ایدئولوژی تنبلی
محمد زینالیاُناری/ پژوهشگر فرهنگ عامه:
تنبلی، یک حالت استراحتگونه پایدار است در کسانی که دوست ندارند کار کنند، دوست ندارند تحرک داشته باشند و احتمالا به خاطر ضعف هیجان، مبتلا به پایینبودن انگیزه تحرک هستند. اما وقتی چنین رفتاری ادبیات و افکار خاصی را در جامعه رواج داد، تبدیل میشود به یک ساخت فرهنگی و ایده فکری.
ایده فکری تنبلی، علاوه بر رخوت جسمی، از رخوت فکری دیگری هم ناشی میشود و آن ضعف روحیه تحرک و تغییر است. این ساخت ضعف و سستی، ناشی از امتداد بیمعنای زمان برای افرادیاست که بههیچوجه احساس گذر زمان و دگرگونی، به آنها دست نمیدهد. اغلب مردم، تنبل یا آدمی را که کارش را به دیگران بسپارد، زیرک و باهوش میدانند اما بهرهکشی و تسلط بر دیگران، بدون داشتن تفکر خلاق، موجب شکلگیری رکود فکری میشود.
ایدئولوژی، در دل خود ارادهای نهفته دارد تا منتهی به حرکت شود اما در ایدئولوژی تنبلی، اراده برای نبود اراده وجود دارد. در تفکر تنبل، مهارت، اجرای بیوقفه امری تکراریاست؛ لذا باورها و تفکر به سمتی میرود که اجرای ماهرانه کرداری تکراری را بستاید و آن را به اراده اصلی مردم تبدیل کند؛ چیزی که در بازارهای کار امروزی هم وجود دارد و البته امروزه تغییر و تحول ناشی از دانشگاه، با آن به چالش برخاسته است.
در این حالت، تنبلها عادت کردهاند که طرح و برنامه جدیدی نداشته باشند و اتفاقا از هر طرح و برنامه جدیدی واهمه داشته باشند؛ حال آنکه برای طرح و برنامه، نیاز به خلاقیت است؛ چیزی که ارتباط مستقیم با آینده و تحول فنون عملی زندگی داشته باشد. اما در کردارهای تنبل و تکراری، آینده همانند حال است و هر سال تکرار میشود؛ حتی دههها و قرنها شبیه هم هستند؛ برای همین تلاشی اساسی صورت میگیرد برای اینکه اتفاقات روزانه و سالانه با گذشته، مقایسه و از سالهای قبل و عرفهای رایج، برای اجرای تکراری امسال، الگوبرداری شود. شکلگرفتن عادت زندگی تکراری باعث میشود که رهایی از انقیاد تکرار، بهسختی ممکن باشد. این انقیاد، موجب میشود که آدمها مانند ضربان قلبشان به بازیابی زمان مبتلا شده و مانند افرادی که اسیر افیون و خماری هستند، معتاد به تکرار عادات باشند. اگرچه عادت در مسائلی چون آموزش و تربیت، امری مفید است اما درخصوص کار و شکلدادن به تجربههای زندگی مانند افیون، آرامبخش و سستیآور است. آدمهایی که اسیر چنین تفکری هستند، اهل تغییر در کردارها و شیوههای تولید و کار نیستند و اگر هم نیازمند فرصت باشند، مانند تکلیف تحصیلی و نوشتن پایاننامه که دانشگاه به آنان تحمیل میکند، سعی میکنند آن را به دیگران سفارش کنند.
تقلب، یکی از دستاوردهای ایدئولوژی تنبلی محسوب میشود که آن را زیرکی و بهرهکشی از دیگران میداند. ایدئولوژی تنبلی، ارادههایی را میآفریند که از ابزارهای اولیه مانند پول و... برای خرید استراحت و تداوم کردار عادیشده سود ببرد؛ از این رو همانند اعتیاد به مواد خمارکننده، منابع اولیه، وسیلهای برای تهیه افیونهای جدید هم میشوند. خرید مدرک، احاله کار به دیگری و بهرهکشی از هر شیوهای که باشد، راهیاست برای حفظ موقعیت و بازماندن در کردار تکراری.