• شنبه 19 مهر 1404
  • السَّبْت 18 ربیع الثانی 1447
  • 2025 Oct 11
جمعه 18 مهر 1404
کد مطلب : 264783
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/6RX5O
+
-

هفت اکتبر، طوفان بنیان کن

هفت اکتبر، طوفان بنیان کن

در این نوشتار به طرح راهبردی ایران و مقاومت در تقابل با اسرائیل، نقاط عطف تاریخی در مسیر طرح راهبردی فوق و نقش طوفان الاقصی در سرعت بخشی به این طرح و بنیان برافکنی اسرائیل می‌پردازیم.
طرح راهبردی بلندمدت ایران و عناصر مقاومت در تقابل با اسرائیل
طرح کلان ایران برای مقابله با اسرائیل و استکبار جهانی، متکی بر یک نبرد واحد نیست بلکه یک طراحی بلندمدت و چند مرحله‌ای است:
 ایجاد الگوی قدرت و پیشرفت: گام اول، ساختن ایران به‌عنوان یک الگوی موفق از مقاومت، قدرت و پیشرفت علمی برای الهام‌بخشی به دیگران در منطقه است.
 ساخت شبکه گروه‌های مقاومت: براساس این الگو، ایران به ایجاد و تقویت گروه‌های مقاومت در سراسر منطقه می‌پردازد که آن را «محور مقاومت» می‌نامد.
 تنگ کردن حلقه محاصره از طریق درگیری: این راهبرد شامل بهره‌گیری از هر درگیری و جنگی برای توسعه بیشتر این گروه‌ها و تبدیل تدریجی آنان به حلقه‌ای تنگ‌تر به دور اسرائیل است. از این رهگذر، ایران همزمان اسرائیل را تضعیف و موقعیت خود و متحدانش را تقویت می‌کند.
هدف نهایی این است که هزینه بقای اسرائیل برای حامیان غربی‌اش تا جایی افزایش یابد که از حد فایده‌مندی فراتر رفته و آنان را وادار به قطع حمایت کند. با به حاشیه رانده شدن اسرائیل، ایران به‌عنوان الگویی الهام‌بخش ظاهر می‌شود و وحدت در جهان اسلام نیز تقویت می‌شود.

نقاط عطف تاریخی در مسیر مقاومت
براساس طرح راهبردی فوق الذکر، مسیر حرکت محور مقاومت را می‌توان در رویدادهای کلیدی زیر دنبال کرد که هر کدام مرحله‌ای متمایز را در تقابل با اسرائیل نشان می‌دهند.
نقاط عطف مبارزه با اسرائیل و اثرات آنها:
  انقلاب اسلامی (۱۳۵۷): شکل مبارزه را از اقدامات چریکی بیرون فلسطین به مدل انتقاضه (قیام مردمی درون سرزمین‌های اشغالی) تغییر داد.
 خروج اسرائیل از لبنان (۱۳۷۹): نخستین پیروزی بزرگ برای جبهه مقاومت بود و افسانه شکست‌ناپذیری اسرائیل را شکست و نشان داد که می‌توان اراده آن را شکست و از اشغال زمین جلوگیری کرد.
 جنگ ۳۳ روزه (۱۳۸۵): دکترین نظامی را از حالت تدافعی به تهاجمی تغییر داد. از این جنگ به بعد، عناصر مقاومت، طراحان اصلی درگیری‌ها شدند.
 هفت اکتبر (۱۴۰۲): یک جهش کیفی بود زیرا از مقابله با طرح‌های اسرائیل فراتر رفت و خود موجودیت و مشروعیت آن را زیر سؤال برد. این حمله به پایه‌های اصلی پروژه صهیونیستی ضربه زد و اسرائیل را به سمت آنچه «جنگ وجودی» می‌نامند، سوق داد.
 جنگ ۱۲ روزه (۱۴۰۴): پروژه محو موجودیت اسرائیل را شتاب بیشتری بخشید و ضعف‌های آن را آشکارتر کرد. ایران به‌عنوان محور اصلی مقاومت، قدرت ابزاری بیشتری نشان داد و اتحاد مردم ایران به عاملی تعیین‌کننده در محاسبات دولت‌ها و ملت‌های جهان تبدیل شد.

