• یکشنبه 9 دی 1403
  • الأحَد 27 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 29
پنج شنبه 27 مهر 1402
کد مطلب : 206330
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/WnvAo
+
-

تنبلی؛ روزی برای فعال‌ها

جهان روز
تنبلی؛ روزی برای فعال‌ها

تنبلی موضوع مورد علاقه نویسندگان کتاب‌های موفقیت است. مثلا گذشته از اینکه برایان تریسی و راهکارهایش را قبول داشته باشیم یا نه، کتاب پرفروش «قورباغه‌ات را قورت بده» فقط حول یک موضوع می‌چرخد؛ تنبلی. حتی نویسندگان هم دست از سر این موضوع برنداشته‌اند؛ داستان روسی «ابلوموف» حدیث تنبلی بی‌نهایت یک شخصیت به همین نام است. در این داستان تنها عاشق‌شدن ابلوموف است که می‌تواند او را از زندگی همیشگی در رختخواب نجات دهد. اما سکه تنبلی روی دیگری هم دارد؛ اینکه مثلا گاهی آدم‌ها لازم است بنشینند و به زندگی و سرعت مطمئنه‌اش فکر کنند و جایی هم برای فراغت و تنبلی برای خودشان باز بگذارند.
   
ارسطو گفته «ما کار می‌کنیم تا بتوانیم تفریح کنیم و فراغت داشته باشیم». از این واضح‌تر هم می‌شود گفت؟ ما بزرگسالان زندگی‌مان را بیش از هر چیز وقف کارمان می‌کنیم. ما حدودا از 21سالگی تا 70سالگی زندگی‌مان را به‌کار‌کردن می‌گذرانیم. اینقدر که کار می‌کنیم نمی‌خوابیم، برای خانواده‌مان وقت نمی‌گذاریم، نمی‌خوریم، تفریح و استراحت نمی‌کنیم. چه کارمان را دوست داشته باشیم چه از آن نفرت داشته باشیم، چه در آن موفق باشیم و چه ناموفق، به هر حال همه‌مان مثل سیزیف محکوم به آنیم که سنگ بزرگ کارمان، شغلمان، حرفه‌مان را هر روز به دوش بکشیم و به بالای کوه ببریم تا دوباره پایین بغلتد و روز بعد دوباره روز از نو، روزی از نو. اوگدن نَش، نویسنده می‌گوید: «حتی آن‌دسته از ما که حالمان از کارکردن به هم می‌خورد هم باز باید کار کنیم تا بتوانیم پول کافی به‌دست آوریم تا دیگر مجبور نباشیم کار کنیم!»
   
امروز در تقویم جهانی، روز تنبلی است؛ نه برای آدم‌هایی که تنبلی‌های جزئی دارند؛ همان تنبلی‌هایی که حسشان در موقعیت‌های خاصی به سرمان می‌زند و زندگی‌مان را موقتا فلج می‌کند. برعکس، امروز روز آنهایی است که یک سال بی‌وقفه کار کرده‌اند و استراحتی نداشته‌اند و حالا این روز را قرار است به بطالت بگذرانند و کل روز را مثل اسلات -همان تنبل درختی معروف- در خانه استراحت کنند. یک‌بار برتراند راسل 90-80سال پیش‌تر برداشت یک رساله کم‌قطر 40-30‌صفحه‌ای نوشت مؤید همین صحبت‌ها، با اسم غریب در ستایش بطالت. حرف راسل این بود که ما زیاد داریم بی‌جهت پیش می‌رویم. ما زیاد داریم بی‌دلیل به اسم کار، ریاضت‌طلبی به قول خودش احمقانه می‌کنیم و شب‌ها خسته برمی‌گردیم توی رختخواب‌هایمان. رساله درواقع در ستایش فراغت بود. در آن پیرمرد یک سؤال ساده پرسیده: «8 تا 10ساعت کار کی بالاخره تقلیل پیدا می‌کند؟»
حالا که به قول راسل سعادت و تنعم انسان در گرو کاهش ساعت کار است، بیایید باقی روز را به دلخواه زیست کنیم و از روز تنبلی لذت ببریم.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید