
از تلگراف تا تلگرام...
غرقابکردن باغچهها از زمان ناصری تا به حال!

شهرزاد آزرم
در دوران ناصری باب رفتوآمد با فرنگیها باز میشود؛ فرنگیهایی که متمدنتر از ما بودند و همهشان هم دست به قلم، از سفرشان به ایران سفرنامههایی نوشتند.
این حضور و نوشتن باعث شده است که حالا بعد از گذشت یکی دو قرن میتوانیم با خواندن این سفرنامهها بفهمیم دوران قاجار چه خبر بوده، چون اگر به ما بود فقط یک اعتمادالسلطنه را داشتیم که روزنوشتهای پراکندهای دارد و چند منبع محدود دیگر. البته باز دست آقا اعتماد درد نکند. خلاصه، خارجیها آمدند و هرکدام بر حسب احوالات خودشان، یعنی خوشبینی یا بدبینی، مقدار ذوق و سلیقه و... چیزی نوشتند. این نوشتهها آن موقع هم البته کاربرد داشته. یکی از بیرون به جامعه ایرانی نگاه و نقدهایی را وارد کرده است و در برخی از مواقع هم این ایرادات اصلاح شدند. اما وقتی این سفرنامهها را میخوانی و میبینی بعد از گذشت حدود 200سال هنوز هم بعضی از این ایرادات سرجایشان است، حسابی دمغ میشوی.
همین لیدی شیل- همسر وزیر مختار انگلیس در اوایل سلطنت ناصرالدینشاه- یک چیزهایی نوشته درباره ایران که میبینی هنوز هم به همان بلا دچاریم! موضوع درباره کاشت گل و گیاه زینتی در ایران بوده و اینکه ناصرالدینشاه یک باغبان حاذق زبردست اصولا اینکاره دارد. میدانید که در دوران ناصری حضرات بهدلیل خارجیدیدن و البته بودن به دین ملوکشان، تندتند شروع میکنند به ساخت عمارت و باغ که البته تا باشد ساخت باغ. از این نظر خیلی هم خوب است. بعد با ذوقترهایشان قلمه گل و گیاه فرنگی از خارج میآورند و کشت میکنند. البته باغبان مرغوب هم در خدمت میگیرند. لیدی هم در تب و تاب این گل و گلکاری مینویسد که ناصرالدینشاه یک باغبان طراز اول انگلیسی دارد به نام «برتون» که لیدی توانسته با کمک او در باغ سفارتخانه «کرفس» و «گلکلم» مرغوبی به عمل بیاورد. همه هم تعجب میکنند که چرا او سبزیجات خوردنی عمل آورده وقتی همه عاشق زینتی هستند، ولی او اصولا به این مدل گیاه علاقه بیشتری داشته.
اما در ادامه میگوید: باغبانی و پرورش نباتات به روش صحیح در ایران کاری سخت است، چون در درجه اول وادارکردن باغبانها به انجام وظایفی که مورد نظر لیدی است کار سختی بوده و پیچیده و نکته دوم اینکه هر دوهفته یکبار برای آبیاری باغ و باغچه چنان سیلی به راه میاندازند که نشای تمام گیاهان غرق در آب میشود!
نکته را دقت کردید؟ بعد از گذشت اینهمه سال از این ماجرا هنوز ما وقت آبیاری باغچه سیل راه میاندازیم، هنوز هم عادیترین منظره در کوچه و خیابان دیدن غرقابشدن باغچهها در آب و سرریز شدنش در جوی آب است و هدر رفت. هنوز نمیشود به خیلیها گفت که ما در کشوری کمآب هستیم و خیلی زودتر از بقیه باید به سیستم درست آبیاری میرسیدیم.
جدای این نقدی که از طرف لیدی شیل وارد شده و هنوز هم اصلاح نشده، او گفته که ایرانیها رغبت فراوانی به کاشتن گل نرگس زرد، لاله آبی و انواع گلهای پیازی دارند. ولی روی هم رفته گلهای آنان نسبت به گلهایی که در مملکت ماست «در درجه اول پستی قرار دارد». منظورش این بوده که ما در جدول، از آخر اول شدیم! اما پیرو همان عقبنماندن از ظاهر اینجا چشم و هم چشمی نتیجه میدهد و خیلی زود بهکار وارد کردن گل و گیاه مشغول میشویم و رواجش میدهیم. در مآثرالآثار اعتمادالسلطنه اسم این گلها میآید: 8 مدل گلسرخ معروف به نام مویدی، 4 رنگ اقاقیا، 2 مدل گل ختمی درختی کمپَر به رنگهای مختلف و معطر، 2نوع گل مریم کمپَر و پُرپَر، 10مدل شمعدانی پُرپَر به رنگهای مختلف، 6 مدل گل شببوی پُرپَر و... .