علی اکبر قاضی زاده|عضو شورای سردبیری همشهری استانها:
مشکلات جاری، این روزها مجال چندانی برای تکریم عادتشده از اهالی مطبوعات و آن تعارفهای تکراری سالهای قبل باقی نگذاشته است. اگر نه، فرصت خوبی بود تا باز از هم تعریف کنیم، از نقش و اثر تعیینکنندۀ خود بر جهان پیرامون دم بزنیم و دو باره این حرفها را نو کنیم که: جامعه به تلاش روزنامه نگاران نیاز حیاتی دارد، روزنامهنگاران به فضای زندگی جامعه پرتو آگاهی میتابانند، رسانهها، رونقدهندگان امروز و سازندگان فردا هستند و از این نوع حرفهای دل خوشکننده. چنان که برمیآید، امسال از این خبرها نیست. اگر بخواهیم، میتوانیم دور هم بنشینیم و از کرامات، بزرگیها و هنرمندیهای یکدیگر تعریف کنیم.
انصاف اینکه مشکلات رسانهها، بویژه رسانههای نوشتاری خیلی پیشتر از جهش سرافرازانۀ ارز و طلا آغاز شد. یعنی وقتی که پس از سالها رد و بدل کردن تشویقهای دلگرم کننده، سرانجام ناچار شدیم بپذیریم که انتظار مخاطبان را، دست کم به اندازۀ اینترنت و رسانههای دیجیتال نمیتوانیم برآوریم یا اینترنت بر همۀ دنیا و بر همۀ انواع رسانهها اثر گذاشته است. روزنامههایی که اما توانستهاند خود را با این وضع هماهنگ کنند، هنوز مخاطب کافی دارند و روزنامهنگاران آنها میتوانند هنوز از نقش خود دلخوش باشند.
کریس فراست، تد کاپل و بسیاری از نامداران رسانهای توصیه میکنند که روزنامهنگاران باید از فضای مجازی برای رونق حرفه بهره برند؛ نه اینکه تسلیم آن شوند. روزنامهنگاران اگر نمیخواهند میدان را یکسره به حریف واگذارند، راهی غیر از قوی کردن خود ندارند. با شیوههای تکراری و با پیروی از عادت روزمرگی به جایی نمیرسیم. از قضا، اکنون فرصتی است که ارزشها، مهارتها، آموزهها و ریزهکاریهای این حرفه را دوباره بیاموزیم. میتوانیم تواناییهایی را تقویت کنیم که از فضای مجازی برنمیآید.
به نسبت تمامی دنیا، روزنامهنگاری ما هنوز جوان است. با این حال در قیاس با جوامع همتراز، میتوانیم به گذشتۀ حرفهای خود اعتنا و این پیشینه را مفید ارزیابی کنیم. در بعضی برشهای تاریخی، روزنامهنگاران ما وقتی فرصتی یافتهاند، توانستهاند نقش آگاهیرسان خود را با موفقیت به نمایش گذارند. میپذیریم که به دلایلی و در زمانهایی این نقش و عملکرد قربانی برداشتهای شتابزده از هر دو سو، یعنی مسئولان و اهالی رسانهها شده است. با این حال همه دست کم این نکته را پذیرفتهاند که آگاهیرسانی شفاف، فضای انواع کار و فعالیت را در جامعه رونق میبخشد و نقش مردم را در پیشبرد هدفها و آرمانهای مشترک پر رنگتر میکند. یعنی مردمسالاری را محقق میکند.
185 سال از آغاز روزنامهنگاری در کشورمان میگذرد. در این دو قرن، مردم ما حوادث تلخ و شیرین بسیاری را از سر گذراندهاند. میرزا صالح کازرونی آنقدر برای راهاندازی روزنامه شتاب داشت که فرصت نکرد نامی برای آن برگزیند. آن تکنوکرات شیفتۀ ترقی خیال میکرد روزنامه، میتواند جامعه را مترقی کند. زود بود تا دریابد روزنامه، نشان توسعه است؛ نه وسیلهای برای رسیدن به آن. حالا اما به نظر میرسد روزنامهنگاران امروز میتوانند کاری کنند که آخرین نسل در این حرفه نباشند. میتوان از روش آمادهخوری و کمتحرکی امروزی فاصله گرفت و به کارکرد راستین روزنامهنگاری بازگشت. میشود طرحی تازه درانداخت و به دنیای پیرامون از زاویهای دیگر نگریست. از آن سو، اکنون که روشهای سلبی و بازدارندۀ مسئولان اجرایی کمک چندانی به ارتقای آگاهی مردم نکرده است، شیوههای جاری خود را در مو از بادیۀ ماست بیرون کشیدن، فعالان این حرفه را به گناهان ناکرده متهم کردن، دلگیر شدن و تلافی کردن، کنار گذارند.
روز خبرنگار را به تمامی همکاران پویا و پرتلاشم که این حرفه را با همۀ دشواریها و تمامی مسئولیتها ادامه میدهند و میکوشند تا اهل جامعه را آگاه کنند، شادباش میگویم. عیبی ندارد که امسال چندان بزرگان فرصت نکردهاند، دست کم زبانی از ما قدردانی کنند. خودمان به هم مبارکباد بگوییم.
به خودمان شادباش بگوییم
در همینه زمینه :