودند که توانایی کار نداشتند. به هر حال ما همه تلاش خود را کردیم که خانه اول خود را چنان که میخواهیم بسازیم. چند ماه است مرمت خانه تمام شده است و فعالیت خود را شروع کردهایم. با 2 اتاق آغاز کردیم. سپس در نوروز 97 مجموع 8 اتاق خانه را برای پذیرایی از مهمانان نوروزی آماده کردیم. ظرفیت این خانه تقریبا 30 مهمان است.»
بازگشت به گذشته
سمانه مهدیزاده در بخش دیگری از سخنان خود به ضرورت حفظ چنین خانههایی اشاره میکند و توضیح میدهد: «تحصیلات دانشگاهی در حوزه گردشگری ندارم و نمیتوانم درباره نقش و جایگاه تاریخی در گردشگرپذیری نظر تخصصی بدهم، اما فکر میکنم انسان امروز از زندگی سنتی دور شده و به سوی زندگی شهری و مدرن پیش رفته است. همه روز کار کردن و در نهایت فستفود خوردن موجب شده است کمتر زیبایی خانه در نظر گرفته شود و خانه فقط جایی برای خواب باشد. شاید دلیل روی آوردن انسان امروز به بافتهای معماری سنتی این باشد که بخشی از وجود آنها متعلق به گذشته است. نوستالژی موجب شده است مردم برای دیدن این خانهها احساس نیاز کنند. آنها درباره این فضاها شنیدهاند یا در رسانهها دیدهاند و دوست دارند حتی برای زمانی کوتاه زیستن در آن را تجربه کنند. پس باید افرادی با حمایت دولتی این خانهها را مرمت کنند و انسان خسته از شهری شدن را در این خانهها بپذیرند.»
سمانه این صحبتها را میکند و میافزاید: «وقتی تصمیم به مرمت خانه تاریخی گرفتیم، همه مخالف بودند و میگفتند در این خانهها نمیشود زندگی کرد. با وجود این، ما از اینکه بر خلاف همه از زندگی مدرن فرار کردهایم و به خانه سنتی پناه بردهایم، راضی هستیم.»
این کارشناس معماری در بخش دیگری از صحبتهای خود اظهار میکند: «البته این نیاز برای گردشگران خارجی بیشتر است. آنها هم در یک فضای ماشینی زندگی میکنند و برایشان جذاب است که به دیدن چنین بناهایی بیایند و با فرهنگ زیست مردم در گذر روزگاران آشنا شوند. ببینند که پدران و مادران ما در چه فضایی و چگونه زندگی کردهاند. گردشگر در کنار اینکه ساختار و کالبد بنا را میبیند باید روح زندگی را در این خانهها ببیند.»
خانه قدیمی و کاربرد جدید
«زمانی در گردشگرپذیری موفقتر خواهیم بود که کاربریهای جالبی برای این خانهها در نظر بگیریم. مثلا به جای اینکه آموزشگاه موسیقی را در بافت جدید تاسیس کنیم، میتوانیم یکی از خانههای بافت سنتی را که با موسیقی سنتی ما همخوانی دارد، به این منظور مرمت کنیم. چه اشکالی دارد برای آموزش هنر و صنایع دستی یکی از این خانهها را مرمت کنیم؟» سمانه با بیان این سخنان از فعالیتهایی که در خانه مرمتشدهشان قرار است اجرا شود، میگوید: «پیش از اینکه به کسب درآمد از این خانه فکر کنیم، خانهای است که در آن زندگی میکنیم و حریم زندگی ماست. بنابراین درباره درآمدزایی از خانه هنوز نمیتوانم نظری بدهم، اما تلاش کردیم فاکتورهای گردشگری پایدار را در کار خود رعایت کنیم.»
او توضیح میدهد: «گردشگری پایدار نوعی از گردشگری است که در آن به کسی آسیب وارد نشود، جوامع محلی را در نظر بگیرد و زباله در آن تفکیک شود. ما در کار خودمان با جوامع محلی تعامل خوبی برقرار کردهایم. مثلا از همسایهای که آشپز خوبی است و به این کار علاقه دارد، خواستهام وقتی مهمان داریم در آشپزی به ما کمک کند. یا همسایهای که سرمه درست میکند کارهایش را برای فروش به ما سپرده و دیگری حولههای قدیمی یا دستمال میبافد و ما آن را میفروشیم تا دیگران را هم در سود خود شریک کنیم.»
تجربهای که در این مدت به دستآوردیم سبب شد در این خانه بومگردی زنجیرهای از انسانها با مهارتهای مختلف در کنار هم جمع شوند و هر یک هنر و توانایی خاص خود را به خدمت گیرند تا ما میزبانان خوبی برای گردشگران باشیم. من فکر میکنم این کار گام کوچکی بود که در راه توسعه گردشگری پایدار برداشته شد.
سمانه مهدیزاده در پایان تاکید میکند: «تجربهای که در این مدت به دست آوردیم موجب شد در این خانه بومگردی زنجیرهای از انسانها با مهارتهای مختلف در کنار هم جمع شوند و هر یک هنر و توانایی خاص خود را به خدمت گیرند. به همین دلیل فکر میکنم این کار گام کوچکی بود که در راه توسعه گردشگری پایدار برداشته شد.»
پیشینه خانه خشت و ماه
خانه خشت و ماه متعلق به حاج ملامحمد حائری (یکی از برجستهترین عالمان دینی یزد) بوده است. در فضای بیرونی آن آموزش قرآن، احکام و دروس دیگر انجام میشده. این خانه در گذشته برای اقامت یک خانواده طراحی شده بود و حالا پس از مرمت، تغییراتی برای اسکان چند مسافر در آن صورت گرفته است.