
ایستادگی در لباس سربازی

لیلا شریف | روزنامهنگار
گاهی تصویرها از هر متنی پرمعناترند؛ درست مانند عکسی که از مراسم بزرگداشت شهدا و جانبازان حمله رژیم صهیونیستی به زندان اوین به سرعت وایرال شد و داغ دل ایراندوستان را تازه کرد؛ تصویر سربازی که دستش را در جنگ از دست داده و حالا باید جای خالی این دست را تا همیشه احساس کند که یادش نرود در آن روز بر او و دیگران چه گذشت.
تصاویر منتشر شده از این نشست و بوسه معاون
قوهقضاییه بر دست مجروح این سرباز، تلاشی برای یادآوری بزرگی مردان نظامی بود که ایستادند و زیر موشکباران هم کم نیاوردند؛ حتی به قیمت جانشان.
سرباز جانبازی که از میان عکسها تنها میتوان نام بهنود را از روی لباسش خواند، دیگر تنها یک سرباز نیست بلکه روایت زندهای از جنگ ۱۲روزه ایران است؛ برخی با تن مجروح زنده ماندهاند و برخی قبل از پایان دوره خدمت، کلمه شهید با نامشان گره خورده است.
سربازان اوین، سربازان مقر فرماندهی انتظامی تهران، سربازان پدافند و... همان جوانانی بودند که با سادهترین لباس نظامی مشغول خدمت شدند اما سنگینترین بار را به دوش کشیدند. شاید کمتر کسی نام و نشان دقیقی از این سربازهای از جانگذشته به یاد داشته باشد اما همه میدانند که در روزهای موشکباران، این جوانان بودند که با تنی خسته و ارادهای محکم ایستادند.
دیدن تصویر بهنود، سرباز جانباز با دست باندپیچیشده که دیگر قرار نیست مانند قبل زندگی را در میان انگشتانش جای دهد، یادآور آرزوهایی است که این سرباز جوان و همخدمتیهایش رها کردند تا در کنار وطن بمانند. این قاب نهتنها روایت رنج و زخم است، بلکه یادآور یک حقیقت روشن هم هست؛ اینکه جنگ ۱۲روزه، سندی شد از مقاومت نسلی که اجازه نداد هویت این سرزمین خدشهدار شود. حالا نوبت مردم است که درست مانند عرض ارادت به شهدا و جانبازان 8 سال دفاعمقدس، این بار یاد سربازان جوان و نامدار جنگ 12روزه را برای همیشه زنده نگهدارند.