حال سؤال این است که هفت اکتبر چگونه به این طرح سرعت و عمق بخشید؟
عملیات هفت اکتبر یک شوک راهبردی بود که با فرسایش پایه‌های مشروعیت اسرائیل، طرح کلان ایران را شتاب و عمقی چشمگیر بخشید.
 فروریزی پایه‌های مشروعیت اسرائیل: این حمله به مفاهیم بنیادی امنیت و توان بازدارندگی اسرائیل (معروف به «دکترین امنیتی») ضربه‌ای مهلک وارد کرد. این شکست، یک خطای اطلاعاتی و عملیاتی عمیق را نشان داد و اسرائیل را وارد یک «جنگ وجودی» کرد. جنگ پس از آن در غزه، افکار عمومی جهان را برانگیخت و به انزوای دیپلماتیک اسرائیل انجامید.
 مختل کردن پروژه «خاورمیانه جدید»: هفت اکتبر یک بازی خطرناک برای مهندسی نظم جدید منطقه‌ای را که تحت حمایت آمریکا و اسرائیل در حال شکل‌گیری بود، آشکار و منهدم کرد. قبل از این حمله، پارادایم «خاورمیانه جدید» با محوریت منطق اقتصادی و حاشیه‌رانی مسئله فلسطین از طریق عادی‌سازی روابط (مانند پیمان ابراهیم) در حال شکل‌گیری بود. این عملیات، مسئله فلسطین را به مرکز سیاست منطقه بازگرداند و روند عادی‌سازی، به‌ویژه با عربستان را مختل کرد.
 افزایش هزینه برای غرب: این عملیات و پیامدهای آن، هزینه سیاسی، اخلاقی و اعتباری حمایت بلاانقطاع غرب از اسرائیل را به میزان قابل توجهی افزایش داده است. این تناقض در مواضع قدرت‌های غربی به‌ویژه آمریکا (مثلاً در قبال اوکراین در مقابل غزه) مشهود است و خواسته‌های فزاینده‌ای را برای بازنگری در سیاست‌ها نسبت به اسرائیل ایجاد کرده است.

مقایسه غزه قبل و بعد از طوفان الاقصی 
 ۷۸ سال اشغال و مقاومت

از ۱۹۴۸ تاکنون، فلسطین زیر سایه اشغال و تبعیض زیسته است:
  اشغال ۷۸درصد از سرزمین تاریخی فلسطین در سال ۱۹۴۸
   تصرف قدس، غزه و کرانه باختری در جنگ ۱۹۶۷
  شهرک‌سازی‌های غیرقانونی در اراضی فلسطینی (بیش از ۲۸۰ شهرک)
  آوارگی میلیون‌ها فلسطینی در کشورهای منطقه و افزایش روزانه آوارگان 

 محاصره غزه
  آغاز: از سال ۲۰۰۶ میلادی / ۱۳۸۵ شمسی
   مدت: بیش از ۱۷ سال محاصره کامل زمینی، دریایی و هوایی

 سرکوب، اسارت و خشونت
   هزاران اسیر فلسطینی در زندان‌های اسرائیل با احکام 10 بار و 40 بار ابد
   گزارش‌های متعدد از شکنجه، تحقیر و بازداشت کودکان و زنان
  عملیات روزانه ارتش در کرانه باختری و اردوگاه‌ها
  تخریب خانه‌ها و املاک فلسطینیان در قدس شرقی و نابلس
    شهادت ۱۵۰ هزار فلسطینی طی ۱۰ سال قبل از طوفان الاقصی 

 پیامدها: 
   قطع مکرر برق (تا ۲۰ ساعت در روز)
  کمبود شدید دارو، آب آشامیدنی و سوخت
   بیش از ۸۰درصد وابسته به کمک‌های انسان‌دوستانه
   نرخ بیکاری جوانان: بیش از ۶۰درصد
   فقر عمومی: حدود ۷۵درصد جمعیت غزه

 تجاوز به مسجدالاقصی و مقدسات
   افزایش شدید یورش شهرک‌نشینان افراطی با پشتیبانی ارتش اسرائیل
   تخریب اموال اوقاف اسلامی و محدودیت‌های شدید برای نمازگزاران
   طبق گزارش سازمان ملل در سال ۲۰۲۳: 
   بیش از ۲۰۰ حمله مستقیم به مسجدالاقصی
  هدف اصلی: یهودی‌سازی کامل قدس و حذف حضور اسلامی در بیت‌المقدس

آثار و نتایج این حرکت در مقیاس ملت فلسطین 
۱. اگر بناست عامل اصلی محو اسرائیل، مردم غزه باشند، طوفان الاقصی امید به پیروزی و مقاومت را در میان جوانان فلسطینی بی‌نظیر بالا برد.
۲. حمایت از طوفان الاقصی در میان مردم براساس نظرسنجی مرکز تحقیقات سیاسی فلسطین در رام‌الله، ۸۲ درصد اعلام شد.
۳. مردم و حماس 2 سال، جانانه مقابل همه ابرقدرت‌های دنیا ایستادند و در توافق با ترامپ هم شروط خودشان را بر دشمن تحمیل کردند.
۴. مقاومت مردم غزه و حماس، موضوع فلسطین را مسئله یک جهان کرد و افکار عمومی جهانی را به کمک مردم غزه آورد.
۵. فتح بابی برای آزادی اسرای فلسطینی‌ای شد که هیچ امیدی به آزادی‌شان نبود. ۲۵۰ نفر در توافق اخیر از این دست زندانی‌ها آزاد خواهند شد.
۶. پروژه تطبیع(عادی‌سازی‌ روابط اسرائیل با کشورهای منطقه) را که محاصره غزه را شدیدتر می‌کرد از بین برد.

همه این جنایات به‌تدریج، غزه و فلسطین را دور از چشمان مردم جهان، از بین می‌برد و رژیم صهیونیستی هم در حال طراحی یک عملیات گسترده برای نابودی کامل مقاومت در فلسطین بود که ۷ اکتبر طوفان الاقصی شد و ورق را برگرداند. 


 

این خبر را به اشتراک بگذارید